نگاه

تحقق اصل 90 مستلزم تغییر ساختار

در قانون اساسی اصلی به نام اصل 90 داریم. این اصل گویای این است که هر کس شکایتی از طرز کار مجلس یا قوای مجریه یا قضائیه داشته باشد، می‌تواند شکایت خود را کتباً به مجلس شورای اسلامی عرضه کند. مجلس موظف است به این شکایات رسیدگی کند و پاسخ کافی بدهد و در مواردی که شکایت به قوه مجریه یا قوه قضائیه مربوط است، رسیدگی و پاسخ کافی از آنها بخواهد و در مدت متناسب نتیجه را اعلام کند و در موردی که مربوط به عموم باشد، به اطلاع عامه برساند.

دکتر علی رضا اسلامی - مدتی است در خصوص کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی ، مطالبی بیان و پیشنهادهایی داده شد که این کمیسیون تبدیل به دیوان شود. یعنی همان طور که دیوان محاسبات به مسائل مالی دستگاهها میرسد، دیوانی به نام دیوان اصل 90 و امثالهم داشته باشیم که به مسائل غیرمالی دستگاهها بپردازد. این موضوع سبب شده که پیشنهاداتی را در این زمینه ارائه کنیم. امیدواریم همان گونه که رییس مجلس شورای اسلامی موفق شد در دورههای هشتم و نهم با کمک نمایندگان در ساختار مجلس و آئیننامه داخلی مجلس تغییراتی را ایجاد کنند، با این پیشنهاد هم برخورد کارشناسانه شود و اگر مفید و مؤثر بود، به آن عمل شود.

***

همان طور که مستحضرید در قانون اساسی اصلی به نام اصل 90 داریم. این اصل گویای این است که هر کس شکایتی از طرز کار مجلس یا قوای مجریه یا قضائیه داشته باشد، میتواند شکایت خود را کتباً به مجلس شورای اسلامی عرضه کند. مجلس موظف است به این شکایات رسیدگی کند و پاسخ کافی بدهد و در مواردی که شکایت به قوه مجریه یا قوه قضائیه مربوط است، رسیدگی و پاسخ کافی از آنها بخواهد و در مدت متناسب نتیجه را اعلام کند و در موردی که مربوط به عموم باشد، به اطلاع عامه برساند.

این اصل 90 قانون اساسی است. بر اساس این اصل در مجلس شورای اسلامی از مجلس اول در سال 59 به بعد که 27، 28 کمیسیون داشتیم، یک کمیسیون هم به نام کمیسیون اصل 90 ایجاد شد که مردم شکایتهایی را که از طرز کار سه قوه دارند به این کمیسیون ارجاع بدهند و این کمیسیون هم موظف بود آن را بررسی کند. اخیراً متوجه شدیم در مورد این کمیسیون بحثهایی هست و حتی در دوره قبل هیئت رئیسه آن ترکیب خاصی داشت و یا گفتند در مورد رئیس کمیسیون باید رئیس مجلس رأی بدهد و آن را انتخاب کند و جدیداً هم اعلام شده که خوب است به صورت دیوان در بیاید. بر این اساس پیشنهادی داشتم مبنی بر این که کمیسیون اصل 90 را حذف کنیم و وظایفی را که به این کمیسیون ارجاع شده است به کمیسیونهای تخصصی ارجاع بدهیم. یعنی اگر مردم از طرز کار سه قوه شکایتی داشتند، شکایتشان مربوط به هر دستگاهی که بود به کمیسیون مربوطهاش برود، چون آن کمیسیون تخصصی است و نمایندگانی که در آنجا هستند با موضوع آشنایی دارند و بدان میپردازند.

