علما و طلاب از امام درخواست کردند که سخنرانی نمایند امام پس از حمد و ثنای خداوند و صلوات بر پیامبر و عترت معصوم آن حضرت خطاب به حضار فرمودند: "شما آقایان محترم در هر مقامی که هستید با کمال متانت و استقامت در مقابل کارهای خلاف شرع و قانون این دستگاه بایستید، از سرنیزههای پوسیده نترسید، این سرنیزهها به زودی خواهد شکست، خواهیم دید دستگاه حاکمه با سرنیزه نمیتواند در مقابل خواستهی یک ملت بزرگ مقاومت کند، دیر یا زود شکست میخورد. اکنون هم درمانده و شکست خورده است."
این سخنان در زمانی ایراد میشود که شاه مغرور شش میلیون رای دارد، و تقریبا ارباب (آمریکا) تاییدش کردهاست و کشورهای غربی و شرقی نیز مستقیم و غیر مستقیم او را تایید کردهاند. امام میفرماید که: "درمانده و شکست خورده است روی درماندگی به این بیفرهنگیها که ملاحظه میکنید دست میزند، درمانده است، ما میل نداشتیم کار به این رسواییها بکشد، اصلا هیچ کدام از آقایان در قم تصورش را هم نمیکردند که میشود اینجوری حرف زد. چرا باید شاه مملکت اینقدر از ملت جدا باشد که وقتی پیشنهادی میدهدبا بی اعتنایی و عکس العمل منفی مردم روبرو شود. چرا باید چنین باشد، شاه مملکت باید جوری باشد که وقتی پیشنهادی میدهد، درخواستی میکند ملت با جان و دل در انجام آن بکوشند نه آنکه ملت به مقابله برخیزد و رفراندوم شاه در سراسر کشور بیش از چندهزار همراه نداشته باشد"
این تعبیر را البته ایشان برای کوچک کردن موضوع دارد؛ من واقعاً این عددی که ایشان فرموده نمیدانم که جنبهی مبالغه است یا جنبهی واقعی. امام جملهی دیگری میفرماید: "ما میل نداشتیم برای سران این مملکت چنین شکست و فضاحتی به بار آید، خوب است قدری عبرت بگیرند" به جای قانون شکنی و زندان کردن علما و محترمین، به جای سرنیزه و قلدری در مقابل خواست ملت باید تسلیم شود، با سرنیزه نمیتوان ملت را ساکت و تسلیم کرد."
امام در تایید ملت فرمودند: "مردم مقاومت کنید، نباید تسلیم شوید" و راجع به علما فرمودهاند: "با زور و قلدری نمیتوان روحانیت را از وظایفی که اسلام بر عهده آنان گذاشته بازداشت، اگر آقای اسلامی را نگذاشتند در تهران منبر برود دیدم که ایشان در بندر پهلوی منبر رفتند و حقایق را آنجا بیان کردند اگر در بندر پهلوی از ادامهی سخنان ایشان جلوگیری کردند، شک نداشته باشند که ایشان سخنان خود را در جایی دیگر و هر کجا فرصت پیدا کنند خواهند گفت." در واقع این نکته، آموزشی برای علما، فضلا و اهل منبر است همچنین ایشان غیرمستقیم میگویند: "اگر با بردن عدهای به زندان از علما و خطبا، آنان را از سخن گفتن باز داشتند، سایر آقایان روحانیون که هنوز توقیف نشدهاند سخن خواهند گفت؛ و مردم را متوجه خواهند کرد،مگر میشود زبان روحانیت را برید."
این اولین سخنرانی حضرت امام بود که تقریبا پس از آن ضرباتی که محمدرضای خائن (پهلوی) از نظر نظامی و امنیتی بوسیلهی ساواک، شهربانی و نیروهای نظامی در ظاهر و بوسیله رای رفراندم از نظر معنوی وارد کرده بود صورت گرفته و نشان میدهد که در این شروع، امام تنها بوده است.
شاه و اطرافیانش گمان می کردند با اعلام رای بالا سلطه پیدا کردهاند. از طرفی سکوت علمای بزرگ و مراجع در ماه رمضان عمدهی منبرها را در ماه رمضان به سکوت کشید و این برای شاه یک پیامی داشت به این معنا که دیگر هیچ خبری نیست.
نیرنگهای اعمال شده از طرف شاه و اطرافیان همراه، مطرح کردن اختلافات علما و متدینین یکی دیگر از عواملی بود که شاه به کار میبرد و خیال میکرد موفق است. لذا بیان این حقایق و موضعگیری مستحکم امام و پخش آن به توسط متدینین در سراسر کشور امواج جدیدی در سطح کشور به راه انداخت، سخنان سحر گونه و مستحکم امام برای علما و طلاب، به ویژه هیاتهای دینی که پیاده نظام مرجع تقلید بودند، خوراک بسیار جدی را فراهم کرد.
بعد از این سخنرانی، امام خمینی(ره) علمای بزرگ بلاد را از مراکز استانها و شهرهای بزرگ دعوت نمودند. و از آنها خواستند که برای وحدت باید جلسات را از نو تنظیم کنند و این جلسات شروع شد. شرکت کنندگان در این مجموعه آقایان آیات عظام و علماء اعلام گلپایگانی، شریعتمداری، حائری یزدی، علامه محمد حسین طباطبایی، محقق داماد، زنجانی، شیخ حسین لنگرودی و حاج شیخ هاشم آملی در این برنامهها شرکت داشتند و سعی امام بیشتر بر این بود که این جلسات را در منزل بزرگان برگزار کنند. کما اینکه اولین جلسه را در منزل مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری که فرزند ایشان هم یکی از بزرگان حوزه بودند. تبرکاً و تیمناً تشکیل دادند.