نگاه

تاریخ هاشمی را چگونه به تصویر می‌کشد؟

تاریخ انقلاب را بدون نقش آقای هاشمی‌رفسنجانی نمی‌توان نوشت. این نگرش نشان می‌دهد که خدمات ایشان چه قبل از انقلاب و چه در همراهی با امام و رهبری پس از انقلاب فوق‌العاده درخشان است اما باید دید همین درخشش در جریانات حوادث سال 88 به بعد بویژه ظهور فتنه‌سازان و فتنه‌گران داخلی و خارجی که امنیت ملی را هدف قرار دادند هم وجود دارد؟ آیا مورخان آقای هاشمی را همچنان در کنار مردم و رهبری می‌بینند یا تصویری وجود دارد که علاقه‌مندان ایشان را نگران کرده است؟

محمد کاظم انبارلویی- هفته گذشته جمعی از نمایندگان رسانهها در ساختمان مجمع تشخیص مصلحت نظام با آیتالله هاشمیرفسنجانی دیدار و گفتوگو کردند.

تأمل در متن و حاشیه این گفتوگو خالی از لطف نیست.

1- آیتالله هاشمیرفسنجانی در این دیدار در پاسخ به این دعوت که اکنون به حضور شما در انتخابات نیاز است و باید کشتی دولت را در دست بگیرید، گفت: اگر فکر میکردم غیر از من کسی نیست حتماً میآمدم. از هیچچیز دریغ ندارم. چنین عقیدهای هنوز ندارم. از من عالمتر و با انرژیتر وجود دارد.

اگر این گفته را با حواشی این گفتوگو که عدهای با مچبند سبز به این دیدار آمده بودند و گاهی ابراز احساسات نیز میکردند اضافه کنیم میتوان آن را نوعی میتینگ سیاسی برای انتخابات آینده تلقی کرد.

آقای هاشمیرفسنجانی در دو انتخابات 84 و 88 مستقیم و غیر مستقیم نامزد انتخاباتی بود. مردم به او رأی ندادند. این عدم اقبال نه به این دلیل بود که مردم قدردان خدمات او قبل از انقلاب و بعد از انقلاب نبودند. این ادبار نه به این دلیل بود که داوری برخی از افراطیون را درباره او قبول کردهاند، بلکه به این دلیل بود که مردم بویژه نسل جدید در پی تجربههای جدید در مدیریت کشور بودند. آقای هاشمیرفسنجانی به دلیل آنکه دل در گرو انقلاب، اسلام و امام دارد نمیتواند بیتفاوت نسبت به سرنوشت کشور باشد. دغدغههای او را نباید تخطئه کرد اما او هم باید بداند انقلاب مستعد نوسازی، نوزایی و باز تولید گفتمان امام (ره) و رهبری است و انقلابیون نگاهشان رو به جلو است و بیتردید رئیسجمهور آینده شخصی است در تراز مطالبات مردم در دهه چهارم انقلاب! 

لذا اگر مردم در انتخابات 84 و 88 رویکردی متفاوت داشتند نباید آن را بیمهری به خود تفسیر کند و یا خدای ناکرده در آنچه که از صندوق رأی به عنوان آرای مردم بیرون آمده تردید نماید.

مردم طی سه دهه گذشته بزرگانی را به عنوان رجال سیاسی و مذهبی در کسوت ریاستجمهوری برگزیدند. مردم در هیچ دورهای در انتخاب خود اشتباه نکردند. اگر اشتباهی بوده متوجه آن رجال سیاسی و مذهبی بوده که از جاده پیمان و تعهدات و وظایف خود عدول کردند. همه دولتها منشاء خدماتی به نظام بودند که آن را نمیتوان نادیده گرفت اما رؤسای دولتها هر کدام اشتباهاتی داشتهاند که در جای خود مورد نقد مردم و رهبری بودهاند.

نگاه مردم به آینده است. آنها از گذشته عبور کردهاند. هر رئیسجمهور به سهم خود تلاشهایی داشته که بعد از او، جریان پشتیبانش در دولت بعدی به قدرت برسد. مردم چنین اجازهای را ندادهاند. فکر میکنم شکلگیری دولت آینده همچنین فرایندی را طی کند.

آقای هاشمی با کاربرد واژه «فعلاً» و «هنوز» نامزدی خود را منتفی ندانستند. او اکنون 78 بهار زندگی را تجربه کرده است. به نظر میرسد رکوردی از دوی استقامت در عرصه خدمت را که دولت نهم و دهم به ثبت رسانده است بعید است شخصیت محترمی چون او در 78 سالگی برای یک دوره حتی 4 ساله بتواند تکرار کند. لذا به همین دلیل به نظر نمیرسد نسل سوم انقلاب به چنین رویکردی رضایت دهد.

