1-حقوق نامزدها: نامزدهای مختلف باید در معرفی خود و برنامههایشان در شرایط مساوی قرار گیرند:
الف. امکانات عمومی نباید به طور خاص در اختیار برخی از نامزدها قرار گیرد و برخی دیگر محروم بمانند. پس یا استفاده از آن امکانات عمومی برای همه باید ممنوع باشد یا سازوکاری قانونی برای برخورداری مساوی تمام داوطلبان تدوین شود؛ این امکانات عمومی غیر از دولت ازجمله شامل شهرداریها و صدا و سیما میشود. بهویژه نفوذ و اقتدار ناشی از تصدی سمتهای دولتی و سازمانهای عمومی غیر دولتی نباید در اختیار نامزدها بماند. این امر به کنارهگیری داوطلبان انتخاباتی از سمت خود قبل از شروع تبلیغات میانجامد.
ب. با توجه به اینکه صلاحیت نماینده مردم در مجلس، غیر از شرایط عمومی، به دانش تخصصی او و تجربه کاری و مدیریتی او برمیگردد . امکانات مالیِ شخص داوطلب و تلألؤهای مادیِ آن نباید جایگاه برتر را در ذهن رأیدهندگان پدیدار کند. اگر قرار باشد نامزدهای برخوردار از ثروت بتوانند به اتکاء امکانات مالی خود یا طرفداران خود تبلیغات چشمگیر انجام دهند؛ ولی اهل علم و تجربه، بهدلیل فقدان توان مالی، نتوانند به نحو مؤثری خود را به مردم معرفی کنند. مجلس جولانگاه متمولان خواهد شد و نه خبرگانِ ساحتِ کشورداری و این به مفهوم اصالتدادن به نفوذ مطلق ثروت و حاکمیت عملی جریانات مالی است که البته برازنده شأن و آرمانهای جمهوری اسلامی نیست؛ بنابراین باید قانوناً امکانات تبلیغی و مقدار مالی را که میتواند برای هر نامزد صرف شود، مشخص کرد.
ج. در طول انتخابات باید نظارت تخصصی و جامعی نسبتبه فعالیتها و تبلیغات انتخاباتی اعمال شود و اگر بنا به تشخیص نظّار ، تخلفات بعضی نامزدها، به لحاظ شکل و محتوا، از حد مجاز فراتر رود، صلاحیت او مردود اعلام شده و مجرم انتخاباتی شناخته شود.
2- حقوق رأیدهندگان: کسانی که پای صندوقهای رأی میروند، باید با شناخت کافی نسبتبه داوطلبان، در آن جا حاضر شوند:
الف. اطلاعات لازم و کافی درباره نامزدها در اختیارشان قرار گیرد. آن اطلاعات را نامزدها باید خود تهیه و تکثیر و توزیع کنند و در محدوده روشها و امکانات مجاز قانونی به اطلاع رأیدهندگان آن حوزه انتخاباتی برسانند.
ب. از القاء نظریات ناصواب و شیوههای تبلیغاتی مخرب مصون بمانند. بر مبنای تجربه گرایی که در 35 سال گذشته بهدست آمده است، هرگونه افشاگری و غلو باید ممنوع باشد و مردم بتوانند بدون واسطه معرفی نامه نامزدهای حوزه خود را بهدست آورند.
ج. فرصت لازم برای تأمل و تفکر مستقل و تصمیمگیری در اختیارشان قرار گیرد. پس از آنکه اطلاعات لازم و کافی به مردم رسید، مجالی برای آنها بماند تا بتوانند دور از جنجال و هیاهوهای تبلیغاتی درباره انتخاب خود بیندیشند و با افراد مورد وثوق خود مشورت کنند. این امر ایجاب میکند که مثلاً یک یا دو روز قبل از رأیگیری هرگونه تبلیغات انتخاباتی مستقیم و غیرمستقیم ممنوع باشد.
د. در پای صندوق به حیرت گرفتار نشوند. تاکنون حوزههایی مانند کلانشهرها و خصوصاً تهران وجود داشتهاند که تعداد نامزدهایشان متعدد بوده و حتی در تهران به 30 نفر میرسیده است. انتخاب درست 30 نفر از میان فهرستی که دربرگیرنده نام بیش از هزار و چند صد نفر است کاری است عملاً بهلحاظ شناخت دقیق نامزدها غیر ممکن و بیشتر به مضحکه شبیه است و اغلب مردم ناگزیر میشوند از دیگران کمک بگیرند و اوراق رأی را تکمیل کنند که این امر مشکلاتی را به لحاظ اجرایی و نظارتی در پای صندوقها بهوجود میآورد یا اینکه بدون توجه به کل تبلیغات، فقط به چند نفری که مشهورند و میشناسند، رأی دهند که این امر نیز به مفهوم عدم استفاده کامل از حق رأیدادن و کاهش مشارکت عمومی است. ان شاءالله با اصلاح رویه سابق حوزههای تک نماینده تعریف شوند تا رأیدهندگان بتوانند با شناخت دقیق نماینده خود، بدون دلنگرانی رأی خود را به صندوق بریزند.