نگاه

تحلیلی پیرامون بازدهی طرحهای تولیدی زودبازده

یکی از طرحهای اساسی که در دولت نهم به عنوان راهکاری مهم برای ایجاد اشتغال و رفع بیکاری انتخاب شد، طرحی موسوم به واحدهای تولیدی زودبازده بودکه البته این طرح با سرعت و شتاب زیادی شروع شد و اگرچه با موفقیت های نسبی و محدود همراه بود، اما بنا به دلایلی در مسیر راه با مشکلات و موانعی روبرو گردید ک
تولید و اشتغال یکی از مهمترین شاخصه های رشد، پیشرفت و توسعه در یک کشور محسوب می شود و بخش صنعت به عنوان یکی از محورهای اساسی در تولید و اشتغال و در رشد و پویایی اقتصاد یک جامعه از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و از این جهت توجه ویژه به این بخش می تواند یکی از راهکارهای مهم در افزایش تولید، ایجاد اشتغال و در نتیجه رفاه و رضایتمندی مردم و جلوگیری از بحرانهای اجتماعی ناشی از مشکلات اقتصادی مانند بیکاری، تورم، افزایش قیمت ها مهاجرت و از این قبیل باشد.
یکی از طرحهای اساسی که در دولت نهم به عنوان راهکاری مهم برای ایجاد اشتغال و رفع بیکاری انتخاب شد، طرحی موسوم به واحدهای تولیدی زودبازده بودکه البته این طرح با سرعت و شتاب زیادی شروع شد و اگرچه با موفقیت های نسبی و محدود همراه بود، اما بنا به دلایلی در مسیر راه با مشکلات و موانعی روبرو گردید که نگارنده به حسب تجارب اندوخته شده خود در این مقاله به تحلیلی مختصر پیرامون آن پرداخته است.
در ابتدا لازم است بیان شود که اطلاق نام طرحهای زودبازده بر روی این واحدهای تولیدی چند اشکال اساسی را ایجاد نموده که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود.
1- اساسا" در طول سالهای قبل از انقلاب اسلامی و پس از انقلاب اسلامی هم این طرحها درحال  صدورمجوز و اجرا بودند و البته پس از انقلاب اسلامی روند صدور این مجوزها سرعت بسیار زیادی گرفت و در ابتدا با نام صنایع کوچک این مجوزها صادر می شد، بنابراین باید گفت طرح های تولیدی زودبازده موضوع کاملا جدیدی نبودند که در تبلیغات از آنها به عنوان یک طرح جدید و ابتکاری  سخن به میان آمد.
2- در دولت های مختلف پس از انقلاب اسلامی بیش از هزاران مجوز تولیدی صنایع کوچک در زمینه های مختلف صنعتی در سراسر کشور صادر شده بود که بسیاری از آنها نیز تاسیس و موردبهره برداری قرارگرفته بودند، البته نامگذاری طرح های زودبازده و برجسته نمودن آنها در دولت نهم مطرح شد.
3- لازم است توجه شود تنها با نامگذاری نمی توان به تولید و اشتغال واقعی دست یافت، بلکه اساسا هر طرح تولیدی نیازمند بررسی و توجیه اقتصادی می باشد و براساس پروسه زمانی لازم مورد نیاز خود به مرحله اجرایی می رسد.
4- نامگذاری عنوان زودبازده بر روی این طرح ها این تصور غلط را به وجود آورده تا اینگونه تلقی شود که مثلا به محض اینکه مجوز مربوطه صادر گردید این انتظار وجود داشته باشد که فورا این طرحها احداث شده و به بهره برداری برسند و به اصطلاح بازدهی سریع و زود داشته باشند،در حالی که این تصور صحیحی نیست.
5- اصولا ساخت و احداث یک واحد تولیدی بزرگ و یا کوچک نیاز به گذشت زمان کافی دارد تا به مرحله بهره برداری برسد و حتی پس از احداث آنها هم اینگونه نیست که به مجرد بهره برداری بتواند براحتی به تولید خود ادامه داده و استمرار داشته باشد، بلکه تازه این ابتدای راه برای یکواحد تولیدی است و پروسه تولید و فروش و سایر مراحل بعدی تازه شروع می شود.
6- به طورمثال وقتی که ساخت یک واحد مسکونی به راحتی امکانپذیر نیست و مدت زمانی را برای احداث می خواهد، چگونه امکان دارد یک کارخانه با سرعت زیاد احداث شود. در ایجاد یک واحد تولیدی گذشته از مدت زمان موردنیاز برای ساخت و بهره برداری، برای صدور مجوزهای لازم،دریافت وام و بسیاری از قوانین دست و پاگیر اداری و بوروکراسی موجود و بسیاری از موارد پیش بینی نشده نیز زمان و وقت زیادی لازم است، یک سرمایه گذار تولیدی با رنج و زحمت و مشقت فراوانی برای احداث واحد خود مواجه می باشد، پس نامگذاری زوده بازده برای این طرح ها امری صحیح نیست. بررسی ها نشان می دهد که برخی از این طرح ها به نام زودبازده کلید خورده اند، زمینی هم دریافت کرده و سرمایه ای را هم هزینه نموده اند، اما سالهاست این سرمایه ها به امان خداوند رها شده اند و در حقیقت این سرمابه های ملت است که به هدر رفته اند.