این کار چند حسن دارد، یکی این که الان کمیسیون اصل 90 همه تخصصها را ندارد و اگر خیلی هم قوی باشد، بالاخره بیش از 22، 23 نفر که نیست و این هم مرکب از تخصصهای متعدد است، اگر نگوییم همهشان ممکن است یک تخصص و شاید چند تخصص یا هر کدام یک تخصص داشته باشند، یعنی در کمیسیون 23 تخصص وجود داشته باشد. مثلاً اگر کسی از قوه قضائیه شکایت کرد و شکایت نزد کسی که در این زمینه تخصص دارد برود، با بقیه 22 نفر که نمیتواند مشورت و باید از کارشناس استفاده کند که از جنس نماینده نیستند و ضوابط و شرایطی را که یک نماینده طبق قانون اساسی دارد، ندارند و ممکن است رأی بیاورد یا نیاورد و یا نحوه بررسی آن صحیح نباشد، در حالی که اگر همین موضوع به کمیسیون تخصصی حقوقیـقضائی ارجاع شود، چون همه متخصصین حقوقی و با دستگاه قضائیه هم در ارتباطاند و مسائل حقوقی را خوب میدانند، بهتر میتوانند بررسی کنند و نظر بدهند، لذا پیشنهاد ما این است که کمیسیون اصل 90 حذف و وظایف آن به کمیسیونهای تخصصی ارجاع شود.

ممکن است این سئوال پیش بیاید که آیا امکان این کار هست؟ پاسخ مثبت است. مثلاً در مجلس اول، دوم و سوم کمیسیونی به نام کمیسیون رسیدگی به سئوالات داشتیم که سئوالات نمایندگان از وزرا به این کمیسیون ارجاع و در آنجا مطرح میشد. بعد دیدند این کار صحیح نیست، چون ممکن است سئوال تخصصی باشد، پس بهتر است برود و در کمیسیون تخصصی خودش بررسی شود. مثلاً نمایندگانی که با حوزه انرژی، بهداشت و درمان و... آشنایی دارند، بهتر میتوانند این موضوع را بررسی کنند، لذا این کمیسیون را حذف کردند.

در مجلس چهارم و پنجم این کمیسیون را با کمیسیون اصل 90 ادغام کردند و گفتند کمیسیون اصل 90 و 88. بعد گفتند 88 و 90. یعنی هر دو وظیفه را به عهده این کمیسیون گذاشتند. در اواخر مجلس پنجم که ریاست آن به عهده آقای ناطق نوری بود، موضوع بررسی شد که چرا کمیسیونها بر اساس دستگاهها باشند؟ چون آن موقع کمیسیونها بر اساس وزارتخانهها بودند و 22، 23 کمیسیون بود. پیشنهاد شد که خوب است کمیسیونها بر اساس موضوعات باشند. حجم کار کمیسیونها ارزیابی و پیشنهاد شد و پیشنهاد خوبی هم بود، مجلس پذیرفت و آئیننامه را تغییر داد و کمیسیونها تبدیل به سیزده تا شدند. یعنی کمیسیونها موضوعی شدند. فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، بهداشت و درمان و... و از آن حالت قبلی که بر اساس دستگاه بود تغییر یافت. پس امکان این کار هست؟ در مجلس پنجم این کمیسیون را حذف کردند و هر نمایندهای میتواند از هر وزیری یا از رئیسجمهور سئوال کند ـالبته نصابی دارد و طبق رأی مشخص در قانون اساسیـ ولی بعد این سئوال به کمیسیون تخصصی میرود و در آنجا بررسی و ارزیابی میشود و بقیه روند را طی میکند.

پس این نمونهای است برای این که این کار شدنی است و میشود کمیسیونها را تغییر داد و بهتر است وظایف این کمیسیون هم تغییر کند.

میدانید اگر بخواهیم کمیسیون اصل 90 را به دیوان تبدیل کنیم، در واقع حجم بدنه اداری نظام را افزایش دادهایم، در حالی که طبق برنامه پنج ساله و برنامه چشمانداز باید حجم دولت کوچک و کوچکتر شود، نه این که افزایش یابد. ایجاد دیوان، یعنی گسترش یک سازمان اداری از یک کمیسیون فعلی به یک سازمان ملی یا کشوری یا حداقل در مرکز. این امر بودجهای را میطلبد که به ملت و بیتالمال تحمیل میشود. پس از این نظر و از لحاظ اقتصادی مفید نیست و سابقه تغییر این نوع کمیسیونها هم بوده، مثل کمیسیون سئوالات یا رسیدگی به سئوالات که بعداً حذف شد. پس میشود این را هم حذف کرد.

