ادب و هنر

بازی؛ تمرین سبک زندگی

دنیای کودکی، دنیای بازی است. دنیایی که به‌زعم بزرگ‌تر‌ها دنیایی خیالی است؛ اما برای کودکان این جهان کاملاً واقعی است؛ درواقع بازی به‌نوعی تمرین کردن زندگی است. نوع و سبک بازی در کودکی، نقش به سزایی در سبک زندگی در بزرگسالی خواهد گذاشت چرا که بازی‌های دوران کودکی فقط سرگرمی نیستند؛ بلکه مرحله‌ای آزمایشی برای ورود به دنیای بزرگسالی‌اند.
زهرا شاه رضایی- کمتر کسی است که اهمیت دوران کودکی را انکار کند؛ بهخصوص که این مقطع زندگی مهمترین مرحلۀ شکل گرفتن سبک زندگی بهشمار میرود. دنیای کودکی، دنیای بازی است. دنیایی که بهزعم بزرگترها دنیایی خیالی است؛ اما برای کودکان این جهان کاملاً واقعی است؛ درواقع بازی بهنوعی تمرین کردن زندگی است. نوع و سبک بازی در کودکی، نقش به سزایی در سبک زندگی در بزرگسالی خواهد گذاشت چرا که بازیهای دوران کودکی فقط سرگرمی نیستند؛ بلکه مرحلهای آزمایشی برای ورود به دنیای بزرگسالیاند.

در این زمینه هم کشورهای غربی و آمریکا، خیلی زودتر از ما به قابلیتهای این امر در تربیت جوامع پی بردند و خیلی زود با استفاده از این ابزار با تلفیق هنر و تکنولوژی، به فکر تأثیرگذاری بر دیگر جوامع افتادند؛ اما نسل امروز کودکان، در معرض تهدیدهای بهمراتب خطرناکتری در مقایسه با نسل قبل قرار دارند.

با پیشرفت فنّاوری و نفوذ بیشتر فرهنگ غرب، نوع بازیها هم تغییر کرد. بازیهای دستهجمعی کودکانِ دیروز تبدیل شدند به بازیهای انفرادی آنها با کامپیوتر یا تبلت شخصی. درواقع فردگرایی که یکی از المانهای فرهنگ مدرن است، وارد بازیهای کودکانه هم شد. دسترسی آسان و بیحساب وکتاب کودکان به وسایلی چون رایانه، تبلت و... بر شدت تأثیر آن افزوده است.

این بازیها دقیقاً سبک زندگی افراد را نشانه گرفتهاند. مهمترین تأثیرات این هجمۀ فرهنگی بر سبک زندگی و تفکر را میتوان در نکاتی مانند افزایش خشونت، تبلیغ سبک زندگی آمریکایی، اشاعۀ فرهنگ بورژوایی، پروژۀ اسلامهراسی و ایرانهراسی خلاصه کرد.

افزایش خشونت

از ابتداییترین تأثیراتِ بیشترِ این بازیها، افزایش خشونت در کودکان و بهخصوص پسربچهها است. سازندگان این بازیها در سالهای اخیر خشونت موجود در آثار خود را هم افزایش داده و هم وجه عینیتری به آنها دادهاند؛ یعنی تا سالهای قبل نحوۀ کشته شدن دشمنان مثلاً بهصورت دود شدن در هوا بود اما در بازیهای امروزی، مناسبات کشتهشدن افراد شبیه جنگ واقعی و همراه با خونریزی و صحنههای منزجرکننده است. همۀ این عوامل بهاضافۀ کاراکترهای وحشتناک که قیافههای عجیبوغریبی هم دارند، باعث ایجاد روحیۀ بیرحمی در افراد میشود. ازآنجاییکه کشتنِ بیشتر برابر با امتیاز بیشتر است، این روحیۀ بیرحمی در کودکان تقویت میشود. تجربه نشان داده است، پس از مدتی آنچنان قساوت قلبی در این پسربچهها ایجاد میشود که در قسمتهایی از بازی هم که بین کشتن و زنده نگهداشتن طرف مقابل مختارند، کشتن را انتخاب میکنند. این نشان آن است که در آینده باید منتظر نسلی تندخو و عصبی بود.