2- آیتالله هاشمیرفسنجانی در این گفتوگو از روابط خوب خود با رهبر معظم انقلاب سخن گفته و خبر داده است «کسانی هستند که میخواهند رابطه او و رهبری را به هم زنند» او اطمینان داده است «آنها موفق به چنین کاری» نخواهند شد. یکی از دغدغههای انقلابیون که علاقهمند به آقای هاشمی هستند این است که نگران همین مسئله هستند که عدهای موفق شوند رابطه او را با رهبری به هم بزنند.

این نگرانی در فتنه سال 88 به اوج خود رسید. قصه از نامه بدون سلام و بسمالله شروع شد و به فرمان شورش خیابانی در صبح روز رایگیری و سپس اردوکشی خیابانی پس از اعلام نتایج آراء و حتی قبل از اعلام نتایج آراء کشید و تداوم یافت. کسانی که بیشترین دلسوزی را برای آقای هاشمی داشتندنه فقط نگران فاصله او با رهبری معظم انقلاب بودند بلکه بیشتر نگران فاصله او با انقلاب و پیشینه انقلابی خود بودند. حال باید دید چه کسانی میخواهند رابطه آقای هاشمی را با انقلاب و رهبری به هم بزنند. موضعگیری خانواده ایشان بویژه بیمهری فائزه و مهدی به انقلاب و رهبری جزء اسناد محرمانه فتنه سال 88 نیست بلکه به شهادت رسانههای کشور بویژه رسانههای دشمن این بیمهریها ثبت شده است و اکنون یکی از اتهامات مهدی فرزند ایشان «امنیتی» است. تردیدی نیست که یکی از اهداف جنگ نرم و شرارتهای دشمن شکاف بین نخبگان، شکاف بین قوا، شکاف بین اقوام و مذاهب و... است. آنچه که میتواند در برابر این توطئه بایستد هوشیاری و بصیرت است. این بصیرت باید در فعل و قول سیاسی آقای هاشمیرفسنجانی تجلی یابد تا نامحرمان انقلاب را ناامید کند و اجازه ندهد این جدایی اتفاق بیفتد.

 

رهبر بزرگوار انقلاب با نصب مجدد ایشان به عنوان ریاست مجمع تشخیص مصلحت این توطئه را خنثی کردند باید دید آقای هاشمی برای خنثی کردن این توطئه از سوی بدخواهان چه کرده است؟! 

مردم در انتظار این هستند که ایشان پاسخ محبتها و مهرورزیهای ولایت امر مسلمین را با زدن مشت محکم به دهان دشمنان اسلام و بدخواهان که درصدد عملیاتی کردن این جدایی هستند بدهد.

3- آقای هاشمی در این گفتوگو از آقای عسکراولادی به نیکی یاد کرده و از مواضع ایشان دفاع نموده است اما تاکنون به مواضع خیرخواهانه ایشان نسبت به خود که در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی و چاپ مقالهای در کیهان در قالب سه تذکر خیرخواهانه عنوان شد، پاسخ ندادهاند.

آقای عسکراولادی از ایشان تقاضا کرده بودند طوری سخن نگویند که رسانههای دشمن به نفع خود، از آن بهره ببرند. طوری سخن نگویند که دشمن احساس کند او با رهبری و انقلاب و امام زاویه دارد. و بالاخره اینکه آقای هاشمی نباید طوری سخن گویند که ساختار حقوقی انتخابات کشور را معیوب نشان دهند و دهها هزار نفر از معتمدین مردم را که مسئول برگزاری انتخابات در سه دهه گذشته بودند زیر سؤال ببرند. کافی است ایشان به بازتاب همین گفتگوی اخیر در رسانههای داخل و خارج نگاه کنند تا ببینند چه تلقیهایی از آن وجود دارد.

بدونشک همانطور که آقای عسکراولادی گفت؛ تاریخ انقلاب را بدون نقش آقای هاشمیرفسنجانی نمیتوان نوشت. این نگرش نشان میدهد که خدمات ایشان چه قبل از انقلاب و چه در همراهی با امام و رهبری پس از انقلاب فوقالعاده درخشان است اما باید دید همین درخشش در جریانات حوادث سال 88 به بعد بویژه ظهور فتنهسازان و فتنهگران داخلی و خارجی که امنیت ملی را هدف قرار دادند هم وجود دارد؟ آیا مورخان آقای هاشمی را همچنان در کنار مردم و رهبری میبینند یا تصویری وجود دارد که علاقهمندان ایشان را نگران کرده است؟
https://shoma-weekly.ir/nA12ig