ادب و هنر

باید خود آغاز کنیم

در‌این عرصه جوان‌های مؤمن، با طراوت و شاداب و دارای نگاه نو و همت بلند، موتور محرک برای حرکت رو به جلو هستند و پیشکسوتان نیز باید با بیان تجربیات خود و تربیت نیروهای جدید و کارآمد به‌این حرکت شتاب بیشتری ببخشند. متأسفانه در سال‌های گذشته توسط مدیران مختلف رسانه‌ای از جمله معاونت‌های سینمایی و مدیران صدا و سیما‌، حوزه هنری و ... نهادها و سازمان‌های دیگری که در‌این امر دخیل هستند‌، کار برنامه‌ریزی شده و دقیقی برای پرورش نیروهای جوان حزب‌اللهی صورت نگرفته و حتی در خیلی از مواقع کار برای ‌این گروه نسبت به دیگران به دلایل مختلف سخت‌تر و دارای مشکلات بیشتری هم بوده است.
محمدامین نوروزی- بعد از مدت کوتاهی از اتمام جشنواره فجر مقام معظم رهبری با مسئولین جشنواره عمار نشستی داشتند. اتفاق نادری که تاکنون برای هیچ جشنوارهای سابقه نداشته است. با توجه به برگزاری جشنوارههای متعدد و متنوع در موضوع مشابه؛ از قبیل جشنواره فیلم کوتاه تهران، دانشجو، حقیقت، فجر یا حتی جشنواره دینی رویش که هرساله توسط حوزه هنری در مشهد برگزار میشود و به جهت هزینه و امکانات برگزاری با جشنواره عمار قابل مقایسه نیست اما در بیناین همه جشنواره متعدد  در جشنواره عمار چه اتفاقی رخ داده است که آن را از دیگر جشنوارهها ممتاز و متمایز میسازد؟ شاید بتوان گفت، ایستادن بر سر اصول و آرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامیایران و تکیه بر جوانان مؤمن و متعهد اصلیترین ویژگی است که جشنواره عمار حائز اهمیت بدان میباشد. مقام معظم رهبری دیر سالی است که ضرورت ورود جوانان مؤمن و حزباللهی را به عرصه هنر و رسانه گوشزد کردهاند. اگر میخواهید هنر این کشور، رشد و اعتلا پیدا کند، به هنرمند جوان مؤمن تکیه کنید. او میتواند از اسلام و از انقلاب و ازاین کشور دفاع کند. این جوانان را پیدا کنید و برای آنان برنامهریزی کنید.

دیدار رهبری با وزیر، معاونین و رؤسای مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور (21/5/71)

  این فرصت تربیتی است

نکتهای که باید بدان توجه داشت، ضرورت توجه به نسل جوان برای شکوفای و رشد هنر رسانههای امروز میباشد. اتفاقی که تا به امروز بهصورت یک مطالبه اساسی از طرف مسئولین امر جواب شایستهای داده نشده است. نگاه به جشنوارههای دیگر نشان میدهد، بیش از آنکه به فکر تربیت و رشد جوانانی باشد که بر سر آرمانها و اهداف خود ایستادگی میکند، متأسفانه به دلیل مداراهای ناروا عرصه را برای اپوزیسیونپروری در عرصه هنر رسانهها خالی کردهایم و آنچیزی که به محاق رفته است، یک حرکت اسلامی و انقلابی رو به جلو شایسته با توجه به آرمانها و خواستههای استراتژیک نظام مقدس جمهوری اسلامیایران میباشد. در سالهای گذشته در زمینه فعالیتهای رسانهای پرواضح است کار شایسته و درخوری انجام نشده است و اگر نخواهیم بگوییم عرصه خالی گذاشته شده است برای سینماگرانی که بیشتر در حاله نالهزدن، نقزدن، ذلیل و منفعل نشاندادن جامعه ایرانی هستند، حداقل باید گفت که سینما جای افراد شجاع، مؤمن و دلیر است که با توجه به تخصص و بیان سینمایی خوبی که دارند، بتوانند تصویری فعال، رو به جلو و شاداب از جامعهایرانی نشان بدهند. حالا سؤال اینجاست، چه کسانی میتوانند باعث دگرگونی در وضعیت بحرانزده سینمای امروز باشند؟ درجشنوارههای مختلف چرا اصول جامعه انقلابی ایران مورد تمسخر قرار گرفته یا نادیده انگاشته میشود؟

  باید ساختارمند بود

در باب مشکلات مدیریت فرهنگی کشور همواره همه سخن درازی کردهاند، اما نکتهای که مورد غفلت قرار گرفته یا نادیده انگاشته شده این است که اگر هم یک مدیریت عالی در کار باشد، آیا همه مشکلات موجود سینما و جدا افتادگی آن با خاستگاههای اعتقادی و ارزشی مردم برطرف خواهد شد؟ تا کی در جشنوارههای مختلف ببینیم و بشنویم که برخلاف مبانی و اصول مردمی که انقلاب کردهاند، کار تولید شده است و بسیاری از ارزشهای اسلامی و انقلابی به سخره گرفته شده است؟

