ایام متشنجی برای اقتصاد است و ارز و سکه دوباره بر ویترین تیتر رسانههای اقتصادی خودنمایی میکند و با دهن کجی به ذهن نگران ما نشانههای خوبی را از روند اقتصاد کشور نشان نمیدهند

سید محمد صادق شیرازی -ایام متشنجی برای اقتصاد است و ارز و سکه دوباره بر ویترین تیتر رسانههای اقتصادی خودنمایی میکند و با دهن کجی به ذهن نگران ما نشانههای خوبی را از روند اقتصاد کشور نشان نمیدهند اما ما در این یادداشت اصلاً بر آن نیستیم که اعتراضی به چرایی دوباره گران شدن دلار کنیم که در هفته گذشته از 2700 تومان در بازار آزاد نیز عبور کرد تب تابستانی خیابان فردوسی را از 40 درجه هم بالاتر برد.
همچنین اصلاً قصد نداریم بپرسیم که چرا سکه دوباره در مرز یک میلیون تومان قدم میزند.
اصلاً چه حق داریم ما که بخواهیم اعتراض کنیم به روند طبیعی بالا و پایین کردن نرخ ارز توسط بانک مرکزی و اعتراض به ساحت مقدس آقای بهمنی!!
حتی در این یادداشت قصد نداریم که بگوییم چرا بهمنی به جای اقدام عملی در راستای کاهش نرخها باز هم به مصاحبه خبری پر سروصدا بین اصحاب رسانه پرداخته زیرا این مسأله اصولاً حق طبیعی بانک مرکزی است که وقتی به هر حال در اثر اتفاقات ناگواری مثل گران شدن نرخ دلار و سکه مورد نقد و آماج اتهامات رسانهای قرار میگیرد بالاخره گفتگوی رسانهای و دفاع از خود را در برنامه داشته باشد.
تنها دلخوری و گله و شکایت ما اینجاست که جناب آقای بهمنی در پاسخ به اعتراضات موجود در زمینه افزایش همچنان رو به رشد نرخ ارز بالا رفتن قیمت ارز را به گردن باندها و جریانات سیاسی مخالف دولت میاندازد!
به گزارش روزنامه ایران مورخ 20 شهریور ماه 1390 محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی گفت: بخش زیادی از مشکلات بازار ارز ناشی از آن بود که باندهای داخلی فقط برای اهداف سیاسی و اقتصادی وارد این بازار شدند. خودشان از یک طرف بازار ارز را به هم ریختند و از یک طرف دولت را متهم کردند و به دولت فحش دادند.
فکر نمیکنم دیگر جای توضیحی باقی مانده باشد و سخنان روشنگرانه رئیس بانک مرکزی حاکی از همه واقعیت و همه حقیقت است اما برای آن دسته از دوستانی که حوصله موشکافی و تحلیل اخبار را ندارند این چند فراز گهربار از سخنان رئیس کل محترم بانک مرکزی را اندکی واکاوی و موشکافی میکنیم.
ابتدا قبل از بررسی سخنان ایشان به خاطر داشته باشیم که وی از جایگاه شخصیت حقوقی رئیس کل بانک مرکزی جمهوری ایران سخن میگوید که طبق قانون اساسی و قوانین و مقررات قانونی جمهوری اسلامی موظف به حفظ ارزش پول و سلامت سیستم بانکی و عرضه ارز و طلا در کشور و... میباشد.
حالا به بررسی جملات مطرح شده بپردازیم که:
اولاً باندهای داخلی – که اصولاً اصطلاحی مبهم و غیر شفاف است و هشت سال است دولت قرار است مصادیق آنها را یافته و به صورت شفاف به قوه قضائیه معرفی کند – خلاصه این باندها وارد بازار ارز شدند و آن را به هم ریختند.
