ادب و هنر

تا مدینۀ فاضله راهی نیست

اگر زن را نماد عقیده و سرزمین بگیریم مدینه نماد سرزمینی است که در پی احیای ارزش های فراموش شده است. احترام به بزرگترها اهمیت دادن به زندگی خانوادگی، مفهوم مرد بودن و مردانگی و مهم تر از همه درآمد حلال مهمترین عناصری است که مدینه قصد دارد آنها را به مخاطبش یاد اوری کند
زهرا شاه رضایی- مجموعههای مناسبتی با نیت بهتر کردن حال و هوای مردم ساخته میشوند و به همین علتِ حال و هوای خوب، معمولاً سریالهای مناسبتی با استقبال بهتری رو برو میشوند. یکی از مناسبت سازان رسانه، سیروس مقدم است که در ماه رمضان امسال با «مدینه» پا به خانههای مردم گذاشته است. قصه مدینه مثل تمامی کارهای ماه رمضانی، تقابل خیر و شر است؛ اما این بار این بدی به صورتی غیرمستقیم به نمایش درآمده؛ در مقایسه با «او یک فرشته بود» افخمی یا «اغما» اثر همین کارگردان که شیطان، بهصورت مستقیم و در کالبد انسان به تصویر کشیده شده بود.

باز هم قهرمان چادری

داستان از نقطهای شروع میشود که جهان، پدر خانواده میمیرد و تلاشها برای حفظ میراث او درمیگیرد. این بار شخصیتهای اصلی فیلم سیروس مقدم، زن هستند و قهرمان اصلی آن هم مثل خجستۀ رستگاران و نرگس، یک زن مذهبی است. بهمن پسر خانواده، در کشمکشی بین مادر و مادرخواندۀ خود قرار دارد. در واقع او بین مدینه که نماد خوبی و مادرش روحی که نماد مقابل او است، بین دوراهی قرار میگیرد. روحی به هر قیمتی میخواهد دنیای پسرش را نجات دهد و مدینه آخرت پسرخواندهاش را با هیچ چیزی معامله نمیکند؛ حتی با از دست دادن خود او. البته باوجود این نگاه تقابلی، شخصیتها، بهصورت صفر و صدی پرداخته نشدهاند؛ یعنی حتی در روحی با تمام خطاهایش، انسانیت را میبینیم و در عزیز باوجود معتاد بودن، مردانگی و در بهمن با تمام اشتباهاتش، خانواده دوستی را؛ و حتی میبینیم که مدینه با تمام خوبیهایش گاهی زانو خم میکند در برابر مصیبت بیماری.

مدینه؛ نماد ایران اسلامی

اگر زن را نماد عقیده و سرزمین بگیریم، مدینه نماد سرزمینی است که در پی احیای ارزشهای فراموششده است. احترام به بزرگترها، اهمیت دادن به زندگی خانوادگی، مفهوم مرد بودن و مردانگی و مهمتر از همه درآمد حلال، مهمترین عناصری است که مدینه قصد دارد آنها را به مخاطبانش یادآوری کند. وی در تلاش است که سبکی از زندگی را احیا کند که در آن پاک بودن درآمد، اولین حرف را میزند. مدینه از بیماری رنج میبرد و این بیماری بهزعم خودش، حاصل‌‌ همان پول حرام است. او دچار مصیبتها میشود، اموال، خانه و سلامتیاش را از دست میدهد اما حاضر به برگرداندن همه اینها درازای پول حرام نیست.

کلید واژه «لقمه حلال»

در ظاهر اصلیترین خط تعلیق داستان، تلاش برای به دست آوردن کارخانهای است که از جهان به ارث مانده؛ اما مهمترین موضوع فیلم «لقمه حلال» است. نکتهای که خود کارگردان بر آن اذعان دارد و مدینه را ادامه سریال «تا ثریا» میداند برای پرداختن به موضوعی که امروز گریبان گیر جامعه ما شده است. معضلی به نام ربا و نزول که هر روز گسترهاش بر زندگی مردمان این سرزمین بیشتر میشود.

