حبیب احمد زاده از نویسندگان و هنرمندان نامدار دفاع مقدس محسوب می شود که در حوزه ادبیات با نوشتن مجموعه قصه "داستان های شهر جنگی" و رمان "شطرنج باز با ماشین قیامت" که هر یک به بیش از بیست بار تجدید چاپ رسیده اند، توانسته رویکردی نو و تاثیر گذار را در وادی ادبیات رقم بزند. همچنین بعضی از آثاراین هنرمند در عرصه فیلمنامه نویسی عبارتند از:
*اتوبوس شب ( به کارگردانی کیومرث پور احمد) نگارش به همراه کیومرث پوراحمد، ۱۳۸۵
*روایت سه گانه: اپیزود اول (به کارگردان پرویز شیخ طادی) به همراه پرویز شیخطادی، ۱۳۸۲
*آژانس شیشه ای (ابراهیم حاتمی کیا)، مشاور فیلمنامه،۱۳۷۶
در زمان حمله اسرائیل به شهر غزه و محاصره آن، احمدزاده ترجمه انگلیسی یکی از داستانهای مجموعه داستانهای شهر جنگی، به نام پر عقاب را برای «بسیاری از صلح دوستان و نظریهپردازان جهان» ارسال کرد. این داستان دربارۀ محاصرۀ شهر آبادان در زمان جنگ ایران و عراق است. "نوام چامسکی"، طی یک ایمیل به احمدزاده "تیزهوشی نویسنده را به علت ارسال به موقع این اثر در چنین روزهای دردناکی مورد ستایش قرار داده است."
...و اما اینک"بهترین مجسمه دنیا"
"بهترین مجسمه دنیا" به ماجرای زندگی شهیدی از قشر پایین جامعه به نام "دریاقلی سورانی" می پردازد که علی رغم یک عمل قهرمانانه بزرگ که به نجات آبادان در اوائل جنگ انجامید، هنوز که هنوز است، چنان که باید شناخته نشده است.
شهید دریاقلی که یک اوراقچی بوده، دراوائل جنگ در حین اینکه با دوچرخه خود در حال تردد در حاشیه شهرآبادن است، ناگهان با تعداد زیادی نیروی عراقی مواجه می شود که قصد دارند در یک یورش ناگهانی آبادان را به اشغال خود در آورند. قطعأ اشغال آبادان در آن مقطع می توانست کل خوزستان و ایران را با خطری بزرگ مواجه سازد، اما هوشیاری و سرعت عمل این شهروند عادی آبادان که به شتاب، خود را به مردم محله های مختلف شهر رسانده و باعث می شود گروه های مختلف مردمی برای مقابله با این هجوم دشمن بسیج شوند؛ باعث می گردد یکی از نقشه های مهم ارتش مجهز بعث که بی شک ازیک عقبه طولانی اطلاعاتی و عملیاتی برخوردار بوده در نطفه خفه شده و نخستین فاز از رویای شوم سردار قادسیه به کابوس تبدیل شود.
در این میان آنچه که این مستند را به یک اثر درخشان و قابل تأمل روبرو می سازد، پرداخت کاملأ نو و منحصر به فرد آن در پرداختن به زندگی یک فردعادی جامعه آن هم با بیانی طنز می باشد که بر کشش کار و همراهی عموم مخاطبان با این اثر افزوده و به شکلی جادویی آنها را محو و جذب شخصیت شهید می نماید. بهترین مجسمه دنیا با نشان دادن نمایی از مجسمه دریاقلی در یکی از میادین آبادان آغاز می شود که در همان حال این مجسمه لب به شکوه گشوده و نخست از شکل و شمایل طراحی شده خود با بیانی طنز و آن هم با صدای شنیدنی "حمید فرخ نژاد" اظهار گلایه می کند. در ادامه دوربین به سراغ بعضی از مسئولین و فرماندهان ارشد نظام و نیز اقشار مختلف مردم رفته و از آنها می پرسد که آیا شهید را می شناسند یا نه و همه آنها پاسخی منفی می دهند. همین پاسخ منفی، نخستین تلنگری است که به تماشاگران زده می شود تا این بار آنها از خود بپرسند که چگونه چنین قهرمان بزرگی باید اینچنین گمنام و ناشناخته باشد. همین مظلومیت شهید باز باعث می شود تا مخاطب با کنجکاوی و رغبت بیشتری به ادامه ماجرا بنشیند. این صحنه ها که به نماهایی از پوستر بعضی نامزدهای انتخاباتی در این سو و آن سوی شهر برش می خورد، نشان ازفاصله ای است که میان بعضی سیاستمداران جویای نام با آرمان های قهرمانان راستین وطن بوجود آمده است.
در ادامه با صحنه هایی در فیلم مواجه هستیم که دوربین به سراغ بعضی دوستان، همرزمان و اعضای خانواده آن شهید رفته و ابعادی مختلف از زندگی و منش دریاقلی را به مخاطب نشان می دهد. دراین جستجو می بینیم که شهید دریاقلی فردی بسیار معمولی بوده که بی هیچ ادعایی یا شعاری، آنگاه که وطن و مکتب خود را در خطر دیده، دل به دریا زده و در قامت یک رزمنده قهرمان تا مرز شهادت پیش رفته و از این مرز نیز عبور می کند.
