این دو جریان با وجودی که حاکم و همه کاره بودهاند، در عین حال نقش اپوزیسیون نظام و مخالفخوانی را بازی و هر روز بیش از گذشته برای نظام مشکلاتی ایجاد و تنش آفرینی مینمودند تا جایی که مزید بر تنشهای بینالمللی و فشارهای دولت آمریکا و برخی دول اروپایی، درعرصههای داخلی هفتهای توأم با آرامش برای کشور وجود نداشت. حزب موتلفه اسلامی به دلیل تعهد و وظیفه و رسالت انقلابی خود با وجود همه محدودیتهای ایجاد شده از باب شفافسازی مواضع و امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت مشفقانه به حزب حاکم به ابتکاری بدیع، مؤثر و بیبدیل اقدام و باب مکاتبه را در موضوعات مختلف برای حزب مشارکت باز نموده و با درخواست پاسخ از دبیر کل آن حزب (محمدرضا خاتمی) هفت نامه را ارسال و سه پاسخ را دریافت نمود. حال که از تاریخ ۳/۵/۸۱ ارسال اولین نامه مرحوم استاد عسکراولادی دبیر کل وقت موتلفه اسلامی تا کنون دوازده سال میگذرد، بازخوانی آن نامهها و مراجعه به محتوای آنها و تحلیل و بررسی موضوعات مطرح شده و پاسخهای دریافتی، عبرتی پندآموز برای همه سیاسیونی است که دل در گرو انقلاب و علاقه به استقلال و پیشرفت کشور دارند و بنا دارند فعالیت سیاسی نمایند.
در نامههای مذکور از مجموع ۱۶۸ موضوع مطرح شده توسط طرفین، سه محور کلی قابل استحصال است که با پرداختن به محور اول، عبارتند از:
الف- مبانی اعتقادی و فکری حزب مشارکت ایران اسلامی در خصوص نظام اسلامی، قانون اساسی، ولایت فقیه و غیره. ب-راهبردها، برنامهها، سیاستها، رویکردها و مواضع جاری آن حزب
ج-پیامدهای پیشبینی شده توسط دبیر کل وقت موتلفه اسلامی در سال۸۱. اکنون که حزب مشارکت ایران اسلامی بر اساس قانون و با توجه به تخلفات عدیده و از جمه حضور فعال و تعیین کننده در ایجاد و تداوم فتنه سال ۸۸ به همراه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی منحل و غیرقانونی اعلام شدهاند و نویسنده هفت نامه با مشورت تشکیلاتی و عمری تجربه کار سیاسی و حزبی و درخشندگی در فضای سپهر سیاسی ایران با مدال مجاهد صادق مخلص به دیار باقی شتافت، یادآوری برخی از نکات مطرح شده در محور اول عبرتآموز است: ۱-چالش حزب مشارکت با نحوه اداره نظام اسلامی و تفاوت آن با سایر نظامهای رایج دنیا و اعمال این چالش در امور اجرایی کشور به آن حزب یادآور شد که علیرغم اعتنا به بعضی لفاظیهای موردی پاسخهای بیراهه ارائه و آثار آن در سایر حوزهها مشهود بوده و بر نظام اجرایی تاثیر سوء داشت. ۲-چالش مبنایی دیگر حزب مشارکت که «قُل» دیگر سازمان مجاهدین انقلاب بوده با موضوع ولایت فقیه و نحوه اعمال و حدود اختیارات آن بود که با این مبنا و علیرغم تصریح اصول قانون اساسی و نگاه مشارکتیها به موضوع ولایت مطلقه فقیه و محدودسازی اختیارات بیتاثیر و یا کم تاثیر در بعضی حوزهها، از نکات مهم نامههای ارسال موتلفه اسلامی بود که در پاسخهای ارائه شده بشدت از این دیدگاه خویش دفاع نموده و پیشبینیهایی نیز مطرح گردید. لذا از این طرف دعوت به تأمل و تدبر و مذاکره و تفقه در حوزه مبانی و از آن طرف یکهتازی و جزماندیشی و وقوع حوادث غیرمترقبه و اتکاء به رأی دوم خرداد، مبنای جوهر نگارش قلم دبیر کل حزب مشارکت بوده و آینده یعنی امروز درستی نوع قضاوت را نشان میدهد. ۳-چالش اساسی و مبنایی دیگر که مورد نقد و نصیحت و تذکر در برنامههای مرحوم عسکراولادی بود، نقش بیبدیل اسلام در شکلگیری نظام اسلامی و اداره حکومت و فلسفه معماریگری امام راحل به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی بود که با صراحت بیان و قلم در موارد متعددی از فرازهای پاسخهای نامههای آقای محمدرضا خاتمی، رندانه و با بازی با کلمات انکار میشد تا جایی که بر این نکته اصرار که به جای اسلام و قرآن محور وحدت را مردم معرفی نموده و از پاسخ به شبهات مطرح شده در خصوص پایداری و زوال این محوریت و یا تأثیر قاعده اکثریت و اقلیت و یا تغییر شرایط در جا به جایی موضوعی رأی اکثریت و اقلیت طفره رفته و موارد مطرح شده به عنوان یک اصل مخدوش و مخالف با جمهوریت تلقی نمودند. ۴-اگرچه در حوزه مبانی موارد زیادی مبادله و مطرح و در نهایت به توقف پاسخهای دبیر کل حزب مشارکت منجر گردید، ولی روح استحصالی پاسخهای این حزب در حوزه مبانی، اعتقاد به نوعی تئوری لیبرال دموکراسی برای اداره نظام بوده که همین تئوری اساس تضاد درونی و بیرونی و چالشهای متعدد برای مشارکت و اصلاحطلبان بوده و میتوان طرح موضوع و مکاتبات انجام شده را از زیرکیهای بنیادی و اعتقادی و سیاسی موتلفه اسلامی تلقی نمود که بنیان پوسیده آن حزب مدعی را برملا و عیان ساخت.
ادامه دارد...