فیلمنامه سنجیده و ساختارمند سعید نعمت الله برای بیان این مفاهیم در یک داستان پرکشش کاملا به سریال کمک کرده است. مدینه سعی کرده همۀ اینها را غیر مستقیم و باظرافت بگوید؛ گرچه درجاهایی شعاری میشود تا جایی که گاهی اوقات بازیگران در لنز دوربین چشم میدوزند و پیام فیلم را منتقل میکنند. جملۀ ابتدای مجموعه، خود به واضحترین صورت پیام اصلی فیلم را ارائه میکند؛ و شاید بهتر بود که این کار به این شکل انجام نمیگرفت تا خود بینندگان در‌‌نهایت به این نتیجهگیری برسند.

جنگ با خدا

نکتۀ مهمی که در اثر یافت میشود این است که کارگردان بنا دارد که بگوید ربا جنگ با خدا است. در دیالوگهای بازیگران سریال، هر دو، نزول را جنگ با خدا دانستهاند. در فیلم هم بیشتر به تبعات ربا از لحاظ زندگی دنیوی پرداخته شده بود؛ اما ایکاش خودِ این جنگ و محاربه با خداوند در فیلم به نمایش درمیآمد. آسیبی که در بیشتر آثارِ با موضوع اقتصادی، دیده میشود، این است که بیشتر تبعات مادی آن مدنظر قرار میگیرد؛ درحالیکه ربا اول از همه، جنگ با خداست که گناهی بالاتر از آن نیست؛ پس زندگی اخروی انسان را به آتش میکشاند. دوم اینکه این پول حرام حیات معنوی همین دنیا را هم دچار مشکل میکند؛ متأسفانه این موضوعی است که یا به آن پرداخته نمیشود یا پرداختی گذرا به آن صورت میگیرد.

خانه جنگ کجاست؟

البته این اتفاق مبارکی است که در رسانه، عنوان جنگ با خدا به صورت صریح آورده میشود، اما گویا نکتهای از نظر کارگردان دور مانده است؛ در حالی شعار فیلم ضد ربا است که حامی مالی آن یک موسسه مالی شبه بانک است؛ هرچند در کشور ما بانک ها تحت قوانین اسلامی فعالیت میکنند، اما بانک در غرب به عنوان نهاد سازمان یافتۀ ربا و ذاتا پدیدهای ربوی است و سلاح ربا است.

در دورانی که ما در وضعیت اقتصادی نا بسامان به سر میبریم، هر روز بر تعداد بانکها و شعب آنها افزوده میشود و عملکرد همین بانکها در وضع سود قطعی با درصدهای بالا به وامها و سپردهها که در ظاهر عقود اسلامی انجام میشود، بیشترین شائبه را ایجاد کرده است.

امروز در جامعه بزرگترین مشکل ما برخاسته از همین خانه ربا است. گرچه با این حجمِ سیطرۀ بانک بر زندگی مردم و حتی رسانه، انتظار نمیرفت که کارگردان مستقیم بر عملکرد بانکها هجمه وارد کند اما، در سالی که با عنوان اقتصاد و فرهنگ نامیده شده، باید با ابزار فرهنگ و رسانه به جنگ با مشکل اقتصادی رفت نه اینکه به تبلیغ یک بانک بین مردم پرداخت.

در پایان، مدینۀ فاضله و آرمانشهری که مهیای ظهور ولیعصر است با تعالی و تغییر انسانها به وجود میآید اما محقق نخواهد شد جز با نابودی کامل جنگ با خدا. تا وقتیکه در جامعۀ اسلامی ربا و نهاد سازمان یافته آن، حرف اول را میزنند، خبری از گشایش و عنایت امام عصر نخواهد بود.

https://shoma-weekly.ir/pKKmPL