گذشته از اینها افزایش بیاندازۀ این خشونت، تبعات دیگری را هم به همراه دارد. با توجه به اینکه خشم و شهوت تابع یکدیگر هستند، هر چه میزان خشونت در جامعهای بیشتر باشد، میزان شهوت هم بیشتر میشود؛ یعنی با افزایش هر یک از این دو، بر دیگری هم دامن زده خواهد شد؛ درنتیجه، میزان خشونت و شهوتی که در جامعه باید در حد معینی باشد، بهصورت غیراصولی افزایش پیدا میکند. این بازیها در کنار سازوکارهای دیگری چون تماشای فراوان فوتبال باعث بهغلیان درآمدن بیش ازحد، حس غضب و شهوت در جامعه میشود.

تبلیغ سبک زندگی آمریکایی

یکی از خطرناکترین آسیبهای این سری بازیها، تبلیغ سبک زندگی آمریکایی است. تمایل به نوع بازی در دختر و پسر متفاوت است؛ مثلاً دخترها بیشتر تمایل به بازیهای داستانگونه و دارای خط سیر دارند؛ مثل بازی پو یا سیمز یا زندگی دوم. در بازی سیمز کودک میتواند آواتار خود را انتخاب کند، برای او لباس بخرد و.... همۀ این کارها در فضای سبک زندگی آمریکایی تعریف شده است. یعنی مثلاً نوع لباسپوشیدن آواتار وی آمریکایی است. در کلیسا ازدواج میکند و.... شاید مهمترین آسیب آن، رواج فرهنگ اباحهگری و مصرفگرایی باشد. اباحهگری به این معنا است که کودک در این بازی از تمام قیودات و حدود آزاد است؛ درحالیکه در جامعۀ مذهبی خود مستلزم به رعایت آنها است. دامنۀ این اباحهگری میتواند از حجاب تا روابط با جنس مخالف را شامل شود. آسیب دیگر سیمز، تشویق هرچه بیشتر به مصرف است. یعنی هر چه کودک مصرفش بالاتر باشد، امتیازش هم بیشتر میشود و مشخص است، در چنین وضعیتی بهتدریج حرص و ولع کودک برای مصرف و درنتیجه کسب امتیاز، بیشتر میشود.

وضعیت در بازیهایی که پسران به آن تمایل نشان میدهند، هم بهتر نیست. خصوصیت بیشتر این بازیها، داشتن زمینۀ جنگ و خشونت است. مثلاً در بین این بازیها میتوان به بازی «فراخوانی به خدمت» اشاره کرد. بازیای که در آن کودک نقش یک سرباز آمریکایی را بازی میکند و برای کشور ایالاتمتحده خدمت میکند. تعداد بازیهایی که در سال اخیر با این فضا پرداخته شدهاند، رو به فزونی است. تا جایی که حتیگاه کودک ایرانی در مقام یک سرباز آمریکایی شروع به کشتن سربازان و بسیجیان ایرانی میکند!

روحیۀ مرکانتلیستی

در بسیاری از این بازیها کودک باید به دنبال سکهها بدود و به هر نحوی به آنها دست پیدا کند. از گذرگاههای سخت عبور کند. عابران را به گوشهای پرتاب کند؛ حتی تا جایی پیش میرود که حفظ جانش هم منوط به گرفتن سکه میشود. کودکی که مدام این بازی را انجام میدهد، پس از مدتی دارای روحیۀ مرکانتلیستی یا سرمایهسالاری میشود. روحیهای که الان بر غرب و ایالاتمتحده حاکم است و همۀ ساز وکارها بر اساس پول و سرمایه سنجیده میشود. هویت هر فرد بر اساس آن چیزی ساخته میشود که به دنبال آن است؛ پس هویت این کودک که بیوقفه به دنبال پول است، هویتی بورژوایی خواهد شد. باکمال تأسف در داخل کشور هم تقلیدی از این نوع بازیها صورت گرفته و نمونۀ ایرانی آن با کلاه قرمزی و دوستانش روانۀ بازار شده است. در این بازی کلاه قرمزی، ببعی و... همانند همتای غربی خود به دنبال سکهها میدوند و برای دستیابی به آنها به هر حربهای دست میزنند. بازیهایی مثل پو یا سیمز هم مدام تشویق به جمعآوری و دریافت سکه برای خرید بیشتر میکنند؛ درنتیجه این بازی هم به رواج هرچه بیشتر فرهنگ بورژوایی کمک میکند.