سئوال اول؛ اینکه به فرض صحت ادعای مذکور این که عذر بدتر از گناه شد پس مسئولین محترم بانک مرکزی و ناظران دولت چه نقشی را ایفا میکردند و چگونه حضوری داشتند که این فاجعه بزرگ و با آثار سوء در حد ملی به این راحتی توسط باندهای سیاسی رقم خورد؟
سئوال دوم؛ مگر بانک محترم مرکزی از تجربیات سال 90 درس نگرفت و اقدامات پیشگیرانه جهت کنترل بازار ارز مثل ممنوع بودن نگه داشتن ارز خارج از بانک و غیر قانونی بودن ارز بدون سند و... از بهمن ماه 90 به اجرا گذاشته نشد که اکنون «باندهای سیاسی» به این راحتی بازار را به هم میریزند؟
سئوال سوم اینکه مگر قرار نبود دولت در 8 سال گذشته مافیاها و باندها را شناسایی و معرفی و مجازات کند تا دیگر نتوانند اقتصاد را مشوش و خود را منتفع کنند؟ چه شد؟ اینها باندهای جدیدند یا اینکه همان باندهای قبلی هستند که حبس خود را طی کرده و آزاد شدهاند یا اصلاً از اول برخوردی با آنان نشده و کمافیالسابق در حال خدمت به خلق در شغل شریف دلالی و مافیا و... هستند؟
ثانیاً: در ادامه این فراز آقای بهمنی میافزاید: این باندها بازار را به هم ریختند و سپس خودشان به دولت فحش دادند با این حساب باید از روی رسانههایی که به زعم آقای بهمنی فحش و به زعم خودشان اعتراضی به دولت بابت گرانی ارز داشتهاند بتوان این باندها را به راحتی شناسایی کرد.نتیجه: با این تفسیر یافتن باندهای داخلی آسان شد ضمن تشکر از راهنمایی آقای بهمنی برای سهولت کار دولت در شناسایی این باندها عرض میکنیم البته دامنه اندکی وسیع است: تمامی رسانههای ایران به استثنای روزنامه ... و سایت... که این دو تا را هم همه میشناسند واگر از آسمان سنگ هم بیاید به دولت اعتراض نمیکنند و ضمناً باید گفت این همه شرح و تفسیر که فقط بر یک پاراگراف دو خطی سخنان آقای بهمنی در بیست و سومین همایش بانکداری اسلامی نشان دهنده اوج عمق و کثرت معانی نهفته در این کلام موجز بود و اگر نبود نگرانی از اطاله کلام و تصدیق وقت مخاطبان شرح این فراز کوچک از سخنان این مرد بزرگ گل صفحه اقتصادی و بلکه همه این شماره نشریه را در برمیگرفت و در پایان تنها باید عرض کرد که از این روشنگری بانک مرکزی به نمایندگی از همه اصحاب رسانه و فعالین اقتصادی نگران آینده کشور تشکر میکنیم.
همچنین اصلاً قصد نداریم بپرسیم که چرا سکه دوباره در مرز یک میلیون تومان قدم میزند.
اصلاً چه حق داریم ما که بخواهیم اعتراض کنیم به روند طبیعی بالا و پایین کردن نرخ ارز توسط بانک مرکزی و اعتراض به ساحت مقدس آقای بهمنی!!
حتی در این یادداشت قصد نداریم که بگوییم چرا بهمنی به جای اقدام عملی در راستای کاهش نرخها باز هم به مصاحبه خبری پر سروصدا بین اصحاب رسانه پرداخته زیرا این مسأله اصولاً حق طبیعی بانک مرکزی است که وقتی به هر حال در اثر اتفاقات ناگواری مثل گران شدن نرخ دلار و سکه مورد نقد و آماج اتهامات رسانهای قرار میگیرد بالاخره گفتگوی رسانهای و دفاع از خود را در برنامه داشته باشد.
تنها دلخوری و گله و شکایت ما اینجاست که جناب آقای بهمنی در پاسخ به اعتراضات موجود در زمینه افزایش همچنان رو به رشد نرخ ارز بالا رفتن قیمت ارز را به گردن باندها و جریانات سیاسی مخالف دولت میاندازد!
به گزارش روزنامه ایران مورخ 20 شهریور ماه 1390 محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی گفت: بخش زیادی از مشکلات بازار ارز ناشی از آن بود که باندهای داخلی فقط برای اهداف سیاسی و اقتصادی وارد این بازار شدند. خودشان از یک طرف بازار ارز را به هم ریختند و از یک طرف دولت را متهم کردند و به دولت فحش دادند.