حبیب احمد زاده در"بهترین مجسمه دنیا" برای پرداختن به زندگی دریاقلی بر خلاف بسیاری از آثار دیگر که تاکنون در مورد شهدا ساخته شده و از آنها چهره ای قدیس نشان داده شده تا جایی که تماشاگر احساس می کند آنها موجوداتی فرا زمینی و دست نیافتنی هستند، برعکس به ابعادی معمولی از زندگی این شهید پرداخته تا بیننده امروزی بتواند به این درک برسد که شهدای ما افرادی عادی بودند که از دل همین جامعه و روابط معمولی برخاستند و با تمام رفتارهای خوب یا بعضأ اشتباهی که داشتند، اما برای دفاع از دین الهی و شرف ملی خود لحظه ای پا پس نکشیدند و درنگ ننمودند.
نشان دادن صحنه هایی در باره دعوای دریاقلی با یک قصاب که همان ماجرا نیز به آسیب جدی دست وی برای همیشه انجامیده و درادامه رفتن دوربین به سراغ ضارب دریاقلی که مقصر دعوا بوده و اینک پیرمردی کاسب می باشد و در ابتدا زیرهمه چیز زده و می گوید دریاقلی را نمی شناسد، اما بعد به بیان ماجرا می پردازد، از جمله بخش های موفق فیلم می باشد که با لحنی طنزآلود در نشان دادن وجوه معمولی شخصیت این شهید در قبل از شهادتش، بخوبی عمل کرده و همین نشان دادن نکات معمولی شخصیت دریاقلی، قهرمانی او را برای ما جذابتر می سازد.
همچنین نشان دادن صحنه ی مستندی از مصاحبه واحد خبری با تعدادی از رزمندگان در اوائل جنگ که طی آن دریاقلی با همان شخصیت واقعی و بدون شیله و پیله با هیجان تمام از نابودی صدام سخن گفته و در ادامه چند فحش آبدار! را نثار صدام می کند(که روی این کلمات صدای بوق گذاشته شده) باز نمونه ای از نشان دادن روحیات یک فرد معمولی است که توانسته در بزنگاه حادثه و انتخاب، بهترین معامله را با خدای خویش بنماید.
یکی از بهترین نقاط عطف فیلم جایی است که مجسمه شهید دریاقلی احساس می کند که باید از فراز میدان شهر پایین آمده و بجای نگاه کردن به مردم از بالا، دوباره به میان آنها رفته و با حرف ها، دغدغه ها و دردهایشان از نزدیک دمخور و آشنا شود. این صحنه که با موسیقی زیبایی نیز همراه است، تاکیدی بر آرمان ها و آرزوهای شهدای ما برای به عزت رسیدن و خوشبختی مردمی است که اینک با گذشت سه دهه از جنگ گاه مورد بی مهری و فراموشی بعضی از مدیران قرار گرفته اند.
چندی پیش در تحقیقاتی که در خصوص آسیب شناسی و چشم انداز آثار سینمایی و تلویزیونی دفاع مقدس داشتم، تمامی دست اندرکاران شاخص این عرصه بدون استثنا بر این نکته تاکید می نمودند که برای حیات و ارتباط دوباره آثار دفاع مقدس با عموم مردم و بخصوص نسل جوان، باید به بیانی نو و جدید دراینگونه آثار دست پیدا کنیم و در پرداختن به زندگی شهدا نباید به شکلی تخت و سطحی و ماورایی بسنده نماییم. طی این تحقیقات بارها به این فکر می کردم که چه زمانی به چنین نمونه هایی در مستند سازی و فیلمسازی دفاع مقدس دست پیدا خواهیم کرد و آیا این آرزو و انتظار، مانند بسیاری از آرزوهای خوب دیگر، سالها به طول خواهد انجامید؛ خوشبختانه با تماشای فیلم "بهترین مجسمه دنیا" می توان دریافت که این انتظار اینک به سرآمده است و امروز با ساخته شدن این اثر، به زبان جدیدی از فیلمسازی دفاع مقدس دست یافته ایم. اما ای کاش برای اینکه این مسیر تازه بنا شده ادامه یافته و مانند شخصیت شهید دریاقلی برای سه دهه مهجور و مظلوم نماند، شرایط نمایش بهتر و گسترده تری برای این اثر فراهم گردد.
ادب و هنر
باور کنیم با این فیلم اتفاق مهمی افتاده است
حبیب احمد زاده از نویسندگان و هنرمندان نامدار دفاع مقدس محسوب می شود که در حوزه ادبیات با نوشتن مجموعه قصه "داستان های شهر جنگی" و رمان "شطرنج باز با ماشین قیامت" که هر یک به بیش از بیست بار تجدید چاپ رسیده اند، توانسته رویکردی نو و تاثیر گذار را در وادی ادبیات رقم بزند ...و اما اینک"بهترین مجسمه دنیا" تازه ترین فیلم به کارگردانی اوست که شرح آن را در ادامه میخوانیم....