نگاه

اومانیسم احمدی نژادی

گروه فکری آقای احمدی نژاد با بررسی این مسائل به این نتیجه رسیدند که اگر بخواهند بحث اسلام را مطرح کنند در کشورهایی که مسلمان نیستند قطعا آنطور که باید نمیتوانند چهانی شوند و نفوذی نخواهند داشت. بنابراین به این فکر افتادند که به دنبال وجه اشتراک بهتری بگردند و ایده جهان شمول تری مطرح نمایند. یعنی از اسلام عبور کنند و بحث انسانیت را مطرح کنند. این تفاوت مساله انسان و انسان گرایی احمدی نژادی با اومانیسم غربی است که البته با توجه به بحث مدیریت جهانی توسط وی مطرح می شود.
مهندس امیر نظیفی- نزدیک به 2 سال است که آقای احمدی نژاد موضوعاتی را درباره انسان و انسانیت مطرح می کند، موضوعی که شاید به طور دقیق در اکثر سخنرانی های رسمی وی دیده می شود.
مساله ای که در کنار طرح مباحث تبلیغات انتخاباتی همچون "زنده باد بهار" و "بهار انسانها میآید" یا "بهاری ترین انسان" در سخنان آقای احمدی ن‍ژاد پیوند موضوع انسان و بهار را برقرارکرد. هرچند شاید طرح موضوعات مرتبط با بهار، در واقع جنبه تبلیغی و انتخاباتی داشته باشد اما برای شفافیت مساله بهتر است که مکتب اومانیسم یا انسان گرایی و چرایی اصالت دادن قوانین و ساختار این مکتب به انسان را بررسی
کنیم.
در فرهنگ اسلامی و سیره پیامبر گرامی اسلام، همواره اصالت برای خداوند متعال بوده و انسان بر اساس این اصالت تعریف شده است. لیکن از عصر رنسانس مکتبی جدید تحت عنوان اومانیسم در اروپا شکل گرفت و ضمن اینکه اصالت را به انسان میداد همه چیز را در جهت لذت و بهره انسانها از آفرینش تعریف و در نظر می گرفت.
کانت و دکارت از جمله فیلسوفانی هستند که در این مکتب نظریه پردازی کرده اند؛ مکتبی که پس از گذشت 5 قرن از آغاز شکل گیری آن، اکنون بسیاری از اشکالات و کاستی های آن، در به سعادت رساندن بشر آشکار شده و باعث شده تا انسان و به ویژه انسان غربی رو به پرتگاههای اخلاقی و اجتماعی و دوری از اصیلترین وجود هستی یعنی خداوند باری تعالی حرکت کند.
مکتب اگزیستانیالیسم یا وجودگرایی که شاید از بزرگترین نظریه پردازان آن ژان پل سارتر باشد نیز از جمله مکاتبی است که اصالت را به بشر می دهد و می گوید که هر آنچه که دیده می شود وجود دارد و خدا نیز به دلیل غیرقابل مشاهده بودن وجود ندارد، بلکه انسان که دیده میشود و هر آنچه که میبیند دارای اصالت است و وجود دارد. اصول این مکتب نیز بر پایه اصالت بر انسان که از نظر نظریه پردازان آن قابل رویت است بنانهاده شده تا تمام برنامه ریزی ها بر پایه خواست انسان باشد.
هرچند که به نظر می رسد منظور مطالب مطرح شده از سوی آقای احمدی نژاد، اصول و مبانی مکاتب مذکور نباشد که البته هیچگونه همخوانی نیز با اصول دین و فرهنگ ما ندارد اما بیان چند نکته در تلاش وی برای ایجاد مکتبی
جدید در این حوزه ضروری به نظر می رسد. آقای احمدی نژاد 8 سال پیش چهره شناخته شده و مطرحی میان چهره های شاخص سیاسی کشور نبود اما بنا به پیشنهادات و مقتضیاتی به عنوان شهردار تهران انتخاب شد.
از آن زمان تا کنون آقای احمدی نژاد یک سیر صعودی شهرت و رشد میان رجل سیاسی را طی کرد و سال 84 به عنوان رئیس جمهور مطرح و ریاست جمهوری اسلامی ایران را عهده دار شد.
