مهدی فضائلی
کارشناس مسائل سیاسی
اگر جماعتی موجب خشنودی دشمنان شوند و نه تنها طمع آنان را برای تجزیه ایران عزیز برانگیزند بلکه تجزیهطلبی را تئوریزه کنند!
اگر عدهای موجب آسیب به اعتبار بینالمللی کشور شوند و زمینه باجخواهی دشمنان ایران را فراهم آورند. اگر جماعتی بنام آزادی و برای همراه کردن دیگران با خود یا بازداشتن آنان از آنچه خود میخواهند به انواع شارلاتان بازی یا ارعاب و تهدید متوسل شوند.
اگر جریانی پرهیاهو،با ایجاد امپراتوری دروغ هر روز دهها خبر،عکس و فیلم کذب و فیک تولید و به مدد شبکهسازی گسترده و پشتیبانی فنی پلتفرمها در حجم انبوه توزیع و حال مردم را خراب یا خرابتر کند. اگر کسانی هموطنان خود را به شکلی فجیع به شهادت برسانند و در کنار پیکر آنها هلهله و شادی کنند!
اگر گروهی تلاش کنند برای اولین بار مردم را از شادی حضور تیم ملی فوتبال در بزرگترین آوردگاه جهانی محروم نمایند و حتی برای شکست تیم ملی کف بزنند و هورا بکشند! و بالاتر از همه اینها، اگر باشند کسانی که از دشمن بخواهند به ایران حمله نظامی کند و کشور را به خاک و خون بکشد، نسبت ایرانیان با چنین جماعتی چیست؟
جمعشدن این همه رذالت و وطن فروشی در کنار ادعای «برای ایران» و «برای آزادی » پدیدهای است شگفتانگیز که جز با کنار هم قرار گرفتن وقاحت، جنایت و مزدوری به دست نمیآید و بعید میدانم نمونه دیگری بتوان برای آن پیدا کرد.
از تعدادی سادهلوح و بازیخورده غافل و جاهل که نقش پادو دارند میگذریم اما این اگرهایی که اشاره شد، تماما در حال وقوع است و صحنهگردانان و عوامل مزدور داخلی آنان بیش از دو ماه است در حال تحقق و تکرار همین اگرهایی هستند که اگر پیش از این میشنیدیم باور کردنش بسیار دشوار بود.
اقداماتی که به رغم وجود گلهها و نارضایتیها از دستگاههای مختلف به ویژه دولت، موجب بیزاری قاطبه مردم است و علامت این بیزاری و نفرت را در اجتماعی نشدن شرارتها به رغم تلاش بسیار دشمن در فضاسازی گسترده و همچنین روند رو به افول این شرارتها میتوان مشاهده کرد.
قطع این پدیده نیازمند مطالعه و بررسی است اما عجالتا «برای ایران» و «برای آزادی» نسبت هر ایرانی واقعی با این پدیده،بیزاری و نفرت روزافزون است