محمد کاظم انبارلویی - حجت الاسلام سید محمد خاتمی در جمع اعضای بنیاد باران گفته است: " به آینده بهتر بیندیشیم. راه برون رفت از مشکلات این است که فضایی فراهم کنیم که همه سود ببرند نه حاکمیت تضعیف شود و نه مردم از حقوق اساسی خود محروم باشند."
وی با اعلام اینکه ، ما خود را در داخل نظام و مدافع آن میدانیم گفت:
" مهمترین هدف اصلاحات بازگشت به روح قانون اساسی است."(1)
هراز چندی آقای خاتمی مطالبی میگویند که بیشتر به اعلام مواضع منهای التزام عملی به آن شبیه است. این مواضع تکراری که نوعی تاکید بر نیمه پرلیوان اصلاحات است ناظر به نیمه خالی لیوان نیست. لذا نه تنها اثرگذار نیست بلکه بازگشت به نقطه صفر است. در اینکه همه باید به آینده بهتر بیندیشیم تردیدی نیست. اما اگر آینده را براساس یک سود و زیان خیالی ببینیم نوعی بن بست است که هم اکنون جریان اصلاحات در آن به سر میبرد. آقای خاتمی میگوید راه برون رفت از مشکلات، اما نمیگوید این مشکلات چیست، چگونه پدید آمده است ومنشاء پیدایش آن چیست؟ وی بدون تشریح صورت مسئله بلافاصله به سراغ حل آن میرود و میگوید؛ فضایی پدید آوریم که همه سود ببرند. نه حاکمیت تضعیف شود و نه مردم از حقوق اساسی خود محروم باشند وی ضمن ارائه نسخه درمان صورت مسئله را هم در آن میگنجاند.
از دیدگاه ایشان واصحاب بنیاد باران صورت مسئله این میشود که حاکمیت و مردم در برابر هم ایستادهاند و حقوق یکدیگر را رعایت نمی کنند. در حالی که تکلیف حاکمیت در قانون اساسی مشخص است. تکلیف مردم هم درهمین قانون اساسی مشخص است وتکلیف هر دو را صندوق رای تعیین میکند. آنچه اینجا از سوی آقای خاتمی نادیده گرفته شده است، اخلال در روابط قوا با مردم از سوی آمریکا و غرب است که دشمنی آنها با ملت ایران اظهر من الشمس است. این اخلال در انتخابات 88 به صورت جنگ نرم علیه ملت و حقوق اکثریت توسط سرویسهای سیا و موساد و نیز سازمان رای اصلاح طلبان عملیاتی شد. اما با سّد بصیرت و هوشیاری و آگاهی مردم برخورد کرد و به عقب نشست.برخی نخبگان در این معرکه یا از روی طمع یا از روی غفلت با این موج همراه شدند. آنها نمیخواهند بپذیرند اشتباه کردهاند. لذا مردم در 9 دی 88 با یک رفراندوم سراسری آنها را تنّبه دادند که دیگر همگرایی وهمنوایی با دشمن نکنند.
آقای خاتمی میگوید؛ ما خود را در داخل نظام ومدافع آن میدانیم. این موضع باید ما به ازای خارجی داشته باشد. آقای خاتمی واصحاب باران در روز قدس و روز 13 آبان سال 88 که ضد انقلاب اساسیترین شعار انقلاب و امام را هدف قرار داده بود کجا بودند تا از نظام دفاع کنند؟
آقای خاتمی واصحاب باران روز 16 آذر کجا بودند که جمعی روسیاه به ساحت مقدس امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی در دانشگاه تهران اهانت کردند؟ آقای خاتمی واصحاب باران روز عاشورای 88 کجا بودند که اصحاب کاخ سبز یزید درعصر ما به شعائر الهی عاشورا اهانت کردند و شعار مرگ براصل ولایت فقیه دادند ؟ آیا داخل نظام و مدافع آن بودن این است که در انتخابات مجلس نهم ایشان برود و در شهری مخفیانه یک رای بدهد و آن را به علامت زنبیل گذاشتن در صف نماد دفاع ازنظام بداند؟ البته کسانی که انصاف دارند همین مقدار فاصله از دشمن را به فال نیک میگیرند و ارج مینهند اما کسانی که دو دهه همراه امام ، نظام و رهبری بودند باید با مردم و انقلاب این گونه همراهی کنند؟
آقای خاتمی میگوید؛ مهمترین هدف اصلاحات بازگشت به روح قانون اساسی است . اولا سخن گفتن از هدف اصلاحات پس از فجایع وجنایات سال 88 چیزی شبیه به طنز است. اما اگر شما را در این گفتار صادق بدانیم لازمه این سخن این است که برای اجرای قانون اساسی به عدهای که قدرت احضار روح ( البته روح قانون اساسی) داشته باشند نیاز داریم و چون ممکن است این عده در داخل نباشند آن را از خارج وارد کنیم.