مطرح کردن انتقاداتی نسبتا تند به ساختار سیاسی و اجتماعی جامعه از جمله طرح بحث حلقه قدرت، اشراف گرایی برخی مسئولین، انتقادات سیاسی بخصوص در بعد سیاست خارجی و عجین شدن این مسائل با طرح بحث عدالت از سوی احمدی نژاد باعث شد که جامعه پذیرش نسبتا مناسبی نسبت به وی پیدا کند. به همین جهت شاهد بودیم که در نهمین دور از انتخابات ریاست جمهوری، گفتمان مطرح شده از سوی احمدی نژاد مورد استقبال عموم جامعه قرار گرفت و به عنوان گفتمان سوم تیر شناخته و مشهور شد. از آنجا که مخاطب عام این گفتمان افراد سطح متوسط و پایین و مستضعفین بودند و البته این قشر، عده کثیری از بدنه جامعه را به خود اختصاص می داد، باعث شد که احمدی نژاد در این دور پیروز انتخابات باشد؛ لذا موضوع توان بالای احمدی نژاد برای جذب برخی یا عده زیادی از افراد در جامعه
مطرح شد.
پس از آن نیز، وی ایده هایی را در مسائل خارجی مطرح کرد و انتقادات تندی را در برخی مباحث همچون بحث هولوکاست به قدرت های جهانی وارد ساخت. بحث هولوکاست با دو سوال مبنی بر اینکه بر فرض انجام گرفتن این اقدام چرا اجازه تحقیق در این رابطه داده نمی شود؟ و چرا به جای آلمان ها، مسلمانان و فلسطینیان تاوان جنایت دیگران را می دهند؟ عنوان شد. این مساله که در سازمان ملل هم مطرح شد جنبه تبلیغی مناسبی برای احمدی نژاد داشت و باعث شد که در عرصه جهانی به جهت شجاعتی که در طرح آن داشت
میان مسلمانان و بخصوص آزادی خواهان دنیا طرفدار پیدا کرد.
تا جایی که من به خاطر دارم در سال 86، در سفری که به دوبی داشتم زیر میز رزروشن هتل عکس احمدی نژاد را دیدم؛ خیلی تعجب کردم! از خانمی که مسئول رزوشن بود دلیل این اقدام را پرسیدم! آن خانم از احمدی نژاد بسیار تعریف کرد و وقتی دلیل علاقه را پرسیدم گفت: کسی در دنیا جرات بیان چنین صحبت هایی را علیه اسرائیل و آمریکا نداشته است!
در این مقطع بحث تبلیغات خارجی هم برای وی شکل گرفت و غیر از طرفداران ایرانی، گفتمان احمدی نژاد میان همه کسانی که ضد اسرائیل هستند به عنوان یک فرد شجاع و جسور مطرح شد.
به یکباره و با سرعت خیلی زیاد احمدی نژاد که حتی تا 2سال قبل در کشور ایران هم شناخته شده نبود، در داخل و خارج از کشور نامی پرآوازه گشت که در بسیاری از سایتها و رسانه ها هر روزه نام و بیاناتی از ایشان منتشر میشد. این مسئله برای همه تحلیلگران داخلی و خارجی و حتی برای اطرافیان و طیف فکری ایشان نیز خارج از روند عادی و در برخی موارد تحیرآور بود. همه این مسائل منجر به طرح این نظریه شد که آقای احمدی نژاد نه تنها یک شخصیت مدیر و آزادی خواه داخلی است بلکه میتواند به عنوان یکی شخصیت جهانی مطرح شود و ظرفیت رهبری و مدیریت جهانی هم دارد. احمدی نژاد که در سفرهای استانی با جمعیتهای میلیونی استقبال و تشویق میشد در سفرهای به لبنان و کشورهای آسیای شرقی، آفریقایی و آمریکای لاتین نیز مورد استقبال بسیار خوبی قرار میگرفت که این موضوع به تقویت این نظریه نزد حلقه فکری نزدیک به ایشان کمک کرد. اگر روزنامه ایران در دو سه سال گذشته بررسی شود مشخص می شود که بحث مدیریت جهانی را برای احمدی نژاد مطرح می کند؛ یا نگارش و چاپ کتاب "احمدی نژاد معجزه هزاره سوم" که در مجموعه ریاست جمهوری طراحی و اجرا گردید، مؤید یک حرکت تبلیغاتی برای به اصطلاح چهانی کردن ایشان بود. یعنی وی این توان را دارد که رهبری جهان اسلام و حتی مدیریت جهانی را به عهده بگیرد.
