اندیشه

تجلی حکمت متعالیه در نهضت امام خمینی‌(ره)

حکمت متعالیه و اساسا هر فکر فلسفی عمیق و صحیحی طبعا با ذهن و عقل سر و کار دارد؛ اما این ذهنیت باید امتداد سیاسی، اجتماعی پیدا کند. فلسفه باید برای همه مسائل زندگی مردم کم و بیش تکلیفی معین کند، سیستم اجتماعی را معین کند، نباید در ذهنیات مجرد باقی بماند و امتداد پیدا نکند. کما اینکه توحید، خود یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است که وارد جامعه می‌شود و تکلیف جامعه، حکومت و اقتصاد را معین می‌کند. از لابه‌لای بسیاری از مبانی ملاصدرا نیز می‌شود یک دستگاه فلسفی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد.
فرشته شییرازی- صدرالدین محمد شیرازی، معروف به «صدر المتالهین» و «ملاصدرا» حکیم، عارف، محدث و مفسر بزرگ شیعه و اسلام در سال 979 هجری قمری در شیراز به دنیا آمد. وی در سن شش سالگی به همراه پدر به قزوین رفت و در آنجا با دو دانشمند و نابغه بزرگ، شیخ بهایی و میرداماد آشنا شد و از دروس آنان استفاده کرد. ملاصدرا بیشترین بهره خود را در فلسفه و عرفان از میرداماد گرفت و همواره او را مرشد و استاد حقیقی خود معرفی میکرد. ملاصدرا مدتی درس و بحث را رها کرده و عمر خود را به عبادت و روزه و ریاضت گذراند و مراتب و مقامات معنوی، عرفانی را با شتاب طی نموده و به مرحله کشف شهود نایل گردید و همین سبب شد که مکتب فلسفی خود را کامل کند.

صدر المتالهین، بیشترین پیروان فلسفی و هم بیشترین منتقدان و مخالفان را در مدت چهار قرن گذشته داشته است. در این مدت بیشترین مشعلداران فلسفه الهی در ایران، دنبالهروان و شارحان فلسفهای به شمار میروند که او با نبوغ و ابتکار خود همچون ناسخ شیوههای معروف مشایی و اشراقی و مشتمل بر همه برجستگیهای آن بنیان نهاد و مبانی آن را در هزاران صفحه با تقریر رسا و پر جاذبه خویش، تبیین کرد. تردیدی نیست که تاثیر شگرف بر بزرگان فلسفی و برانگیختگی منتقدان و مخالفان، به عظمت فکری و نیروی ابداع فلسفه این حکیم بزرگ اشاره دارد. در فلسفه او از فاخرترین عناصر معرفت یعنی عقل منطقی و شهود عرفانی و وحی قرآنی در کنار هم بهره گرفته شده است. در زمان ما، فلسفه صدرایی که پایههای خود را در معارف وحیانی استوار نموده بود با نهضت امام خمینی(ره) در فضای سیاسی و اجتماعی جامعه ظهور و بروز یافت. امام خمینی از حدود 1305 شمسی، تدریس حکمت و عرفان را آغاز کرد و
دست کم در حدود سه دهه در این حوزه اشتغال داشتند. بسیاری از این درس
ها خصوصی و گاه پنهانی بود. فضای غالب بر حوزههای علمیه آن زمان، ضد فلسفه و عرفان بود تا بدانجا که برخی فلاسفه و عرفا را تکفیر میکردند. در چنین فضایی امام، با تدریس فلسفه ملاصدرا و تربیت شاگردانی برجسته در این زمینه، نهال تفکر فلسفی را در قم آبیاری نمود. نقش امام در رشد و توسعه فلسفه اسلامی نقشی یگانه است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نظر مثبت امام به فلسفه و تایید و حمایت او از تفکر فلسفی صدرایی، از جمله حمایت او از آرا و آثار شهید مطهری، موجب شد که دورهای طلایی برای فلسفه اسلامی در ایران بهویژه در حوزههای علمیه و دانشگاهها آغاز گردد که قطعا در تاریخ ایران بیسابقه است.

حکمت متعالیه و اساسا هر فکر فلسفی عمیق و صحیحی طبعا با ذهن و عقل سر و کار دارد؛ اما این ذهنیت باید امتداد سیاسی، اجتماعی پیدا کند. فلسفه باید برای همه مسائل زندگی مردم کم و بیش تکلیفی معین کند، سیستم اجتماعی را معین کند، نباید در ذهنیات مجرد باقی بماند و امتداد پیدا نکند. کما اینکه توحید، خود یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است که وارد جامعه میشود و تکلیف جامعه، حکومت و اقتصاد را معین میکند. از لابهلای بسیاری از مبانی ملاصدرا نیز میشود یک دستگاه فلسفی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد. امام خمینی(ره) که یگانه دین و فلسفه و سیاست در زمان ماست این دوران با برکت را برای فلسفه الهی، با انقلاب اسلامی آغاز نمود. شایسته است که این راه توسط علاقمندان به آن پیموده شود و همچنین حکمت متعالیه توسط متفکران این مرز و بوم به دنیا شناسانده شود.

https://shoma-weekly.ir/1r73Ga