فکر نمیکنم دیگر جای توضیحی باقی مانده باشد و سخنان روشنگرانه رئیس بانک مرکزی حاکی از همه واقعیت و همه حقیقت است اما برای آن دسته از دوستانی که حوصله موشکافی و تحلیل اخبار را ندارند این چند فراز گهربار از سخنان رئیس کل محترم بانک مرکزی را اندکی واکاوی و موشکافی میکنیم.
ابتدا قبل از بررسی سخنان ایشان به خاطر داشته باشیم که وی از جایگاه شخصیت حقوقی رئیس کل بانک مرکزی جمهوری ایران سخن میگوید که طبق قانون اساسی و قوانین و مقررات قانونی جمهوری اسلامی موظف به حفظ ارزش پول و سلامت سیستم بانکی و عرضه ارز و طلا در کشور و... میباشد.
حالا به بررسی جملات مطرح شده بپردازیم که:
اولاً باندهای داخلی – که اصولاً اصطلاحی مبهم و غیر شفاف است و هشت سال است دولت قرار است مصادیق آنها را یافته و به صورت شفاف به قوه قضائیه معرفی کند – خلاصه این باندها وارد بازار ارز شدند و آن را به هم ریختند.
سئوال اول؛ اینکه به فرض صحت ادعای مذکور این که عذر بدتر از گناه شد پس مسئولین محترم بانک مرکزی و ناظران دولت چه نقشی را ایفا میکردند و چگونه حضوری داشتند که این فاجعه بزرگ و با آثار سوء در حد ملی به این راحتی توسط باندهای سیاسی رقم خورد؟
سئوال دوم؛ مگر بانک محترم مرکزی از تجربیات سال 90 درس نگرفت و اقدامات پیشگیرانه جهت کنترل بازار ارز مثل ممنوع بودن نگه داشتن ارز خارج از بانک و غیر قانونی بودن ارز بدون سند و... از بهمن ماه 90 به اجرا گذاشته نشد که اکنون «باندهای سیاسی» به این راحتی بازار را به هم میریزند؟
سئوال سوم اینکه مگر قرار نبود دولت در 8 سال گذشته مافیاها و باندها را شناسایی و معرفی و مجازات کند تا دیگر نتوانند اقتصاد را مشوش و خود را منتفع کنند؟ چه شد؟ اینها باندهای جدیدند یا اینکه همان باندهای قبلی هستند که حبس خود را طی کرده و آزاد شدهاند یا اصلاً از اول برخوردی با آنان نشده و کمافیالسابق در حال خدمت به خلق در شغل شریف دلالی و مافیا و... هستند؟
ثانیاً: در ادامه این فراز آقای بهمنی میافزاید: این باندها بازار را به هم ریختند و سپس خودشان به دولت فحش دادند با این حساب باید از روی رسانههایی که به زعم آقای بهمنی فحش و به زعم خودشان اعتراضی به دولت بابت گرانی ارز داشتهاند بتوان این باندها را به راحتی شناسایی کرد.نتیجه: با این تفسیر یافتن باندهای داخلی آسان شد ضمن تشکر از راهنمایی آقای بهمنی برای سهولت کار دولت در شناسایی این باندها عرض میکنیم البته دامنه اندکی وسیع است: تمامی رسانههای ایران به استثنای روزنامه ... و سایت... که این دو تا را هم همه میشناسند واگر از آسمان سنگ هم بیاید به دولت اعتراض نمیکنند و ضمناً باید گفت این همه شرح و تفسیر که فقط بر یک پاراگراف دو خطی سخنان آقای بهمنی در بیست و سومین همایش بانکداری اسلامی نشان دهنده اوج عمق و کثرت معانی نهفته در این کلام موجز بود و اگر نبود نگرانی از اطاله کلام و تصدیق وقت مخاطبان شرح این فراز کوچک از سخنان این مرد بزرگ گل صفحه اقتصادی و بلکه همه این شماره نشریه را در برمیگرفت و در پایان تنها باید عرض کرد که از این روشنگری بانک مرکزی به نمایندگی از همه اصحاب رسانه و فعالین اقتصادی نگران آینده کشور تشکر میکنیم.