سخنرانی های وی در سازمان ملل در مورد مدیریت جهانی نیز حاکی از همین موضوع است. اما نکته قابل توجه این است که همه جهان که مسلمان نیستند؛ و انقلاب اسلامی ایران از ابتدای تشکیل بر پایه اصول اسلامی بنیان گذاشته شده و احمدی نژاد هم با تاکید بر همین ارزش های اسلامی در انتخابات به پیروزی رسید و احمدی نژاد هم رییس جمهوری اسلامی ایران است! درست است که برخی آزادی خواهان دنیا هم به خاطر دلایل ذکر شده از مواضع احمدی نژاد حمایت می کردند اما اصل بحث بر سر اسلام بود. حضرت امام رحمت الله علیه در مباحث مرتبط با صدور انقلاب اسلامی، مسائل اسلامی را مطرح می کردند و البته اسلام را نجاتبخش تمامی مردم دنیا از استتضعاف و استکبار میدانستند و می فرمودند مردم ما به خاطر ارزش های اسلامی قیام کردند و به پیروزی رسیدند؛ چون کسانی بودند که روحیات ملی گرایانه داشتند اما هرگز نتوانستند حکومت شاهنشاهی را سرنگون کنند. گروه فکری آقای احمدی نژاد با بررسی این مسائل به این نتیجه رسیدند که اگر بخواهند بحث اسلام را مطرح کنند در کشورهایی که مسلمان نیستند قطعا آنطور که باید نمیتوانند چهانی شوند و نفوذی نخواهند داشت.
بنابراین به این فکر افتادند که به دنبال وجه اشتراک بهتری بگردند و ایده جهان شمول تری مطرح نمایند. یعنی از اسلام عبور کنند و بحث انسانیت را مطرح کنند.
این تفاوت مساله انسان و انسان گرایی احمدی نژادی با اومانیسم غربی است که البته با توجه به بحث مدیریت جهانی توسط وی مطرح می شود. انحراف در این ایده فکری این است که انسان و انسانیت را اعم از اسلام پنداشته است! شاید هدف آقای احمدی نژاد این است که میخواهد انقلاب را صادر کند، که حضرت امام رحمت الله علیه و مقام معظم رهبری نیز بر بحث صدور انقلاب تاکید داشته اند و به عنوان راهبردی اثرگذار همواره مطرح بوده است.
اما این راهبرد چند پایه دارد و پایه اصلی آن، اسلام است؛ که سرلوحه حمایت از انقلابها و اقدامات چند دهه گذشته قرار داشته است. صدور انقلاب نیز بر اساس اسلام است و وجه دیگر آن نیز حمایت از مستضفعین در لوای پرچم اسلامی است یعنی انقلاب اسلامی هر وقت مسلمانی را ببیند که به استضعاف کشیده شده باید کمک و یاری کند که حمایت های از حزب الله لبنان و کمک به جنبش فلسطینی ها از نمونه های بارز این مساله است. علیرغم همه اقدامات رژیم صهیونیستی علیه مسلمانان فلسطین و لبنان جمهوری اسلامی از آنها حمایت کرده است. پیش از آن نیز در جریان جنگ علیه مسلمانان بوسنی هرزگوین جمهوری اسلامی به دفاع از آنها پرداخت. این دو پایه اصلی، برای صدور انقلاب است که در همین جا آقای احمدی نژاد و حلقه فکری اطراف ایشان دچار یک پارادوکس و تناقض شده است، در بحث دوم که مساله دفاع  از مستضعفین است در دنیا افراد و ملت هایی هستند که به استضعاف کشیده شده اند و باید از آنها حمایت کرد اما مسلمان نیستند و از دید ایشان ما نمی توانیم بحث اسلام را مطرح کنیم. وی حس کرد که اگر بخواهیم از اسلام حرف بزنیم نمی توانیم حرفی برای کل جهان داشته باشیم و بحث انسانیت را در مقابل اسلامیت مطرح کرد. این تناقض خود را بصورت موضعگیریهایی که توسط کسانی که از لحاظ فکری به ایشان نزدیک هستند بصورت کاملاً متناقض با اصول انقلاب اسلامی، نشان داد که طرح موضوعاتی مانند دوستی با مردم اسرائیل و یا اخیرا موضوعی درباره رابطه دین و دینداری و شباهت آن با اسب و اسب سواری مطرح شده که اسب وجود
دارد ولی کسی اسب سواری نمی کند!
