23 خرداد ماه سالروز صدور فرمان امام خمینی(ره) برای تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی در سال 59 است.
نصر عزیزی- 23 خرداد ماه سالروز صدور فرمان امام خمینی(ره) برای تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی در سال 59 است. قرار بر این بود ستاد مذکور که از جمعی از فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی تشکیل گردید، تحول در حوزه فرهنگ و بخصوص تحول در حوزه علوم انسانی دانشگاهها را به سرانجام برساند. در این ستاد با تعطیلی دانشگاههای برجای مانده از نظام غربی و طاغوتی کار شروع و انصافاً قدمهای بزرگی برداشته شد و البته امثال دکتر عبدالکریم سروش که هنوز به استحاله کامل نرسیده بودند، حضور داشتند. ولی حال که قریب بیش از سه دهه از آن تاریخ و برنامه‌سازیها و برنامه‌ریزی‌ها می‌گذرد و نیاز انقلاب اسلامی به تحول در علوم انسانی نه تنها در داخل بلکه در سطح بین‌المللی با حرص نیازمندانه ملموس است، معلوم می‌شود مسیری طولانی ولی با سرعت پیمودنی از باب اتکا به توانمندیهایمان در پیش رو داریم. آیت الله حائری شیرازی استاد برجسته حوزه علمیه و مفسر نظریه‌پرداز حوزه علوم انسانی تعریف زیبا، شیوا، عمیق و جامعی از تفاوت علوم انسانی با علوم تجربی دارند. ایشان می‌فرمایند؛ علوم انسانی فرمانده و علوم تجربی فرمانبر است. هر دستوری را که علوم انسانی یک جامعه‌ای صادر می‌نماید، علوم تجربی همان را اجرا می‌کند و موضوع علوم انسانی را انسان و موضوع علوم تجربی را ابزار انسان می‌دانند به عبارت دیگر علوم دینی، تربیتی، روانشناسی، سیاسی، حقوق، انسان‌شناسی و مردم‌شناسی و اقتصاد به هر طرف گرایش داشته باشند، لاجرم علوم شیمی، فیزیک، ساختمان و سایر دستاوردهای صنعت و ابزار تولید و اکتشافات و نگهداری و امثال آن در خدمت علوم انسانی خواهند بود.بنابر این آن فرمانده سرمست و مغرور و مادیگرا و به دور از ذات حق و غیرمعتقد به دنیای پس از مرگ است که این همه ظلم و جور و جنایت و تبعیض و فساد و آدمکشی را تجویز می‌نماید. به عبارت دیگر اتفاق و رویداد انقلاب جهانی اسلام برای تغییر این فرمانده چموش و نااهل بوده تا هر مجوزی توسط هر سیاستمداری و هر روانشناسی و هر حقوقدانی و هر ادیبی صادر نگردد. واقعیت این است پس از دوره رنسانس و تفکیک و جدایی علم از حوزه اخلاق و جداسازی عالم دینی و اخلاقی از عالم تجربی و شکل‌گیری دانشگاههای جدید و فاصله‌گذاری بین مراکز دانشگاهی با حوزه‌های دینی در کشورهای اسلامی در دو قرن اخیر، در حوزه‌های علوم انسانی تیغ تیز به دست مستی‌های زنگی داده شد و از دانشگاهها همان بیرون آمد که طراحان و فیلسوفان غربی خواسته‌اند و معضلی ایجاد شد که با ترتیب حاصل از تدریس مبانی درسی غربی در حوزه علوم انسانی، کارشناس صنعتی تربیت شد که ابزار بازی با پیچ و مهره صنعت منافع غرب باشد. ادیبی تربیت گردید که پای روی مخازن تاریخی و فرهنگ مفاخر خودی گذاشته و در عالم و همیات و تخیلات سیر نماید. روانشناسی تربیت شد که با روح همنوعان و هموطنان خود مجرد از عالم حق و حقیقت بازی کلیشه‌ای نماید و بنیان خانواده را بر هم زند دستاوردهای طلاق و از هم پاشیدگی هم‌زیستی نظری را به ارمغان آورد. حقوقدانی را تربیت نماید که حق را فقط کلیشه ذهن اندیشمندان خدمتگزار، زراندوزان و حاکمان جور بداند و کارشناس سیاسی را تربیت نماید که دست پخت آنها مدیریت حراج و فروش همه سرمایه‌های مادی و معنوی این مملکت و سایر ممالک اسلامی به سردمداران نظام جهانی استکبار باشد.خلاصه کلام در ارزیابی ستاد انقلاب فرهنگی علیرغم خدمات قابل تقدیر اعضای ستاد، بی‌انگیزگی و یا عدم باور کسانی نظیر عبدالکریم سروش مسیر تحول در حوزه علوم انسانی دانشگاهها را متوقف ساخت و از طرفی تحول در این حوزه ضمن اینکه مطالبه‌ای اساسی برای دانشگاهیان دلسوز و رهبری نظام بوده است، توسط دولتها یکی پس از دیگری دست به دست گشته و این اقدام بنیادی فرهنگی همچنان نیمه تعطیل است. از نظر وظیفه‌مندی، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی این رسالت را به عهده دارد که این تحول را در دوره زمانی تعریف شده‌ای به پایان رساند. از نظر سلسله مراتب و جایگاه‌های حقوقی و حقیقی با ریاست محترم جمهور و حضور وزرای دانشگاهی و فرهنگی و مجلس شورای اسلامی، جای هیچ مسامحه و بهانه‌ای وجود ندارد که این مهم به تأخیر و دولت بعدی واگذار شود. به درستی می‌توان مدعی شد که هیچ کار بنیادی فرهنگی از این مهمتر وجود ندارد. در حالی که منابع غربی و بیگانه دروس حوزه‌های علوم انسانی مشخص، انحرافات و اشکالات شناسایی و فهرست شده، تعداد دروس رشته‌ها معلوم، منابع دینی و فرهنگی بومی بصورت موضوعی و یا کلی مهیا و آماده، اساتید صاحبنظر و اندیشمند و مدعی تحول در علوم انسانی در حوزه‌های علمیه و دانشگاهها شناسایی شده، سازمان کار عملیاتی و اعتبار لازم قانونی موجود و نهادهای معین نیز مهیا هستند، می‌توان با برنامه‌ریزی و اهتمام و اراده برگشت‌ناپذیر و تصمیم قاطع رئیس جمهور محترم و شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، این انقلاب بنیادی فرهنگی ظرف دو تا سه سال آینده محقق گردد. با این رویکرد و تغییر این فرمانده در آینده‌ای نه چندان دور با عنایت خداوند متعال شاهد شکوفایی عملکرد درخشان فرمانبران در همه حوزه‌ها خواهیم بود.