نگاه

تغلب طلبی پایان یافته است؟

این روز‌ها چکاچک اخبار از تجهیز اصحاب فتنه برای تلاشی دیگر در کسب قدرت خبر می‌دهد. خبر از تشکلی مجدد و ورود طلبکارانه عناصر محوری فتنه به عرصه سیاست! خبر از ضرورت چشم پوشیدن از گذشته‌ها بدون موشکافی آن و یا خبر از جانمایی کردن افسران فتنه در رأس ساختارهایی که به مثابه سازمان رای است و...

محمد مهدی اسلامی- کلیله و دمنه از جمله کتابهایی است که پیشینیان بدان فرزندانشان را حکمت میآموختند. در فرازی از این کتاب آمده است: «و از فرایض احکام جهان داری آن است که در تلافی خللها پیش از تمکن خصم و از تغلب دشمن مبادرت نموده شود، و تدبیر کارها برقضیت سیاست فرموده آید.»

«تغلب» از ریشه «غلب» را علمای علم لغت به معنای «به قهر استیلا یافتن بر بلادی یا چیزی» دانستهاند. تغلب یا از راه غلبه و زور و بر خلاف میل آنها بر مردم حاکم شدن، در اسلام «تغلب» مذموم است. آنچنان که امیرالمومنین علیه السلام، علی رغم توانی که عرب در فتح خیبر از او سراغ داشت، از راه تغلب به دنبال احقاق حکومت حقه خویش بر نیامد، تا آن هنگام که رشد جامعه منجر به تقاضای عامه برای تحقق عدالت از طریق نشستن وصی رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بر کرسی خلافت گشت. اما از آن تاریخ که خواست عمومی بر قدرت گرفتن مظهر عدالت قرار گرفت؛ حضرت هیچ گونه تقابل به زوری را بر نتافت و چنین بود که سه جنگ بزرگ با ناکثین، قاسطین و مارقین شکل گرفت.

امام خامنهای ماه گذشته در تبیین این اصل در مرقد بنیانگذار کبیر انقلاب فرمود «هیچ قدرت و غلبهاى در مکتب امام که از تغلب و از اِعمال زور حاصل شده باشد، مورد قبول نیست... اقتدار معنا دارد، اما اقتدارِ برخاسته از اختیار مردم و انتخاب مردم؛ آن اقتدارى که ناشى از زور و غلبه و سلاح باشد، در اسلام و در شریعتِ اسلامى و در مکتب امام معنا ندارد؛ آن قدرتى که از انتخاب مردم بهوجود آمد، محترم است؛ در مقابل آن، کسى نبایستى سینه سپر بکند، در مقابل او کسى نباید قهر و غلبهاى به کار ببرد که اگر یک چنین کارى کرد، اسم کار او فتنه است.» اگرچه امام خمینی بیش از ۱۵ سال از شروع استنصار خویش صبر کرد تا خیزشی فراگیر در میانه ملت شکل گیرد و ریشه شجره خبیثه پهلوی را کنده و نظام اسلامی را جایگزین کند؛ اما از‌‌ همان زمستان ۵۷، تغلبهای
فتنه
گران آغاز شد. آتش غائله گنبد، تبریز، کردستان و... یک به یک با تدبیر یاران امام خمینی به خاکستر تبدیل شد تا نظام سلطه را ناگزیر به طراحی کودتا کند. حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و همزمان با آن حادثه شورش در اوین – که منجر به شهادت کچویی گشت- کمتر از این زاویه بازبینی شده است؛ اما اسناد موجود از اعترافات بقایای این حرکات تروریستی، به صراحت از طراحی کودتایی برای ساقط کردن نظام، و بازگرداندن خط نفاق - که در درگیریهای ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ آخرین حربههایشان نیز به سنگ خورده بود - خبر میدهد. تغلبی که برخلاف محاسبات منجر به مرعوب شدن نگشت و با هوشیاری مردم منجر به تلألو حق گردید.

تغلب از درون علیه جمهوری اسلامی؛ دومین بار پس از ناکام ماندن کودتای نرمی که با فرماندهی مطبوعات در دوره نخست اصلاحات در حال طراحی برای فتح سنگر به سنگر نظام بود، رخ داد. درست در لحظهای که سنگر فرماندهی کودتای مخملین متوقف شد؛ آشوب و تلاش برای استیلا از طریق قهر به نمایش گذاشته شد و بار دیگر با عظمت حضور مردم، نتیجه معکوس دریافت نمود.

جالب آن است که برای سومین بار نیز هنگامی که تمام تلاشهای اتاقهای جنگ روانی برای فتح قدرت توسط نزدیکان فکری نظام سلطه بیسرانجام ماند، بار دیگر شاهد «فتنه تغلب» بودیم.

«تدبیر کارها بر قضیت سیاست» از سوی کشتیبان انقلاب، این تغلب را نیز متوقف ساخت و جمهوریت نظام را صیانت نمود.

این روزها چکاچک اخبار از تجهیز اصحاب فتنه برای تلاشی دیگر در کسب قدرت خبر میدهد. خبر از تشکلی مجدد و ورود طلبکارانه عناصر محوری فتنه به عرصه سیاست! خبر از ضرورت چشم پوشیدن از گذشتهها بدون موشکافی آن و یا خبر از جانمایی کردن افسران فتنه در رأس ساختارهایی که به مثابه سازمان رای است و...

طبعا بر آن نیستیم که دائما چشم به پشت سر دوخته و فرارو را فراموش کنیم، اما اگر آنچه گذشت را درست نشناسیم؛ نمیتوان انتظار رستن از فتنه دیگر داشت. بیسبب نیست که رهبر انقلاب، که به وقتشناسی و نکته بینی شهره است؛ به واکاوی عمق فتنه میپردازد و آن را فراموش نمیسازد. به تعبیر آن عبارت حکیمانه، باید پیش از تغلب دشمن مبادرت به تدبیر کارها نمود و با دو آفت «فراموشی فتنه» و «تحریف حقایق» که ابزار نبرد نرم دشمن است، مقابله نمود.

https://shoma-weekly.ir/auiINq