دین هم هست اما دین داری نمی تواند اصل و اساس حکومت ها قرار بگیرد؛ این جنبه خطرناکی است که به نظر می رسد روند صعودی احمدی نژاد در به دست آوردن وجهه میان مردم و البته دنیا به یک روند نزولی مبدل ساخت. برای تکمیل این مساله، در سخنرانی های آقای احمدی نژاد به صورت مکرر یعنی به عنوان نمونه حدود 35 بار در یک ساعت سخنرانی، از کلمه انسان، ارزش های انسانی و کلمات مترادف با آن استفاده کرده است.
این روند رشد جایگاه اجتماعی وی دچار خلل شد و در حقیقت پشتوانه مذهبی مردم ایران را از دست داد؛ چون جامعه ایران یک جامعه کاملا مذهبی است و مذهب در ایران ریشه 2000ساله دارد و حکومت های مرکزی گذشته هم پای بند به مذهب بوده اند.
لذا احمدی نژاد با طرح این موضوع جایگاه خود را میان قشر مذهبی جامعه از دست داد؛ البته این موضوع پیوند جالبی هم با بحث ایرانیت برقرار کرد. آنها گمان می کردند که طرح این بحث میان جامعه ایران می تواند جایگاه بالایی داشته باشد، یا بحثی که در رابطه با کوروش مطرح شد که به نظر می رسد به ضرر آنها تمام شد.
به هر حال اومانیسمی که احمدی نژاد مطرح می کند، نه اینکه دید اومانیسم غربی را داشته باشد چون بحث اصالت خدا را مطرح می کند و در رابطه با به کمال رسیدن بشر هم صحبت می کند. در برخی از این مباحث نوعی التقاط هم دیده می شود، در اثر تاثیراتی است که از سیستم فکری دریافت می کند و در حلقه بسته ای گرفتار شده است.
اما به هر حال نوعی انسان گرایی است که ایده آن توسط این گروه مطرح شده و نشان داده که خواسته اند یک شخصیت جهانی از احمدی نژاد بسازند و در انتخاباتی که برگزار می شود یک سیستم تبلیغی قوی پشت سر آقای احمدی نژاد قرار گیرد و با این ایده ها زمینه حضور این طیف را که با عنوان گروه انحرافی هم شناخته می شوند فراهم کنند. یکی از نمودهای بارز اومانیسم و فاصله گرفتن از ارزشهای اسلامی را می توان در برخی اظهارنظرهای اخیر در مورد حضرت صاحب الزمان و یا اتفاقی که در ونزوئلا و در جریان فوت چاوز روی داد مشاهده کرد؛ اقدامی که از هر لحاظ برای رئیس جمهور جمهوری اسلامی مناسب نبود. نکته قابل تامل دیگر در ای خصوص، ادعای بازگشت چاوز با امام زمان(عج) و یا استفاده از شال عزا در مراسم تدفین چاوز بود. ما تنها در عزاداریهای اهل بیت و حضرت اباعبدالله از شال عزا استفاده میکنیم! و حتی شاید هیچکس در مراسم تدفین پدر و مادر یا عزیزان خود نیز شال عزا برگردن نیندازد! به نظر می رسد انجام این گونه اقدامات زیاده روی هایی است که از سوی احمدی نژاد صورت گرفت.
این مسائل می تواند زنگ خطری باشد برای کسانی که اسلام را کنار گذاشته اند و خواسته اند از مدل تغییر یافته مکاتبی همچون سوسیالیسم، کمونیسم، کاپیتالیسم و اومانیسم پیروی کنند و همه آنها نیز با شکست مواجه شده اند. البته خداوند همه آفرینش را برای انسان خلق کرده و به انسان مقام خلیف اللهی عنایت کرده و انسان را نیز برای عبادت،  و رسیدن به کمال را در رسیدن به خود قرارداده! "و ما خلقت الانس و الجن الا لیعبدون". پیامبران الهی نیز همین مساله را مدنظر داشته اند؛ امیدواریم که آقای احمدی نژاد از اومانیسم فاصله بگیرد و به مکتب اسلام که نه تنها از مکاتب غربی کم ندارد بلکه کافی برای سعادت بشر است و از جانب خداوند متعال نازل شده است برگردد.
و در آخر به کلام امام خمینی(ره) رجوع میکنیم که فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد»؛ ولایت فقیه در واقع پرچمی است مه در فتنه و انحراف راه درست را به ما نشان میدهد و نه تنها ما ر به ورطه افراط و تفریط نمی اندازد بلکه از التقاطهای مختلف فکری نیز حفظ مینماید.
امیدواریم ایشان نیز به آغوش ولایت فقیه بازگردد
https://shoma-weekly.ir/9PqIQr