خداوند اراده نفرموده است که مسئولیت کسانی را برعهده بگیرد که مسیحی شدند اما مسیحیت را نداشتند، و آن کسانی که مسلمان شدند اما اسلام را احساس نکردند، اراده نفرمود؛ چرا که دیگر از آن پس اراده و اختیار-که انسان شیفته آنهاست و نجات نهایی را در این دو می بیند- برای ابد معنای خود را از کف می داد و انسان آن گاه به عروسکی مبدل می شد که به ظاهر، تقلید انسان های خوشبخت را از خود در می آورد اما به دلیل عروسک بودن، هرگز نمی توانست حتی نفسی سرشار از حس خوشبختی برکشد؛ و این یعنی رسیدن به بیهودگی محض.
فاطمه حسینی- با خویش زمزمه میکردم که چرا داعیه داران خداباوری، جهان را تباه کرده اند، و چرا قادر مطلق رخصت این کار را به ریاکاران کسوت خداباوری پوشیده داده است؟ و چرا از بن خداوند خدا،در زیر چتر خویش، ستمگران را پناه داده است؟
ناگهان دیدم که سایه ای از کنار به سایه ام رسید و صدایی بر خواست: آیا در این باب اندیشیده ای که عشق عجب نیر وی لایزالی است، و ممکن نیست که عاشق صادق به مدد این نیرو بتواند کاری خلاف کند و راهی خلاف بپیماید؟
- در این باب چندان که باید نیندیشیده ام
صاحب سایه با من جفت شد و با خشونت گفت:
خداوند اراده نفرموده است که مسئولیت کسانی را برعهده بگیرد که مسیحی شدند اما مسیحیت را نداشتند، و آن کسانی که مسلمان شدند اما اسلام را احساس نکردند، اراده نفرمود؛ چرا که دیگر از آن پس اراده و اختیار-که انسان شیفته آنهاست و نجات نهایی را در این دو می بیند- برای ابد معنای خود را از کف می داد و انسان آن گاه به عروسکی مبدل می شد که به ظاهر، تقلید انسان های خوشبخت را از خود در می آورد اما به دلیل عروسک بودن، هرگز نمی توانست حتی نفسی سرشار از حس خوشبختی برکشد؛ و این یعنی رسیدن به بیهودگی محض.
ناگهان دیدم که سایه ای از کنار به سایه ام رسید و صدایی بر خواست: آیا در این باب اندیشیده ای که عشق عجب نیر وی لایزالی است، و ممکن نیست که عاشق صادق به مدد این نیرو بتواند کاری خلاف کند و راهی خلاف بپیماید؟
- در این باب چندان که باید نیندیشیده ام
صاحب سایه با من جفت شد و با خشونت گفت:
خداوند اراده نفرموده است که مسئولیت کسانی را برعهده بگیرد که مسیحی شدند اما مسیحیت را نداشتند، و آن کسانی که مسلمان شدند اما اسلام را احساس نکردند، اراده نفرمود؛ چرا که دیگر از آن پس اراده و اختیار-که انسان شیفته آنهاست و نجات نهایی را در این دو می بیند- برای ابد معنای خود را از کف می داد و انسان آن گاه به عروسکی مبدل می شد که به ظاهر، تقلید انسان های خوشبخت را از خود در می آورد اما به دلیل عروسک بودن، هرگز نمی توانست حتی نفسی سرشار از حس خوشبختی برکشد؛ و این یعنی رسیدن به بیهودگی محض.