
او مدعی شد که جیمی کارتر در پیامی به تاریخ ۸ ژانویه ۱۹۷۹ (۱۸ دیماه ۱۳۵۷) به امام خمینی ، ایشان را تهدید کرده است که اگر از دولت بختیار حمایت نکند، در ایران حمام خون به راه خواهد افتاد. بر اساس روایت یزدی دو نفر از طرف رئیس جمهوری فرانسه پیام را تحویل دادند: «خروج شاه قطعی است که در آینده نزدیکی رخ خواهد داد. آنچه لازم است بدانید خطر دخالت ارتش است و با این خطر اوضاع بدتر خواهد شد. آیا بهتر نخواهد بود که یک دوره سکوت و آرامش به وجود آید؟» یزدی میگوید در پایان فرستادگان کارتر از قول وی خواستند که این پیام کاملا مخفی و محرمانه بماند.
به نظر میرسد ارسال این پیام، حاصل جمع بندی اجلاس گوادلوپ و نگرانی کشورهای اصلی تشکیل دهنده بلوک غرب در برابر گریزناپذیری سقوط شاه و احتمال موفقیت شوروی در تسلط بر ایران بوده است.
پاسخ امام به کارتر که در کیهان 15 مردادماه 1358 به نقل از ابراهیم یزدی چاپ شده است، چنین بود: « پیام کارتر در دو جهت بود که یکی موافقت کردن با دولت بختیار یا حداقل سکوت در این شرایط و حفظ آرامش در این مدت و یکی هم احتمال و یا پیش بینی کودتای نظامی . پیش بینی کشتار وسیع مردم که ما را از آن میترسانید. اما راجع به دولت بختیار شما سفارش میکنید که ما بر خلاف قوانین خود عمل کنیم و برفرض که من چنین خطایی بکنم، ملت ما حاضر نخواهد بود. ملت ما این همه مصیبت کشید، این همه خون داد برای اینکه از زیر بار رژیم سلطنتی و رژیم پهلوی خارج شود. ملت حاضر نیست که تمام خونها به هدر برود و شاه به سلطنت باقی باشد، و یا برود و بدتر از اول برگردد. نه حاضر است که شورای سلطنت را قبول کند و آنهم مخالف قانون اساسی است که من مکرر تشریح کردهام.
و اما قضیه اینکه آرامش باشد ما همیشه می خواهیم مملکت آرام باشد و مردم ما با آرامش زندگی کنند. اما بهدست آوردن آرامش با وجود شاه امکان ندارد.
آقای کارتر اگر حسن نیت پیدا کردهاند و میخواهند آرامش باشد و خونها ریخته نشود، خوب است که شاه را ببرند و دولت بختیار را پشتیبانی نکنند و به میل ملت که یک امر مشروعی است تسلیم شوند و از میل ملت جلوگیری نکنند. و اما قصه کودتا الان از ایران به من اطلاع دادهاند که یک کودتای نظامی در شرف تکوین است و میخواهند کشتار زیادی بکنند و از من خواستهاند کالاهای آمریکایی را تحریم کنیم و به آمریکا اخطار کنیم که اگر چنین کودتایی بشود از چشم شما می بینیم و اگر شما حسن نیت دارید باید جلوگیری کنید، برای من پیغام دادهاند که اگر کودتای نظامی بشود حکم جهاد مقدس باید داده شود، من کودتا را نه به صلاح ملت میدانم و نه به صلاح امریکا. اگر بشود از چشم شما میدانم، من نمیدانم ملت بعدها با آمریکا چه خواهد کرد و من به حکم این که یک شخص روحانی هستم و مصلحت بشر را همیشه مد نظر دارم و مصلحت ملت خودم را در نظر دارم، به شما توصیه میکنم که جلوی خونریزیها را بگیرید و نگذارید این خونریزیها تحقق پیدا کند ، ایران را به حال خود وا گذارید که اگر بکنید نه گرایش کمونیستی خواهد داشت و نه سایر مکاتب انحرافی . نه تسلیم شرق و نه تسلیم غرب خواهد شد. تاکید می کنم که اگر بخواهید آرامش در ایران حاصل شود راهی جز این نیست که نظام شاهنشاهی که قانونی نیست کنار برود و ملت را به حال خود باقی بگذارید تا من یک شورای انقلاب تاسیس کنم. از اشخاصی پاکدامن برای نقل قدرت تا انتخابات مناسب حکومت مبعوث ملت انجام گیرد. در غیر این صورت امید آرامش نیست و خوف آن دارم که اگر کودتای نظامی شود، انفجاری در ایران شود که کسی نتواند جلوی آن را بگیرد. ملت ایران از کودتای نظامی نمیترسد برای آنکه ماهها است که با قدرت نظامی درجه سختی با مردم معامله شده است و توانستهاند آرامش را برقرار سازند و الان نظام و ارتش از چند ماه قبل سستتر و ضعیفتراست. برای آنکه در باطن ارتش اختلاف ایجاد شده است. و بسیاری به ما میپیوندند و کودتا را خفه می کنند. لکن با کشتاری که من میل ندارم واقع شود، من به شما توصیه می کنم که از کودتا جلوگیری شود. جلوگیری کنید؛ که اگر بشود ملت ایران از شما می داند و برای شما ضرر دارد. این تمام پیغام من است به کارتر.»
اقتدار امام در پاسخ منجر به ناکام ماندن کودتایی شد که ردپای طراحی برای آن را در خاطرات ژنرال هایزر میتوان یافت. اگر آن روایت را صحیح تلقی کنیم؛ باید گفت که شیوه پاسخ از موضع عزت، برخاسته از تفکر دینی، شجاعانه، خودباورانه، متکی به اراده و پشتیبانی ملت و ... الگویی است که اگر در مذاکرات اخیر هم مورد توجه قرار گرفته بود؛ امضای دشمن تضمین تلقی نمیشد و بسیاری از مواضع اتخاذ شده، رنگی دیگر میگرفت.