فیلم جدید افخمی که فیلمنامه آن نیز توسط خودش نوشته شده، یک اکشن ماجراجویانه است که به موضوع مهم و حساس ترور دانشمندان هستهای ایران توسط رژیم صهیونیستی میپردازد؛ ماجرایی که به دلیل حواشی و مسائل مرتبط با آن همواره یکی از اصلیترین و جذابترین سوژههایی است که میتوان آن را روی پرده سینما برد اما کم لطفی کارگردانان به این سوژه از یک سو و سختی نزدیک شدن به خطوط قرمز سیاسی و امنیتی از سویی دیگر، سبب شده بود تا آرزوی ساخت چنین فیلمی رنگ افسانه به خود بگیرد. با این حال، بهروز افخمی با شجاعت وارد میدان شد و با تجربه سینمایی خود اثری را درباره این مسئله حساس ساخت که نه تنها رنگ و بوی سفارشی و شعاری ندارد، بلکه به قدری خوش ساخت و خوش روایت است که میتوان آن را بهترین فیلم امسال جشنواره فجر نامید.
«روباه» روایتگر سفر مخفیانه و شخصی یکی از برادران «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به ایران برای ترور یک دانشمند هستهای در دوره ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی است. البته افخمی فیلم خود را بر اساس یک داستان واقعی ساخته اما شخصیتهای حاضر در آن خیالی هستند و همین مسئله دست این کارگردان خوش ذوق را برای استفاده از نامها و روابط جذاب باز گذاشته است.
داستان با یک قصه مشخص آغاز میشود و در همان ده دقیقه ابتدایی فیلم، همه شخصیتها به مخاطب معرفی میشوند که این مسئله برای مخاطبینی که از ابتدای جشنواره عادت کردهاند تا در پنج دقیقه پایانی فیلم متوجه شوند بالاخره این شخصیتی که یک ساعت و نیم روابط شخصی او را تماشا کردهاند چه کسی است، یک ویژگی ممتاز و فوقالعاده محسوب میشود.
ریتم فیلم هم بسیار مناسب است و حتی در لحظاتی، نفس مخاطب را در سینه حبس میکند که نشان از موفقیت کارگردان در ارائه محصول خود دارد. بازیهای روان و متناسب، شوخیهای بجا، استفاده صحیح از قابهای خیابانی، پیشرفت گام به گام داستان و از همه مهمتر، استفاده درست و معنادار از کنایههای سیاسی و اجتماعی روز نظیر «ترور دانشمندان در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد»، استفاده از عبارت «دوران تازه آغاز شده است»، «سلفی گرفتن» و کنایههایی از این دست سبب شده تا فیلم جدید افخمی همانی باشد که باید باشد.
البته «روباه» خالی از ایراد هم نیست. اگر از بازی نه چندان قوی «حمید گودرزی» بگذریم، وجود چند داستان فرعی بیاهمیت در قصه، در برخی از لحظات فیلم را از ریتم اصلی خود انداخته است. اینکه شخصیت «سارا» چه جایگاهی در فیلم داشت (که برای یک سکانس چند دقیقهای، تیم فیلمبرداری به کشور ارمنستان سفر کرده بودند تا مکالمه یک نیروی اطلاعاتی با او را به تصویر بکشند) و تاثیر «طلاق سعیده (با بازی مرجان شیرمحمدی) و قهر او با پدرش» بر روند قصه چه بود، سوالاتی هستند که جواب آنها را باید از آقای کارگردان پرسید.
با وجود این اشکالات، باید اذعان کرد که فیلم بهروز افخمی «خیلی خوب» از آب درآمده و تمامی حواشی که برخی جریانات خاص تلاش کردند تا پیش از تولید فیلم به آنها دامن بزنند، نتوانسته تمرکز آقای کارگردان را برای تولید یک اثر خوب و چفت و بست دار برهم بزند. در واقع اگر «پرویز، شهدخت، آذر و دیگران» توانست افخمی را از دوران تاریک فیلمسازیاش در یک دهه اخیر نجات دهد، «روباه» یک بازگشت باشکوه برای آقای کارگردان است؛ بازگشتی که اگرچه با بیمهری داوران جشنواره روبرو شد اما قطعا با استقبال مردم همراه خواهد بود.