لذا انگشت اشاره جبهه اصلاحات به رسانههای خارج در این سالها بود و برای همین شما به وزیر ارشاد خود اجازه دادید به بی بی سی برود تا در این احضار روح مشارکت کند حتی یک بار هم از باب دفاع از نظام و مردم تکذیب نکردید که این بابا که رفته لندن ربطی به من و جبهه اصلاحات ندارد. ثانیا این قدر تاکید بر روح قانون اساسی برای چیست؟ آیا بنیانگذار جمهوری اسلامی و بنیانگذاران قانون اساسی به هنگام تدوین قانون اساسی فقط یک جسد را برای ما تشریح کردند و کاری به روح آن نداشتند. ادامه در صفحه 4
ادامه از صفحه 3
شفافتر و روشنتر از اصول و خطوط قانون اساسی ما قانونی در میان قوانینی اساسی جهان نداریم.
فصل اول قانون اساسی به اصول کلی پرداخته است. فصل دوم از زبان خط تاریخ و پرچم سخن گفته است وفصل سوم حقوق ملت را یادآور شده است. فصل چهارم در مورد اقتصاد و امور مالی حرف زده است فصل پنجم به حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن را پرداخته است. فصل ششم به قوه مقننه و اختیارات و صلاحیت مجلس اشاره کرده است. فصل هفتم راجع به شورا و فصل هشتم در مورد رهبری و فصل نهم در مورد قوه مجریه به تفصیل سخن گفته است. در همانجا که از حق حاکمیت ملت وقوای ناشی از آن سخن میگوید سخن از یک نهاد رسمی برای پاسداری از اسلام و قانون اساسی است که در راس آن 6 فقیه منصوب امام و رهبری و شش حقوقدان منصوب قوه مقننه و قضائیه قرار دارد. اگر قرار است فرد یا افرادی روح قانون اساسی را احضار کنند همین اعضای شورای نگهبان هستند اما جناب آقای خاتمی! شما و دوستانتان چه در زمان امام (ره) و چه پس از آن با این نهاد رسمی مشکل داشتید و حاضر نبودید جایگاه آنها را وفق قانون اساسی به رسمیت بشناسید حتی در حوادث سال 88 از آن بالاترنهادهای رسمیتر و قانونیتر را هم به رسمیت نشناختید و شروع کردیدبه شعار دادن علیه نظام و مقدسات نظام، مردم و منتخبین مردم خوب با این روش و ممشای سیاسی چه باید کرد؟ پاسخ آن روشن است همان کاری که مردم در 9 دی کردند.
شاید بگویید این حرفها را که قبلا هم گفته اید راه حل شما چیست؟ پاسخ آن است راه حل ما این است که به جنگ با نظام و همراهی با دشمن خاتمه دهید و اگر صادق هستید و میخواهید در داخل نظام حرکت کنید و مدافع آن باشید. سایت های موشکی رسانهای خود را در داخل و خارج تعطیل کنید و فحاشی و هتاکی علیه مردم و مسئولان نظام را خاتمه دهید. برخی از دوستان شما به طور هفتگی نذر کردند نامه پراکنی کنند و در هر نامه 10 تن فحش و ناسزا به مردم و مسئولان نظام بدهند این اصلاح نیست این افساد است این را خود شما به خوبی میفهمید اما حاضر به اعلام آتش بس نیستید هنوز حاضر نیستید بگویید که به مردم دروغ گفتید که در انتخابات سال 88 تقلب شده است با آنکه مردم در سال 90 یک بار دیگر آن دروغ را افشاء کردند همچنان بر آن دروغ بزرگ پا میفشارید بنیاد اصلاحات بر دروغ ممکن نیست. این را خوب میفهمید اما حاضر نیستید به آن اقرار کنید و از راه روشنی که انقلاب و مردم در برابر شما نهادهاند پرهیز میکنید آن را بن بست میدانید. بعد برای بازگشایی آن حرفهایی میزنید که بر مشکلات شما میافزاید.
جناب آقای خاتمی اگر میخواهید به آینده بهتر بیندیشید باید نقدی به عملکرد گذشته خود واصحاب باران داشته باشید و آن را آسیبشناسی کنید فرافکنی و فرار به جلو مشکلی راحل نمیکند. این گونه به آینده اندیشیدن به معنای در جا زدن در گذشته است. اگر واقعا میخواهید به آینده بیندیشید، این رسم آن نیست.
پی نوشت: روزنامه مردم سااری پنجشنبه 21 فروردین 91