ادب و هنر

تبلیغ کفش چینی در رسانه ملی، با کدام توجیه؟

بر اساس اخبار جمع آوری شده، چندی پیش 3 کانتینر از این کفش به تعداد زیاد و قابل توجهی از چین وارد کشور شد ولی با وجود تلاش های بسیار و عرضه با قیمت 50 هزار تومان در بازار به فروش چندانی دست نیافت.
محمدمهدی شیخ صراف- در روزهای اخیر شاهد پخش تبلیغی از رسانه ملی با عنوان کفش ورزشی پیاده روی بودیم که با اشاره به طراحی منحصر به فرد این کفش و تأثیر آن در تناسب اندام، تنها راه سلامتی، طول عمر و تناسب اندام را ورزش و ساده ترین راه آن را 30 دقیقه پیاده روی معرفی کرد.

در نگاه اول این نکته  قابل تقدیر است که در تبلیغات صدا وسیما محصولی با نام ایرانی «تن تاک» معرفی میشود که برای سلامتی مردم نیز مفید فایده خواهد بود. هرچند قیمت فروش 188 هزار تومانی آن قدر بالا به نظر می رسد اما مردم با اعتماد به معتبرترین رسانه کشور می توانند دست به انتخاب محصولی مناسب بزنند اما این تمام ماجرا نیست.

با اولین مراجعه به سایت مربوط به این کفش متوجه می شویم که با یک محصول وارداتی چینی طرف هستیم! به یاد آوردن سابقه نامطلوب کفشهای چینی در ایران اولین نتیجه منفی است که موجب می شود به دنبال بقیه ماجرا برویم. تحقیقات بیشتر در اینباره نشان می دهد این کفش کپی برداری شده از از کفشی با همین شکل و رنگ است که در شبکه های ماهواره ای با نام «پرفکت استپس» تبلیغ می شود!

بر اساس اخبار جمع آوری شده، چندی پیش  3 کانتینر از این کفش به تعداد زیاد و قابل توجهی از چین وارد کشور شد ولی با وجود تلاش های بسیار و عرضه با قیمت 50 هزار تومان در بازار به فروش چندانی دست نیافت.

پس از آن فروشندگان اقدام به تغییر شیوه عرضه و تبلیغ از طریق تلویزیون با قیمتی بیش از 3 برابر قیمت قبلی کردند. جالب اینجاست که پس از آن به فروش قابل توجهی به خصوص در میان بانوان دست یافت که مخاطبان اصلی تلویزیون را تشکیل می دهند و به آن اعتماد کامل دارند. اما اگر به سراغ خریداران این کفشها برویم مطمئناً در خصوص کیفیت آن حرفهای دیگری درباره یک جنس درجه چندم چینی دارند که با آنچه تبلیغات به آن پرداخته می شد بسیار متفاوت است.

در حال حاضر با مراجعه به سایت کفش تن تاک با این عبارت که «در حال حاضر این کالا در انبار موجود نیست» رو به رو می شوید که حاکی از این است که تمام این کفش ها توسط مردمی که از کیفیت این کفش بیخبر بوده اند، خریداری شده است و این درحالی است که کفش های ورزشی تولید داخل با کیفیت بهتر و قیمتی کمتر در حال خاک خوردن در فروشگاه ها هستند.

با قدری جستجوی بیشتر در این سایت به راحتی میتوان دید که در عکس های منتشر شده فروشندگان حتی به خود زحمت نداده اند تا آرم پرفکت استپس را حذف کنند و در عکسی دیگر با فتوشاپ به جام لوگوی خارجی، نام تن تاک را قرار داده اند!

گویا در سال آخر مدیریت عزت الله ضرغامی این هم باید به کرامات رسانه ملی افزوده شود که در سال حماسه اقتصادی به جای حمایت از تولیدات ملی، تبلیغ گسترده یک کفش چینی سر از آنتن تلویزیون در میآورد و پر فروش می شود! آن هم کفشی که نسخه بدل یک مارک خارجی است و به همت یک شرکت بازرگانی و نه تولید کننده داخلی به بازار ایران راه پیدا کرده است.

شاید با اشتباهاتی اینچنین بزرگ است که سؤالهای جدی تری را در پس 8 سال مدیریت رئیس سازمان صدا و سیما باقی می گذارد که کاش به مانند باقی موارد، تنها پاسخ این سؤالات سکوت و فرافکنی نباشد.

