اندیشه

باید «مولوی» را به فرصت تبدیل کرد

این زبان جهانی خیلی می تواند به ما در جهت صدور ارزش ها کمک کند . ادبیات مولوی همه گیر است این بیش از اینکه خطر باشد فرصت است و باید از این فرصتی که مولوی به ما داده نهایت استفاده را ببریم
گفتگو: حجت الاسلام علی تبریزی- یکی از مفاخر شعر و ادب و عرفان فارسی، جلال الدین رومی ملقب به مولوی است. مولوی، پیش از آنکه شاعری چیره دست باشد، عارفی توانمند است. این عارف شاعر با زبان زیبا و ادبیات شیرین خود توانسته است حتی در عصر حاضر نیز اثرگذاری فراوانی بر مخاطبین خویش بگذارد. البته او در کنار موافقین سرسخت خود، مخالفینی هم دارد. عدهای بر این باورند که مولوی مروج صوفیگری است و آنهایی که به موج مولوی گرایی دامن میزنند با اسلام ناب زاویههایی دارند و ما نباید بگذاریم اندیشه او بیش از اندازه به نماد ایرانی و اسلامی بودن تبدیل شود. در همین راستا نظر

حجت الاسلام و المسلمین دکتر بهرام دلیر نقدهای مسئول بخش عرفان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و استاد دروس خارج فقه و اصول و عرفان در حوزههای علمیه را جویا شدیم.

امروز موج مولوی گرایی در داخل و خارج از کشور راه افتاده و حتی عدهای او را بیش از اندازه مورد تقدیس قرار میدهند. آیا عرفانی که مولوی مروج آن است خطراتی در پی دارد یا خیر؟

نگاه ما به مولوی نه باید موجبه کلیه باشد و نه سالبه کلیه؛ اصولاً نه تنها در رابطه با این عارف بزرگ که در هر امری افراط و تفریط غلط و مضرّ است. مولوی را باید درست بشناسیم و بعد او را نقد کنیم. عدهای مولوی را تا عرش بالا میبرند و او را بدون خطا میپندارند و عدهای هم او را به فرش میآورند! هر دو گروه هم در اشتباه هستند.

پس قطعاً مولوی اشتباهاتی هم داشته است؟

اصولاً به جز چهارده معصوم سایرین مصون از خطا و اشتباه نیستند، لیکن به این معنا نیست که باید او را کنار گذاشت. املای نانوشته غلط ندارد ولی مولوی در بین این همه معارف بلند که در آثارش مطرح کرده، قطعاً در برخی موارد هم دچار خطا شده است. اما نباید خودمان را از زیباییهای موجود در آثار او محروم نماییم.

به نظر میرسد برخی افراد نام مولوی را مستمسکی قرار دادهاند تا تعریف خاصی از اسلام در داخل و خارج از کشور ارائه بدهند.

شما ببینید چه کسانی در مورد مولوی به قلم فرسایی پرداختهاند. ملا محسن فیض کاشانی از عالمان بزرگ جهان اسلام است که در حوزههای حدیث، فلسفه، عرفان، شعر و تفسیر صاحب اندیشه و نظر است. او فقیهی توانمند هم به شمار میرود. این شخصیت بزرگ به واکاوی اندیشه مولوی میپردازد. یا ملا هادی سبزواری که فیلسوف و دانشمندی بزرگ بود. اشعار نابی هم از ملا هادی بر جای مانده است. این فیلسوف بزرگ که در طرح مسایل پیچیده فلسفه وجود ملاصدرا چیره دست بود به شرح مثنوی مولوی روی میآورد. یا علامه محمدتقی جعفری درباره مولوی و جهان بینی او چندین کتاب مینویسد.

حالا اگر یک عدهای با نیات خاصی به مولوی رو میآورند باید اندیشه آنها را نقد نمود نه اینکه مولوی را زیر سوال ببریم. هرکسی از ظن خود به مولوی نگاه میکند! وقتی بزرگان فقه و فلاسفه به واکاوی اندیشههای او مشغول میشوند ما نمیتوانیم به صِرف نگرش غلط یک عدهای از کنار چنین آثار ارزشمندی بگذریم. ضمن اینکه یکی از علل علاقمندی به آثار مولوی در خارج از کشور زبان جهانی او است. این زبان جهانی خیلی میتواند به ما در جهت صدور ارزشها کمک کند. ادبیات مولوی همه گیر است. لذا میبینید هم در داخل کشور و هم در خارج از کشور علاقمندانی دارد. این بیش از اینکه خطر باشد فرصت است و باید از این فرصتی که مولوی به ما داده ‌‌نهایت استفاده را ببریم. ما باید هنر بهره گیری از ادبیات مولوی را پیدا کنیم تا بتوانیم از این طریق به ترویج ارزشهای اسلامی بپردازیم.

آقای دکتر! عرفان مولوی انسان را به سمت تصوف و صوفیگری نمیکشاند؟

باز میرسیم به‌‌ همان نکته که باید ابتدا او را شناخت. مولوی در آثارش از صوفی زیاد سخن میگوید. اما صوفی در کلام او‌‌ همان صافی است. صافی از عیوب و لغزشها و گناهان. صوفی در کلام مولوی انسانی است که به سمت کمال حرکت میکند. او در مطلع مثنوی در شعر زیبای «بشنو از نی» نیز همین رویه را در پیش دارد. نی، در این شعر نماد انسان کامل است.

شما ملاحظه کنید که برخی وقتی اشعار عرفانی ناب حافظ را میخوانند از آن برای عشقهای زمینی بهره میبرند. خب این از ضعف حافظ نیست، از برداشت غلط ما است. عشق حافظ، عشق یک حافظ قرآن به صاحب قرآن است. در خصوص مولوی هم عدهای برداشت غلط دارند اما آنچه او در آثارش بیان میکند با افکار صوفیان کاملاً متفاوت است. یک نکتهای هم بگویم که امروز گاهی در دانشگاهها و محافل مختلف مشاهده میشود که مولوی را متعلق به خود میدانند و او را مصادره میکنند. گویا او را فارغ التحصیل دانشگاه به حساب میآورند، حال آنکه اصلاً در آن دوره چیزی به نام دانشگاه وجود نداشت. مولوی خروجی محافل دینی دوره خود و حوزههای علمیه است. لذا باز هم تاکید میکنم که باید از این فرصت که ادبیات همه گیر و جهانی مولوی در اختیار ما قرار میدهد بهره ببریم و معارف دینی را به دنیا عرضه نماییم.

https://shoma-weekly.ir/H32rSU