نگاه

برنامه ششم توسعه و شرایط پساتحریم

مطابق زمان و هزینه های بسیار بالایی که برنامه های توسعه ای به خود اختصاص می دهند، کاهش و نادیده گرفتن این برنامه با واقعیتها و تلاش برای ایجاد کشش بین اهداف و برنامه ها از اهمیت بالایی برخوردار است. در غیر این صورت هزینه هایی که همزمان صرف شده اتلاف خواهد شد
اسماعیل جلیلی- سال 94 سال پایانی برنامه پنجم توسعه است و ما در سال آخر اجرای برنامه پنجم قرار داریم. الزاما دولت در سال جدید باید مطابق برنامه ششم عمل کند و برنامه های سالیانه خود را بر اساس برنامه ششم توسعه عملیاتی بکند.

دولت این رویکرد را، در طول دو سال گذشته در دستور کار خود قرار داد و در جلسات مشترک بین مجلس و دولت، به خصوص در کمیسیون برنامه و بودجه، در مورد نحوه تدوین برنامه ششم و الزامات، اهداف و سیاستهای مدنظر، مطرح شد و مورد بررسی قرار گرفت و روند پیگیریآن را جلسات ارائه دادند. اما آن چیزی که باعث شد، این برنامه تا به امروز به تاخیر بیانجامد، بحث ارائه خود برنامه به مجلس شورای اسلامی است.هرچند که در شهریور سال 94 بر اساس زمان بندی دولت که برای ارائه تدوین برنامه ششم در نظر گرفته شده بود، اما به دلایلی رسیدگی این برنامه به تاخیر افتاد و عملا ارائه آن به مجلس تا نیمه دی ماه به طول خواهد انجامید. لذا مجلس هم از نیمه دوم دی ماه آن را در دستور کار خواهد داد .

نکته مهم در برنامه ششم شرایط کشور در پساتحریم و رسیدگی به وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و حتی حوزه اداری کشور است. چرا که در شرایط انتهایی برنامه پنجم، با وضعیتی مواجه شد که در برنامه ششم لزوم رسیدگی به موضوعات اصلی در مباحث رشد اقتصادی و توسعه فرهنگی، حوزه اجتماعی وحوزه علمی احساس می شود و باید مورد توجه جدی قرار بگیرد.

از سوی اگر ما بپذیریم که چشمانداز یک سند بالادستی است و برای تحقق آن، بایستی برنامه های پنج ساله تدوین بشود، فاصله تحقق بین اهداف برنامه تا سند 1404( قانون چشمانداز) با شرایطی که در آن قرار داریم، ایجاب میکند که برنامه پنج ساله بعدی با رویکرد جهشی مورد توجه قرار بگیرد.

از دیگر ضروریات برنامه ششم، پایبندی این برنامه به سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری، رعایت اهدافی که در چشم انداز مورد تاکید بوده است. همچنین دولت باید رویکردهای نوینی را برای آینده برنامه ریزی کشور، در موقعیتهای جدید، مورد توجه جدی قرار دهد. به طوری که در تدوین برنامه ششم باید بر اساس شاخصهای مدنظر، کهتحقق آنها عملیاتی است، برنامه داشته باشد. اما آنچه که دولت باید از آن به شدت پرهیز کند، رویکردی است که در برنامه های پنج ساله گذشته وجود داشته و آن همه مشکلات سازمانها و ادارات در قالب احکام برنامه پنج ساله است.لذا رویکرد آن باید براساس شاخصهایی باشد که شرایط ما را براساس چشم انداز و برنامه هایی که بالادستی و سیاستهای ابلاغی مورد توجه قرار بدهد. توجه داشته باشیم که برنامه توسعه پنجم هم به شرایط تدوین آن و شرایط اجرای آن کاملا متفاوت بود؛ به طوری که این برنامه در یک شرایط با ثباتی تدوین شد، اما درمرحله اجرا به شرایط کاملا شوک و نوسان وارد شد؛ در نتیجه هم به لحاظ درآمدی و هم در بعد اجرای برنامهها عمرانی یک اختلاف فاحشی به میزان عملکرد و اهداف پیش بینی شده در برنامه را شاهد هستیم.به عبارت دیگر ما در برنامه پنجم خطای پیش بینیهایی که انجام دادیم بسیار بالا بود. خطای پیشبینیها نهایتا از تحقق اهداف صددرصدی در برنامه پنجم پیشگیری کرد و ما با یک برنامه نیمه کاره که بسیاری از اهداف و برنامه های آن اجرایی نشد و منجر شد تا به اهداف نرسیم. امیدوارم برنامه ششم منطبق بر واقعیت های یک دوره پنج ساله و هم اراده جدی دولت و مجلس برای تحقق اهداف آن در آتیه مد نظر باشد؛ همان طور که میدانید ما در سال آینده مجلس دهم و دوساله پایانی دولت یازدهم را خواهیم داشت. امید است این هماهنگی ها به طوری صورت بگیرید که تحقق اهداف برنامه و روشهای اجرایی و سالیانه برنامههای بودجه بتواند قابلیتهایی که مورد توجه برنامه ششم است را محقق کند.

نکته قابل تامل این است که مطابق زمان و هزینه های بسیار بالایی که برنامه های توسعه ای به خود اختصاص می دهند، کاهش و نادیده گرفتن این برنامه با واقعیتها و تلاش برای ایجاد کشش بین اهداف و برنامه ها از اهمیت بالایی برخوردار است. در غیر این صورت هزینههایی که همزمان صرف شده اتلاف خواهد شد، چون برنامهای که نوشته شود ولی قابلیت اجرا نداشته باشد یا مبتنی بر واقعیت ها نباشدیا بر اساس قابلیتی بیش از ظرفیتهای موجود در کشور نوشته و پیش بینی هایی صورت بگیرد، ما را در تحقق اهدافمان ناکام می گذارد و تمام هزینه و زمانی که صرف این موضوع شده را اتلاف کند.

*عضو کمیسیون برنامه و بودجه
نماینده مردم مسجد سلیمان

https://shoma-weekly.ir/Ec20TT