شایسته است اشاره کنم نمایندگان ملت یعنی مجلس علاوه بر قانونگذاری وظیفه نظارت بر دستگاهها را هم دارند که در قانون اساسی دو طریق برایش ایجاد شده است. یکی از طریق خود نماینده که میتواند به صورت مستقیم بر وزرا و دستگاهها نظارت کند، اعم از این که تذکر بدهد یا سئوال یا استیضاح کند یا با رأی اعتمادشان به وزیری بگویند بیا و مسئول این کار بشو یا با تحقیق و تفحص. یکی هم از طریق ملت است. قانون اساسی ما از این نظر خیلی قوی است که اگر احتمالاً جایی بود که نماینده ندید ـچون نماینده کلان را میبیندـ و مردم آن قسمتها و نکاتی را دیدند و در برخوردهای روزانهشان با مشکلاتی مواجه شدند، از طریق مردم هم به مجلس منتقل شود، لذا گفته شده است اگر کسی از مردم از قوای سهگانه شکایت داشت به مجلس میدهد و توسط نمایندگان ملت به آنها رسیدگی میشود. پس اگر کسی از قوه قضائیه شکایت داشت، دیگر به کمیسیون اصل 90 نمیرود، بلکه شکایت مردم به کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس میرود. آنها را بررسی میکنند. اگر درست بود که فبها پیگیری میکنند و اگر غلط بود پاسخ طرف را میدهند که سخن تو نابجاست، ولی اگر درست بود نماینده میتواند سئوال، استیضاح یا تفحص کند و یا به قوه قضائیه نامه بدهد و از او پاسخ بخواهد. این شدنی است.

یا اگر کسی از طرز کار قوه مجریه شکایت داشت، بالطبع مردم در سطح کلان از قوه مجریه شکایت نمیکنند، بلکه در جزئیات و از دستگاههای قوه مجریه شکایت میکنند. اگر کسی در این زمینه هم شکایت کرد، بالطبع این شکایت در کمیسیون تخصصی آن بررسی میشود. مثلاً اگر راجع به بهداشت و درمان بود، به کمیسیون مربوطه میرود، باقی هم همین طور و اگر مردم از کار قوه مقننه شکایت داشتند، طبق اصل 90 قانون اساسی باید به مجلس شکایت کند. راهش این است که این سئوالات یا به هیئت رئیسه برسد، چون هیئت رئیسه متولی اداره مجلس است و آنها باید رسیدگی کنند و اگر نقصی دارد برطرف سازند و اگر جوابی هست، پاسخ بدهند و یا به یک کمیسیون داخلی مجلس واگذار کند، مثلاً به کمیسیون شوراها و امور داخلی.

پس کلاً شکایاتی که در حوزه قوه قضائیه است به کمیسیون قضائی برود، شکایاتی که در مورد کار مجلس و قوه مقننه است به هیئت رئیسه مجلس یا کمیسیون داخلی ارجاع شود، سایر سئوالات، اشکالات و سئوالاتی که هم که مردم در مورد مجلس دارند به کمیسیونهای تخصصی برود.

بر این اساس تخصص نمایندهها لحاظ شده است و نمایندگانی که تخصصهای خاصی دارند، هر کدام به کمیسیون خودشان میروند و تخصص آنها در کمیسیون اصل 90 معطل نمیماند و نمایندگانی که در این کمیسیون هستند، هر یک بر اساس تخصصی که دارند به کمیسیونهای تخصصیشان میروند.

این پیشنهاد هم موجب کاهش هزینهها و صرفهجویی در بیتالمال میشود و هم از لحاظ کیفیت رسیدگی و تخصص رسیدگی قویتر خواهد شد و هم نمایندگان بر اساس تخصصشان به کمیسیون تخصصی مربوطه میروند، هم به سئوالات مردم به شکل دقیقتری پاسخ داده میشود. به نظر من اینها میتواند از دستاوردهای این طرح باشد، ضمن این که الان وقتی کسی از قوه قضائیه مجریه یا مقننه شکایت میکند، آن را به کمیسیون اصل 90 میدهد و کمیسیون هم به کارشناسان خود ارجاع میدهد تا بررسی کنند، در حالی که این کارشناسان نمایندگان ملت نیستند و طبق قانون اساسی از مجلس شورای اسلامی خواسته شده است به این نوع شکایات رسیدگی شود، پس اگر به کمیسیونهای تخصصی برود که از جنس نمایندگان هستند، بهتر خواهد بود.