در اولین جلسه شکلگیری آکادمی اسکار که حدود ۳۰۰ نفر از تهیهکنندگان در سال ۱۹۲۸ در منزل آقای لویی‌‌میر یکی از اعضای تأثیرگذار هالیوودی جمع بودند، تصمیم گرفته شد اسکار مراسمی در جهت تقویت صنعت سینما و رؤیای کمپانیهای هالیوودی، بسط فرهنگ و ایدئولوژی آمریکایی باشد و تا به امروز نیز بر تصمیمات گذشته خود مبنی حمایت از منافع ملی آمریکایی در تمامی جهات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی پافشاری میکنند، لذا اصلاً جای تعجب نیست در سال 2013 به فیلم ضدایرانی آرگو، جایزه بهترین فیلم را با سربلندی و افتخار در کاخ سفید اهدا کنند و همه از این بابت خوشحال شوند. همه جشنوارهها در چهارچوب اصول و مانیفست خود حرکت میکنند و فیلمهای دیگر کشورها را نیز جهتدهی میکنند. چرا ما در اصول اسلامی و انقلابی خود نمیایستیم؟

  ما و منافع آنها

درایران شاهد وضعیت یک بام و دوهوایی هستیم که گویی هیچ مرامنامه و اصولی وجود ندارد که سینماگران بدان پایبند باشند. متأسفانه در سالهای گذشته نهتنها حرکت رو به جلویی نداشتیم، گاهی اوقات احساس سرخوردگی و عقبگرد هم در سینما به مخاطب القاء میشود. کاش به همان میزان که جشنوارهای مثل اسکار برای ایران اهمیت و ارزش قائل است که فیلم متوسطی را جایزه میدهد بهاین دلیل که مخالفت و ناسازگاری با قدرتی مثل ایران داشته است و آنها ما را به عنوان یک کشور قدرتمند که همهجانبه باید با آن مقابله سیاسی و فرهنگی و اقتصادی داشت قبول دارند، اما برخی از سینماگران داخلی به دلیل خودباختگی این میزان اعتقاد اسکار را نیز به نظام و ارزشهای اسلامی- انقلابی ایران ندارند. آیا با چنین سینماگرانی میتوان بر سر اصول خود ایستاد؟ بدونشک توجه به منویات رهبری میتواند ما ازاین وضعیت بحرانزده نجات دهد. مقام معظم رهبری در دیدار خود با اعضای جشنواره عمار دوباره بر سیاستها و سفارشات گذشته خود تأکید کردند و اصلاح سینما را نیازمند اصلاح مبادی ورودی آن میدانند.

 معظم له تأکید داشتند:

دراین عرصه جوانهای مؤمن، با طراوت و شاداب و دارای نگاه نو و همت بلند، موتور محرک برای حرکت رو به جلو هستند و پیشکسوتان نیز باید با بیان تجربیات خود و تربیت نیروهای جدید و کارآمد بهاین حرکت شتاب بیشتری ببخشند. متأسفانه در سالهای گذشته توسط مدیران مختلف رسانهای از جمله معاونتهای سینمایی و مدیران صدا و سیما، حوزه هنری و ... نهادها و سازمانهای دیگری که دراین امر دخیل هستند، کار برنامهریزی شده و دقیقی برای پرورش نیروهای جوان حزباللهی صورت نگرفته و حتی در خیلی از مواقع کار برای این گروه نسبت به دیگران به دلایل مختلف سختتر و دارای مشکلات بیشتری هم بوده است.

   کمکاری کردهایم

در دهههای گذشته به راحتی میتوانیم از طبقه شبهروشنفکر اپوزیسیونپرور که از طریق آموزشگاهها و فضاهای عملی تولید خود، دهها سینماگر را وارد این عرصه کردهاند، نام ببریم اما برای نام بردن از چند چهره تازه مؤمنی که توانسته باشند حرفهای نگفته اسلام و انقلاب را بیان دارند، باید ساعتها فکر و تأمل کنیم که شاید به تعداد انگشتان یک دست با مسامحهانگاری و راحتگیری شاید چند نفری پیدا شوند. بعد از 34 سال گذشتن از انقلاب اسلامی هنوز یک فیلم سینمایی که بتوانیم درخصوص انقلاب معرفی کنیم، وجود ندارد. متأسفانه حتی در فضاهای آموزش نیز پیشکسوتاناین عرصه کمکاری مشهود و واضحی داشتهاند. بعضی از آنها که اصلاً با طبقه روشنفکر سینمایی نرد رفاقت ریختهاند و به وضوح میتوان شاهد بود که از سر خیلی از اصول بسیجی و انقلابی خود کوتاه آمدهاند و بیشتر سرگرم و دلمشغول فیلمسازی و حدیثنفسگوییهای شخصی خود هستند. لذا نگارنده امید بسیار کمی به پیشکسوتاناین عرصه دارد، خصوصاً نامهایی که بیش از دیگران به انقلابی و اسلامی بودن شهرت پیدا کردهاند، بااینکه بارها رهبری در اینباره توصیهها و سفارشهایی داشتهاند. متأسفانه شاهد هستیم که بیتوجهی نشان میدهند و دائم دنبال جذب بودجه و امکانات برای پروژههای میلیاردی خود هستند و با اینکه تعداد فراوانی فیلمهایی ساختهاند که نهادهای مختلف دولتی سرمایهگذار آنها بودهاند، اما بازهم دائماً در حال ناله زدن هستند که از مدیران آنطور که شایسته نام ماست، از ما حمایت نمیکنند و چرا بیشتر امکانات و تجهیزات برای ما فراهم نمیکنند تا فیلم بیشتری بسازیم. این سیکل معیوبی است که دراین سالها اتفاق افتاده است لذا به نظر نباید منتظر و امیدوار دوستان پیشکسوت انقلابی و بسیجی دیروز فیلمساز و حتی مدیران و مسئولین سازمانها و ارگانها نشست تا کاری انجام دهند، باید با توکل بر خدا و تلاش فراوان خود آغاز کنیم. برای سینمایایران این جلسه نقطه عطفی خواهد بود ...

انشالله

https://shoma-weekly.ir/1Ig5hk