نغمه سرای بلبل امام که بود؟

امام گفته بود به فلانی بگویید حماسی بخواند. دوبار هم گفته بود. آهنگران دوباره نوحههایی خوانده بود که بیش از حد بوی ماتم و غم داشت و از حماسه در آنها خبری نبود. همین هم شد که امام اینطور به او پیغام بدهند. آهنگران هم که پیغام امام را گرفت رفت سراغ «حبیب الله معلمی» و بعد از چند روز شعری را خواند که معروفترین نوحه او را رقم زد: «ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش...»

این مضمون روایتی است که خود آهنگران از تذکر امام و بعد از سروده شدن این سرود معروف دارد. سرودی که خیلیها اگر هیچ چیز دیگری هم از او به یاد نداشته باشند، حتما همین یک مصرع را از حفظند. اما چه کسی خبر دارد که سراینده این سرود جاودانه کیست؟ چه کسی تا همین امروز که خبر درگذشت «حبیب الله معلمی» منتشر شد، میدانست که کشاورز 87 ساله رامهرمزی که امروز از دنیا رفته است، همان کسی است که نه فقط همین شعر، که بیشتر شعرهای خاطره انگیز «بلبل خمینی» -لقبی که صدام به آهنگران داده بود- را سروده است؟ شعرهایی که نوای شورانگیز آهنگران کاری کرده بود که حتی خبر جعلی اسارت «بلبل خمینی» کلی خوشحال کند دشمن بعثی را. حبیب الله معلمی فرزند نصیر سال 1305 شمسی در شهرستان رامهرمز دیده به جهان گشود. تحصیلات مکتبخانه ای و سپس مدرسه را پیگرفت، اما اصلی ترین آموخته ها را از پدرش که معلم قرآن بود؛ تعلیم گرفت. ذوق و قریحه شاعری از اوان جوانی در وجود وی بود ولی تشویقهای یکی از دوستان پدرش که خود شاعری توانا بود به نام حاجی بابا اشتری لرکی زمینه را برای شکوفایی استعدادهای وی فراهم ساخت.با آغاز جنگ در اهواز به عنوان یکی از مهمترین شهرهای جنگی ایران در فرصتهای بسیاری همراه با فرزندانش در سنگرهای دفاع هم حضور داشت و همزمان به سرودن اشعار نیز میپرداخت.

 از طریق پسرش با آهنگران آشنا شد و در مراسمی که به درخواست شهید سید حسین علم الهدی برای عشایر خوزستان در هویزه برگزار شد، اولین شعر وی را اجرا کرد تا سبب شود شهید علم الهدی دست آهنگران را گرفته و به جماران ببرد تا همین نوحه را پیش حضرت امام نیز اجرا کند؛ نوحه خوانی ای که پس از آن چندبار از تلویزیون پخش شد. صادق آهنگران درباره ارتباط خود با آقای معلمی در ایام جنگ میگوید: «آقای معلمی با اینکه کشاورز بود و از صبح تا غروب روی زمین کار میکرد، در زمینه سرودن شعر توان بالا و شوق و انگیزه زیادی داشت و کارش را هم بدون توقع و چشم داشت انجام میداد. گاهی تا صبح با هم مینشستیم و شعر و سبک آن را آماده میکردیم. اول نوای حماسی برای جذب نیرو و بعد نوایی که در جبهه برای آمادگی عملیات بود، بعد از آن هم سبک زمان خود عملیات و الی آخر.

خیلی مواقع پیش میآمد که نه شعر آقای معلمی میآمد و نه سبک من و کار قفل میشد. در اینگونه موارد توسلی میکردیم و اغلب هم موفق به شکستن قفل میشدیم.»

بیشتر اشعار معلمی در کتاب «خونین نامه عاشقان حسین» در دو جلد و در زمان جنگ توسط انتشارات سپاه پاسداران چاپ و منتشر گردید، کتاب شعر «وادی عشق» نیز از کارهای اوست.

 همچنین از دیگر مجموعه اشعار این شاعر میتوان به کتاب «شفق خونین» از انتشارات دارالهدی اشاره کرد. بیشتر آثار وی در قالب چهارپاره است گرچه در غزل و مثنوی نیز طبعآزمایی کرده است.

منابع: رجانیوز، فارس، تسنیم، شهدای ایران

https://shoma-weekly.ir/i1qHu1