تخریب وجهۀ ملی و اسلامی

بسیاری از این آثار، به تخریب وجهۀ ملی و اسلامی ما میپردازند. پارهای از این بازیها بیشتر هویت ایرانی را نشانه میگیرند. معروفترین آنها battle field است که در آن کودک، آمریکا را در حمله به ایران کمک میکند! یا در بازی دیگری به نام «black hawkdown: team sabre delta force» فرد بهعنوان یک سرباز آمریکایی در جزیرۀ خارک، با ایرانیان خشونتطلب میجنگد و با تمام وحشیگریهای صاحبخانه با اقتدار پیروز میشود!

برخی دیگر از این بازیها هم بیشتر اعتقادات مذهبی را نشانه میگیرند که معروفترین نمونۀ آن بازیassassins creed یا حشاشین است. دو هدف عمدهای که این بازی به دنبال آن است، یکی اسلام هراسی است و دیگری تحریف تاریخ مسلمانان. در این بازی بهدروغ فرقۀ اسماعیلیه و درواقع مسلمانان نخستین تروریستان جهان معرفی شدهاند. در اینجا مسلمانان فرقهای مذهبی هستند که حشیش (مواد مخدر) مصرف میکنند. در توهم خیالی خود بهشت عدن و حوریان را میبیند و این انگیزهای میشود برای ترور کردن آدمها؛ درواقع پیام این بازی این است که همانطورکه در گذشته اینها بهوسیلۀ توهمِ مواد مخدر آدم میکشتند یا خود را به کشتن میدادند، الان هم با استفاده از‌‌ همان سازوکار دست به عملیات استشهادی میزنند. مهمترین مسئلهای که حشاشین به آن میپردازد، زیرسوالبردن مقولۀ شهادت است.

چه باید کرد؟

نکاتی که ذکر شد، تنها گوشهای از آسیبهای این بازیهای رایانهای بهشمار میرود. با وجود این تهدیداتی که نسل بعد ما با آن روبهرو است، گویا باید اقدامات جدیتری برای مقابله با آنها صورت بگیرد. در غیر اینصورت اگر اوضاع به همین منوال باقی بماند، در آینده نسلی خشن، بورژوا و بیگانه با فرهنگ بومی خواهیم داشت. راهحل مقابله با این مشکلات، بههیچعنوان با اقدامات سرکوبگرانه و سخت ممکن نیست؛ کما اینکه تا به الان هم این روشها مؤثر واقع نشده است.

برای مقابله با این حجم گستردۀ بازیهای رایانهای اولین اقدامی که باید صورت بگیرد، توسط خانوادهها است. مأنوس بودن طولانیمدت با این بازیها آسیبهای جبرانناپذیری را به بار میآورد. لازم است که خانوادهها دسترسی فرزندانشان به اینگونه بازیها را مدیریت کنند. دوم اینکه بچهها خود با سازوکار این فناوری آشنا شوند؛ درواقع در این قسمت باید دربارۀ روش فهم این بازیها و آشنایی با مضرات آنها آموزش ببینند تا خودشان در بین بازیهای موجود دست به انتخاب بزنند یا اصلاً تعدادی از آنها را بهکلی حذف کنند.

زنگ خطر برای مسئولان

گامهای بعدی بیشتر متوجه مسئولان است. سالهاست که متصدیان امور فرهنگی کشور، کودکان و نوجوانان را به فراموشی سپردهاند و تازه در سنین جوانی به فکر انتقال ارزشهای انقلاب به آنها میافتند! سالها است که عروسک باربی وارد ذهن و قلب دختران این سرزمین شده و تأثیرات بدِ اخلاقی خود را گذاشته و کاری برای حل این معضل انجام نشده است؛ البته تلاشهایی مثل تولید عروسکهای سارا و دارا صورت گرفت که با شکست روبهرو شد و علت آن هم به نگاه اشتباه سختافزاری برمیگردد.

درزمینۀ بازیهای رایانهای هم وضع همینگونه است؛ البته در سالهای اخیر اقدامات خوبی در این زمینه انجام شده که برخی کیفیت پایینی دارند یا برخی دیگر مثل کلاه قرمزی حاصل تقلید است و بعضی هم که کیفیت خوبی دارند، به دلیل کمبود تبلیغات، خیلی با استقبال روبهرو نمیشوند.

در آخر باید به این نکته توجه داشت. اگر بهدنبال ترویج سبک زندگی ایرانیاسلامی هستیم، باید این امر را از تربیت نسل جدید آغاز کنیم. برای تربیت صحیح کودکان هم باید وارد دنیای کودکانۀ آنها شد. دنیایی که در آن بازی و قهرمانهای عروسکی و رایانهای حرف اول را میزنند.
https://shoma-weekly.ir/4lfWW4