ماجرای زندگی
ماجرای زندگی فردوسی مانند خیلی از بزرگان و عناصر تاریخی در دوران ما دچار فراز و نشیبهایی شده است. تاریخهای متنوع از دوره عمر او و زمانی که برای خلق اثرش صرف کرده است. معمولا هم در این مورد اجماع مشترک و تام وجود ندارد، اما غالب روایتها معتقد هستند که او در «طبران طوس» در سال ۳۲۹ هجری به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و از نظر مادی دارای ثروت و موقعیت قابل توجهی بود. از احوال او در عهد کودکی و جوانی هم اطلاع درستی در دست نیست ولی مشخص است که در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش داشته به کسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی گرفتار شده است. در این بین برخی معتقدند زمینهای کشاورزی پدرش تا مدتی منبع در آمدش بوده و بعد عدهای از بزرگان خراسان که به تاریخ باستان ایران علاقه داشتند، او را یاری میکردند. ولی به مرور زمان و پس از گذشت سالها، در حالی که فردوسی بیشتر شاهنامه را سروده بود، دچار فقر و تنگدستی شد.
فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت، به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق میورزید. همین علاقه به ایران و تمدن کهن ایرانی بود که او را به فکر به نظم در آوردن متون باستانی ایرانیان به صورت شاهنامه انداخت. چنان که از گفته خود او در شاهنامه بر میآید، مدتها در جستجوی این کتاب بوده است و پس از یافتن نسکهای (آثار مکتوب) پهلوی و اوستایی و کتیبههای کهن ایرانی آنها را به صورت داستانهای شیرین و آموزنده شاهنامه در آورد و نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف این کار کرد.
ماجرای شاهنامه
شاهنامه فردوسی، حماسهای منظوم و شامل حدود پنجاه هزار بیت و یکی از بزرگترین و برجستهترین حماسههای جهان است که سرایش آن سی سال به طول انجامید. محتوای این شاهکار ادبی، اسطورهها، افسانهها و تاریخ ایران از ابتدا تا فتح ایران توسط مسلمانان در سده هفتم است که در دوره چهار سلسله پادشاهی شامل پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان خلاصه میشوند. این کتاب به سه بخش اسطورهای (از عهد کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از قیام کاوه آهنگر تا مرگ رستم) و تاریخی (از پادشاهی بهمن و ظهور اسکندر تا فتح ایران) تقسیم میشود. زمانی که زبان دانش و ادبیات در ایران زبان عربی بود، فردوسی با سرودن شاهنامه موجب زنده شدن و احیای زبان فارسی شد.
شاهنامه نفوذ بسیاری در ادبیات جهان داشتهاست و شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی یاد کردهاند. شاهنامه بزرگترین کتاب به زبان فارسی است که در همه جای جهان مورد توجه قرار گرفته و به همه زبانهای زنده جهان بازگردانی شدهاست. نخستین بار بنداری اصفهانی شاهنامه را به زبان عربی بازگردانیکرد و پس از آن بازگردانیهای دیگری از شاهنامه (از جمله بازگردانی ژول مل به فرانسوی) انجامگرفت. فردوسی زمانی شاهنامه را سرود که زبان فارسی دچار آشفتگی بود و او از آشفتگی و افزونی آن جلوگیری کرد.
او در مورد مدت سرایش شاهنامه چنین میسراید: بسی رنج بردم در این سال سی، عجم زنده کردم بدین پارسی بنابراین، اگر پایان سرایش شاهنامه در سال ۴۰۰ هجری قمری (سال ۳۸۸ هجری خورشیدی) باشد و سرایش آن سی سال طول کشیده باشد، آغاز سرایش شاهنامه در سال ۳۷۰ هجری قمری بودهاست.
شاهنامه خوانی چیست؟
شاهنامه خوانی عبارت از خواندن اشعار شاهنامه فردوسی به آواز مخصوص است. شاهنامه خوانی در دو مجلس مختلف اجرا میشده است یکی مجالس خوانین و اشراف و دیگری در قهوه خانهها. شاهنامه خوانی در مجالس خوانین بصورت نشسته و در قهوهخانهها به صورت ایستاده اجرا میشدهاست. گفته میشود که این رسم شاهنامه خوانی، در بین بختیاری، کرمانشاه و کردستان و در خراسان هم باشد. ولی دربختیاری و جنوب و بوشهر و تنگستان و آن قسمتها شاهنامه خوانی هنوز هست و مردم این مراسم را دارند و به صورت بسیار باشکوهی انجام میدهند. شاهنامه خوانی با نقالی تفاوت دارد. در شاهنامه خوانی گفتار و رفتار اغراق آمیز وجود ندارد و قصهگو با استفاده از لحن خودش داستان را بیان کرده و گاهی نیز از برخی حرکات برای رساندن معنی بهره میبرد اما نقالی به نوعی نوعی اجرای نمایشی تک نفرهاست و اجرایش پیچیدهتر از شاهنامه خوانی است.