نگاه

تحزب، رؤیای دست یافتنی

تاکنون دولت‌ها به حزب نگاه ابزاری داشته‌اند و هر جا کم آوردند، دچار گسست بودند و مشکل سیاسی، رأی، سازماندهی رأی و... داشتند به سراغ احزاب رفتند. متأسفانه این قابلیت را داریم که افراد به‌جای اینکه سازمان رأی تشکیل بدهند حزب را شکل می‌دهند تا به سازمان رأی برسند. در واقع این ساز و کار امتحان‌اش را پس داده و خودش را به نتیجه رسانده است، ولی آدم‌های فرصت‌طلبی که نتوانستند خود را در سیستم سیاسی تثبیت کنند یا به منصه ظهور برسانند از ابزار درست برای اهداف نادرست بهره می‌گیرند.
دکتر حسن لاسجردی- به نظر من شکل نگرفتن تحزب در کشور ما چند نکته مهم دارد و باید از این وضعیت اظهار تأسف و نگرانی کنیم. از یک طرف کار حزبی، کاری هماهنگ، سازمان‌دهی شده و هدفمند و از طرف دیگر پاسخگوست و شفافیت در آن هست. به همین دلیل نیرو، پشتوانه‌ یا حساسیتی در کشور دمیده می‌شود تا موضوع تحزب جدی گرفته نشود. بخشی‌اش به فرهنگ ما برمی‌گردد و می‌بایست در بحث‌های مختلف فرهنگی در آموزش‌های مدارس، دانشگاه‌ها و جاهای مختلف بدان پرداخته شود. قسمت دیگرش ساختار سیاسی ماست که اگر موضوع تحزب را پذیرفته، اما آن را جدی نگرفته است. یکی از تبعات‌ همین جدی نگرفتن این است که موضوع هست، اما اثرات‌اش نیست. یعنی آن را قبول می‌کنید، ولی به آن دل نمی‌دهید. دولت‌های مختلف آمده‌اند و هر کسی موضوع تحزب را یک جوری اعلام کرده است و از هیچ دولتی هم نشنیده‌ایم با تحزب مخالف است، ولی رفتارهایی که انجام شده است در مجموع نشان می‌دهند به احزاب جایگاهی نمی‌دهند. بنابراین حل نگاه ساختاری در سیستم سیاسی به حزب یک راهکار است.

دیگر اینکه تاکنون دولت‌ها به حزب نگاه ابزاری داشته‌اند و هر جا کم آوردند، دچار گسست بودند و مشکل سیاسی، رأی، سازماندهی رأی و... داشتند به سراغ احزاب رفتند. متأسفانه این قابلیت را داریم که افراد به‌جای اینکه سازمان رأی تشکیل بدهند حزب را شکل می‌دهند تا به سازمان رأی برسند. در واقع این ساز و کار امتحان‌اش را پس داده و خودش را به نتیجه رسانده است، ولی آدم‌های فرصت‌طلبی که نتوانستند خود را در سیستم سیاسی تثبیت کنند یا به منصه ظهور برسانند از ابزار درست برای اهداف نادرست بهره می‌گیرند. بنابراین راهکار دوم این است که به‌ویژه از سوی دولت‌های رسمی و در ساختار قدرت به حزب دیدگاه نویی را از طریق احزاب فعال در جامعه به وجود آوریم.

راه سوم این است که دولت می‌بایست فیلترهایی ـ نمی‌خواهم بگویم سختگیری‌هایی ـ در باره فعالیت حزبی بگذارد. نباید فعالیت‌های حزبی در کشور با بی‌اعتبار شدن جایگاه فردی افراد، تلقی وابستگی به حزب و نداشتن هویت فردی و از همه مهم‌تر در بحث‌های مرتبط با ساختار قدرت همراه باشد. باید رفتار حزبی را رفتاری منطبق با مبنای عقلانیت فرض کنیم که فرد در کارش حساب و کتاب، شفافیت و پاسخگویی داشته باشد. اگر به این سمت بروید که نهایتاً تحزب به یک سیستم پاسخگویی ارزیابی مناسب می‌انجامد، به‌طور حتم بخشی از مشکلات فرهنگی ما حل می‌شود. دولت‌ها باید یک مقدار تحزب را جدی بگیرند و مشکلات و سختی‌های احزاب را کم کنند، یعنی به احزاب کمک کنند تا آنها جان بگیرند.

نهایتاً اینکه در بحث آموزش حزبی، به‌ویژه در ساختار آموزش رسمی کشورمان به‌طور جدی وارد شویم. تلقی‌های ما در تاریخ و حافظه تاریخی ملت‌مان این است که به حزب نگاهی منفی، وابستگی و مرتبط با بیرون وجود دارد یا حزب به دنبال اهداف خاص خودش و رسیدن به قدرت است. همه اینها در باره قدرت است، ولی در یک سیستم سیاسی همه اینها با اتصال به تقوای سیاسی حل می‌شوند. از این‌رو تغییر فرهنگ نگاه به حزب خیلی مهم است و حزب مؤتلفه اسلامی در این زمینه نقش مهمی دارد.

https://shoma-weekly.ir/0JPmZd