نگاه

این راهپیمایی نهی از منکر است

بنده وقتی در ستاد عاشورا بودم، روزی در میدان توحید مسئولیت داشتم که به راهپیمایان نظم و آن‌ها را حرکت بدهم که دیدم خانمی یک بچه را به بغل گرفته، یکی هم دستش به دست مادر بود و یکی هم روی شانه پدر و این خانواده به این شکل آمده بودند تا علیه نظام فرسوده کفر و شرک اعتراض خود را فریاد بزنند.
مرحوم حبیب الله عسکر اولادی- نخستین بار که در پاریس خدمت امام رسیدم، غیر از پیامهای آیتالله مطهری، آیتالله بهشتی و عدهای از روحانیون و مدرسین عالیمقام، از طرف بانوانی که در زمینه فرهنگ و نیز بهداشت و درمان آن روز خدمت میکردند، پیامهایی را بردم. خانمها در این پیامها گفته بودند شما برای ملاقات با خانمها تا به حال برنامه نگذاشتهاید. به ایران هم که بیایید همینطور خواهد بود؟ امام فرمودند: سلام مرا به خانمها برسانید و بگویید خیر. انشاءالله وقتی به ایران بیایم، هر فرصتی که در اختیار آقایان باشد، در اختیار خانمها هم خواهد بود.

وقتی امام به ایران هم تشریف آوردند، از جمله نخستین تصمیماتی که گرفتند این بود که فرمودند با هم مشورت کنید و ببینید زمان و وقت مناسب برای ملاقات خانمها چه وقت است.

بعد از مشورت، چون ماه بهمن بود و آفتاب زود غروب میکرد، قرار شد از سه بعدازظهر تا هنگام اذان مغرب خانمها بیایند و با امام ملاقات کنند. یکی از روزها وقتی در مدرسه علوی را باز کردند، یک مرتبه جمعیت عظیمی از خانمها که پشت در مدرسه تجمع کرده بودند، با فشار زیاد به داخل مدرسه هجوم آوردند و عدهای زیر دست و پا ماندند و زخمی شدند که بلافاصله آنها را با برانکارد به قسمت درمانهای فوری و سرپایی مدرسه علوی بردند. یکی از برانکاردها نتوانست به آن سمت برود و با فشار جمعیت جلوی جایگاه آمد. خانمی که او را از زیر دست و پا بیرون کشیده و روی برانکارد گذاشته بودند، با سر و وضعی ژولیده و به هم ریخته و در حالی که از سر و صورتش خون جاری بود، نیمخیز شد و دستش را گره کرد و بالا برد و خطاب به امام شعار جمعیت را تکرار کرد: «ما همه سرباز توئیم خمینی/ گوش به فرمان توئیم خمینی».

امام نگاهی انداختند و فوقالعاده متأثر شدند. هنگامی که نشستند، یکی از آقایان علما عرض کرد بهتر نیست ملاقات خانمها را موقوف کنید؟ اینها هم به خودشان صدمه میزنند، هم به شوهرها، فرزندان و زندگیهایشان. امام با خشم به ایشان نگاه کردند و فرمودند: «خیال میکنید اعلامیههای بنده و شما شاه را بیرون کرد؟ شاه را همین زنها بیرون کردند».

این حرف امام تأثیر فوقالعاده زیادی روی افرادی داشت که در آنجا حضور داشتند. امام پس از چند لحظه که آرامش پیدا کردند، از جا برخاستند تا بار دیگر به ابراز احساسات جمعیت پاسخ بدهند و به قولی که به زنان داده بودند که هیچ فرقی بین آنها و مردان قائل نخواهند شد، عمل کنند.

واقعیت این است که در سایه نگاه و توجهات امام، خانمها رشد فوقالعادهای کردند و اگر حضور آنها نبود حقیقتاً نهضت به پیروزی نمیرسید. بانوان ما علاوه بر اینکه خود در صحنههای انقلاب حضور داشتند، موجب دلگرمی شوهران و پسران خود نیز بودند.

آیتالله انواری میگفتند یک بار از امام سئوال کردم خانمها وقتی میخواهند در راهپیمایی شرکت کنند، باید از شوهرانشان یا پدرهایشان اجازه بگیرند و آنها اجازه نمیدهند. حکم چیست؟ امام فرموده بودند راهپیماییهایی که توسط علما اعلام میشود، حکم امر به معروف و نهی از منکر را دارد و مثل نماز و روزه واجب است و کسی حق ندارد آن را منع کند. امام با این فتوا قفل بستهای را گشودند و در راهپیماییها میدیدیم خانمها با فرزندی در بغل، در حالی که دست فرزند دیگرشان را گرفته بودند، گاهی حتی پیشتر از مردان در راهپیماییها شرکت میکردند، در حالی که پیش از آن تظاهرات غالباً بدون حضور بانوان انجام میشدند.

بنده وقتی در ستاد عاشورا بودم، روزی در میدان توحید مسئولیت داشتم که به راهپیمایان نظم و آنها را حرکت بدهم که دیدم خانمی یک بچه را به بغل گرفته، یکی هم دستش به دست مادر بود و یکی هم روی شانه پدر و این خانواده به این شکل آمده بودند تا علیه نظام فرسوده کفر و شرک اعتراض خود را فریاد بزنند.

امام مشکل مشارکت زن مسلمان در حرکتهای اجتماعی را حل کردند و زنان میدان گستردهای برای رشد سیاسی و اجتماعی پیدا کردند که نتایج درخشان آن را در عرصههای مختلف مشاهده میکنید.

https://shoma-weekly.ir/GrnUVv