نگاه

این اقرار آمریکایی‌ها راست است؟

امروز رئیس‌جمهور آمریکا لحن خود را نسبت به ملت و دولت ایران تغییر داده است.

محمدکاظم انبارلویی- نطق اوباما در شصت‌وهشتمین مجمع عمومی سازمان ملل با نطق روسای جمهور آمریکا در سه دهه قبل و حتی نطق‌های خود او متفاوت بود. این نطق حکایت از یک تغییر لحن داشت. نطق رئیس‌جمهور آمریکا دارای فرازها و محورهای مهمی بود که در یک مقاله نمی‌توان به همه آنها اشاره کرد. اما یکی از فرازها این بود که گفته شد؛ "آمریکا به دنبال تغییر نظام در ایران نیست." این اولین‌بار است که آمریکایی‌ها به این سخن تفوه می‌کنند، چراکه طی سه دهه گذشته متهم به براندازی نظام قانونی و دموکراتیک ملت ایران بودند و اکنون نیز هستند.

کارنامه سیاسی و نظامی آمریکا نشان می‌دهد آنها با حمایت بی‌چون و چرا از رژیم شاه با کودتای 28 مرداد و نیز به قیمت کشتارهای خونین در تظاهرات میلیونی ملت در سال‌های 56 و 57 خواهان یک انقلاب در ایران نبودند. آنها تا آخرین روز حیات شاه از او حمایت کردند.

آمریکایی‌ها بعد از پیروزی انقلاب با حمایت از ضدانقلاب، جنگ داخلی به راه انداختند. با شکل‌گیری دولت و استقرار نهادهای جدید در ایران پس از انقلاب با حمایت از منافقین تروریست، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر و نیز

72 تن از بلندپایگان نظام را که در راس آنان آیت‌ا... شهید بهشتی قرار داشت به شهادت رساندند و هر روز در تدارک یک کودتای خونین بودند.

آمریکایی‌ها برای تغییر نظام در ایران وقتی از تروریست‌های منافق و لیبرال‌ها ناامید شدند، جنگ تحمیلی را چاشنی سرنگونی دولت‌های قانونی پس از رجایی و باهنر کردند. آنها 8 سال از نظام فاسد بعث به رهبری صدام در عراق حمایت کردند و از هرگونه کمک نظامی از جمله در اختیار قراردادن سلاح‌های مخرب شیمیایی و کشتارجمعی دریغ نورزیدند. اما از آن هم طرفی نبستند. آنها پس از جنگ تحمیلی که عملا 12 ارتش دنیا علیه ایران را در ارتش بعث مدیریت می‌کردند به جنگ نرم روی آوردند. در آنجا هم برای تغییر نظام موفق نشدند.

آمریکایی‌ها برای تغییر نظام به این هم اکتفا نکردند؛ با گذاردن گزینه نظامی بر روی میز مذاکره با ایران و نیز تحریم‌های فلج‌کننده به جنگ با ملت ایران به‌منظور تغییر نظام روی آوردند. دولت و ملت ایران قهرمانانه از این عقبه هم به سلامت گذشتند و با اقتصاد مقاومتی و با همبستگی ملی در برابر این ترفند هم ایستادند. اکنون 35 سال است آمریکا یک نفس با ایران می‌جنگد. آنها در قرارداد الجزایر متعهد شده بودند در امور داخلی ایران مداخله نکنند، پول‌های بلوکه‌شده ایران را پس دهند و دست از ستیز و مبارزه با ملت ایران بردارند اما به هیچ وعده‌ای از وعده‌های خود در قرارداد الجزایر عمل نکردند. امروز خسته و از نفس‌افتاده، رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید؛ "دیگر به دنبال تغییر نظام در ایران نیستیم."

آیا باید به این قول اعتماد کرد؟ به چه دلیل؟ چه اتفاقی در دنیا افتاده است که آمریکایی‌ها را سرعقل آورده است؟

رئیس‌جمهور آمریکا بارها از "تحریم‌های فلج‌کننده برای به زانو درآوردن ملت ایران" در طول حکومت خود سخن گفته است. اگر تحریم‌های فلج‌کننده برای تغییر نظام نیست، پس برای چیست؟

در مذاکرات 1+5 بارها طرف ایرانی با طرف غربی به سمت توافق پیش رفتند. در دقیقه 90 آمریکایی‌ها توافقات را به هم زدند. آنها با زیر بار توافقات نرفتن و هیچ عهد و پیمانی را برنتافتن، چه اهدافی را دنبال می‌کردند؟

مسئله اخلال در توافقات را ما نمی‌گوییم؛ جک استراو که در جریان گفتگوهای هسته‌ای سه کشور اروپایی بود اخیرا اعتراف کرد آمریکایی‌ها مذاکرات را به شکست کشاندند و نگذاشتند مذاکرات جلو رود.

امروز رئیس‌جمهور آمریکا لحن خود را نسبت به ملت و دولت ایران تغییر داده است.

باید دید او چه اقدامی را برای اثبات این ادعا انجام خواهد داد؟ اگر کاری برای رفع تحریم‌ها و تهدیدها صورت نگیرد، این موضع فقط در حد همان تغییر لحن باقی خواهد ماند. تکیه کردن به این تغییر لحن خلاف "تدبیر" و "امید" داشتن به آن یک سراب است.

https://shoma-weekly.ir/dae5N6