7- مشکل اصلی و اساسی طرح های تولیدی زودبازده فقط مشکل سرمایه و وام نیست، بلکه برخی مشکلات مدیریتی ، نداشتن برنامه ای برای تامین سرمایه درگردش، نحوه و چگونگی تولید،مدیریت در فروش و مسائلی از این قبیل پیش روی این طرحها می باشد که در عمل به اشتباه بیشترین سهم برای پیگیری وضعیت این واحدها مسئله تامین مالی و تزریق پولی قرار داده شده که این امر نیز در عمل بیشتر واحدهای تولیدی را بدهکار بانک ها نموده است.
8- از اجرای طرحهای تولیدی صنعتی نباید فقط این انتظار باشد که برای اشتغال ایجاد شوند،بلکه تولید نمودن کالا هم بخشی مهم از ایجاد یک واحد تولیدی است و اصولا نام اصلی این طرحها واحد تولیدی است نه واحد اشتغال، لذا نباید این تصور را در جامعه ایجاد نمود که این طرحها فقط برای اشتغال هستند که اگر بواسطه تکنولوژی و استفاده از فنآوری های جدید موجب شد تا در این واحدها از کارکنان کمتری استفاده شود آنها زیر سوال بروند.
9- امروزه بسیاری از طرحهای تولیدی از تکنولوژی های روز برخوردار هستند که اساسا موجب کاهش اشتغال می شود و می توان گفت حتی بهترین طرحها آنهایی هستند که از اشتغال کمتری برخوردار می باشند، زیرا هم هزینه ها را پایین آورده و هم سودآوری را افزایش می دهند.
10- البته باید توجه داشت که در مبحث طرحهای زودبازده فقط اشتغال مستقیم یک طرح نباید مورد نظر باشد، بلکه اشتغال غیرمستقیم آن طرحها نیز لازم است محاسبه شود.
11- لازم است به این نکته مهم و اساسی توجه گردد که برای توجیه اقتصادی یک طرح تولیدی سودآور و اشتغال زا، لازم است مزیت مطلق و مزیت نسبی منطقه مورد نظر لحاظ شود و نباید فقط به صرف درخواست اولیه متقاضی مجوز صادرگردد، زیرا بسیاری از طرحهایی که متقاضیان ارائه می کنند اصلا توجیه فنی و اقتصادی ندارد.
12- برخی از متقاضیان ایجاد طرحهای تولیدی صنعتی اصولا در بینش اولیه خود به دنبال ایجاد تولید و صنعت نیستند، بلکه برخی به دنبال ایجاد شغلی برای شخص خود یا دریافت مجوز تولیدی برای استفاده از دریافت وام و هزینه آن در محل و موقعیت دیگر و یا به دنبال دریافت زمینی می باشند که پس از مدتی آن را با قیمتی گرانتر بفروشند. رفتن به سمت تولید و این فعالیت ها عشق و علاقه و انگیزه خاص خود را می خواهد که اگرچه در نزد برخی صنعتگران قدیمی این عشق و علاقه هست ولی در برخی این علاقمندی وجود ندارد.
13- برای بسیاری از بخش های مختلف حوزه صنعت و طرحهای متنوع صنعتی تولیدی،تاکنون مجوزهای زیادی صادر شده است و در برخی زمینه ها به نوعی به حالت اشباع رسیده اند و در حقیقت نیازی به صدور مجوز جدید در این بخش ها نیست، ولی هنوز هم بی برنامه مجوز صادر می شود.
14- بانک ها نیزتحت تاثیر صدور مجوزها قرارگرفته اند و با توجه به توجیه سرمایه گذاری وام نمی دهند، بلکه برمبنای مجوزهای صادره، فشارهای دولت و یا رابطه های دیگر به این امر اقدام می نمایند، درحالی که ایجاد یک واحد تولیدی، طرح توجیهی کارشناسی شده می خواهد تا به آن وام تعلق گیرد.
15- بالاخره مشخص نیست مفهوم زودبازدهی این طرح ها در ایجاد اشتغال است یا در افزایش تولید و اصطلاح بازدهی در کدام قسمت است.
14- باید گفت فرهنگ تولید در جامعه ما به خوبی جا نیافتاده است، هنوز جامعه ما نگاه مصرف کنندگی دارد نه نگاه و بینش تولیدی ، در کار و تلاش نگاه فردی وجود دارد نه نگاه اجتماعی و تعاون، در فعالیت های اقتصادی نگاه سودآوری و منفعت طلبی شخصی وجود دارد نه نگاه منفعت اجتماعی و حفظ منافع ملی ، بسیاری به دنبال ره صدساله را یک شبه طی نمودن هستند، در واقع پرونده های اختلاس میلیاردی نتیجه این نوع تفکرات و بینش هاست، درحالی که باید اذعان نمود رشد، توسعه و پیشرفت در اقتصاد نیازمند پشتوانه ای از کارهای فرهنگی است، در بخش تولید بین سرمایه گذار و سرمایه دار تفاوت وجود دارد، برای دستیابی به دروازه های علم و پیشرفت و برای داشتن یک اقتصاد پویا نیاز است تا نگاه و بینش جامعه نسبت به تولید و سرمایه گذار واقعی تغییریافته و مثبت شود.
در پایان لازم است پس از چندین سال از اعلام این طرح ها و تخصیص و پرداخت وام های متعدد و انجام هزینه های زیاد این پرسش اساسی سوال شود که براستی آمارهای واقعی چه تصویری را از بازدهی طرح های تولیدی زودبازده ارائه می دهد.
 محمد حسن آلاله  (قائم مقام دبیر استان خوزستان)

https://shoma-weekly.ir/W11Q2G