در کمیسیون ها موضوع قضاوت نیست. قانون اساسی هم اگر قضاوت مد نظرش بود، موضوع را به دادگاه ارجاع میداد و به قوه قضائیه میفرستاد. در اینجا میگوید اگر یک نفر از طرز کار قوه قضائیه شکایت کند و مثلاً بگوید دادگاهها، دادسراها، احکام، روند پروندهها و... این اشکالات را دارند و از طرز کار قوه قضائیه یا قوه مجریه شکایت کند، عرض ما این است که کسی باید به این موضوع رسیدگی کند. قانون اساسی این کار را به عهده نمایندگان ملت گذاشته است نه به عهده قاضی. نمایندگان میتوانند از نظرات کارشناسان استفاده کنند، ولی جنس نماینده باید باشد.

پس وقتی این شکایت را به کمیسیون تخصصی فرستادیم، در واقع نمایندگان راجع به این شکایت که موضوع آن هم تخصصی است، بررسی میکنند و نظر میدهند که این وارد هست یا نیست. البته ممکن است نمایندگان سئوال داشته باشند که از دستگاه مربوطه یا وزیر میپرسند و جواب میگیرند، اما چون یک کمیسیون در حوزه خودش و حوزهای که موظف است، اطلاعاتش مثلاً در حوزه انرژی و... از همه بیشتر است و با وزیر، قوانین، آئیننامهها، دستورالعملها، مصوبات، و لوایح دولت ارتباط دارد، برای بازدید به پالایشگاهها، نیروگاهها و... میرود، پس اطلاعات، ارتباطات و تخصصشان از جاهای دیگر بیشتر است. پس اگر کسی از این حوزه شکایت داشت، بهترین جا برای رسیدگی آنجاست که اگر ضعف قانون بود، برایش قانون نوشته شود، اگر ضعف مجری بود، به مجری تذکر بدهند و تشکر کنید، وگرنه وزیر را استیضاح کنند. اگر ابهام دارند، تحقیق و تفحص کنند و هر سه تای اینها وظایف نمایندههاست. در واقع به این صورت نظارت مجلس بر دستگاهها و قوای کشور کامل میشود.

این پیشنهاد ما در این خصوص است. امیدواریم گوش شنوایی باشد و به این مسئله رسیدگی شود و اگر بجا بود به آن توجه شود. البته در خصوص وظایف کمیسیون اصل 90 در سال 65 تصویب شده و وظایفی برای آن در نظر گرفته شده که این قوانین توسط مجلس دیده شده و در سال 59 هم اجازه داده شده بود که این کمیسیون با دستگاههای مختلف مکاتبه داشته باشد. اینها قوانین عادی هستند و اگر ادغام شوند، میتوانند اصلاح یا تکمیل شوند و یا همین وظیفه را به کمیسیونها ارجاع بدهد. پس نیازی نیست کمیسیونی تحت عنوان کمیسیون اصل 90 داشته باشیم. مگر ما برای بقیه اصول قانون اساسی کمیسیون تشکیل دادهایم؟ مثلاً کمیسیون تحقیق و تفحص، کمیسیون بودجه، کمیسیون سئوال، کمیسیون دیوان محاسبات و.... این طور نیست. نیازی نبوده است برای تمام اصول قانون اساسی کمیسیون تشکیل بدهیم. خود قانون اساسی در فصل مربوط به قوه مقننه گفته است مجلس میتواند کمیسیونهای مربوطه را داشته باشد که الان هم چند نوع کمیسیون تخصصی و چند کمیسیون غیر تخصصی دارد. نکتهای که فراموش کردم بگویم این است که پیشنهادم این بود اگر کسی از طرز کار قوه مقننه شکایت داشت یا به هیئت رئیسه و یا به کمیسیون امور داخلی و شوراها و یا به کمیسیون آئیننامه بدهد. کمیسیون آئیننامه به این دلیل که نمایندگان همه کمیسیونها در آن حضور دارند و کمیسیونی است که میتواند به طرز کار قوه مقننه رسیدگی و آن را بررسی کند و اگر اشکالی هست، پیشنهاد بدهد و مرتفع شود.

https://shoma-weekly.ir/C1Gk6L