نگاه

انقلابی‌گری توقف ناپذیراست

بیداری اسلامی در کشورهای منطقه و شکست مکرر اسطوره غیرقابل شکست رژیم صهیونیستی در کمتر از چند سال توسط جوانان حزب الله و حماس، پیشرفت‌های بی‌نظیر علمی جوانان در ایران در لبیک به مطالبه مقام معظم رهبری، استیصال دشمنان انقلاب اسلامی به خصوص آمریکا در منطقه تحت تاثیر موج سوم انقلاب اسلامی و... جملگی بیانگر افزایش عمق و نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی به رهبری اقرب مردم زمانه به عصمت و نایب بر حق امام عصر و زمان (عج) است.
صالح اسکندری- اغلب انقلابهای بزرگ دنیا پس از پیروزی با تشکیل نظام سیاسی جدید ماموریت خود را پایان یافته میدانند و مولفههای انقلابیگری را یکی پس از دیگری از خود میزدایند. این انقلابها در دوران زوال حتی به فرزندان خود هم رحم نمیکنند. انقلاب و انقلابیگری بهعنوان نمادی از تغییر و تحولخواهی در چنبره ثباتگرایی و محافظهکاری نظام سیاسی جدید اسیر میشود و به مرور چیزی از انقلاب باقی نمیماند؛ اما انقلاب اسلامی ایران از این قاعده مستثنی است؛ چرا که انقلاب ایران زنده است و هنوز رسالتهای ملی، منطقهای و جهانی خود را به پایان نرسانده است. شواهد و قرائن نشان میدهد موج سوم انقلاب توفندهتر از موج اول آن کشور، منطقه و جهان را در بر خواهد گرفت و معادلات سیاسی داخلی و خارجی را آبستن تحولات جدی خواهد ساخت.

در واقع نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر یک روح نرمافزاری بیبدیل و یک بافت معنوی اصیل و بیپایان است که منادی جاودانگی است و زوال و مماتی برای آن قابل تصور نیست. نظام اسلامی مفاهیم اصلی و بنمایههای تئوریک و ایدئولوژیک خود را از انقلاب در مفاهیمی نظیر عدالت، آزادی، استقلال، عقلانیت، معنویت، کرامت انسانی و... گرفته که جملگی ریشه در دین مبین اسلام که برای تمام زمانها و مکانها ابلاغ و ارسال شده است دارند. قواعد تصمیمگیری و آرمانهای نظام اسلامی ریشه در وحی الهی دارد و کهنهشدنی نیست.

این بافت معنوی با منطق اسلامی گره خورده و اعتبار خود را از متن قرآن و آموزههای عترت (علیهم السلام) میگیرد. اصول این نظام که‌‌ همان علل موجده انقلاب اسلامی است جوانتر و با نشاطتر از گذشته امروز در مقام تاثیرگذاری، الهامبخش جنبش بیداری اسلامی و انقلابهای عظیم منطقه گشته است. پرواز انقلاب هنوز به زمین ننشسته است و بر فراز منطقه خاورمیانه و حتی سرزمینها دورتر از این منطقه در حال چرخش است. انقلاب اسلامی برای حیات ابدی مرزهای عقیدتی جهان را درنوردیده است و با رعایت مصالح ملی از اقیانوس آرام گرفته تا آمریکای لاتین و از شرق آسیا گرفته تا غرب آسیا و اروپا را زیر چتر خود قرار داده است. نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی ناشی از همین انقلابیگری است و الا اکتفا به محافظهکاریهای نظام سیاسی ما را در همین مرزهای محدود جغرافیایی محدود مینماید.

بدون تردید یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی پس از قرنهای متمادی «بسط ید» مومنان برای اداره اسلامی جامعه بود. هر چند در ایران ریشههای این تفکر در عصر صفویه شکل گرفت و در نهضت تنباکو به رهبری میرزای شیرازی اولین میوه خود را داد و موجبات عزت ملی ایرانیان و خلع ید استعمار از مواهب مادی و معنوی کشورمان را فراهم کرد؛ اما تجربه مشروطه گسلی بود که در لوای حکومت قانون به «تحدید ید» مومنان انجامید و آلترناتیوی از نحوه اداره جامعه را پیش روی ایرانیان نهاد. برخی از ایرانشناسان تجربه مشروطه را ناشی از احساس خطر انگلیسیها از میزان نفوذ رو به تزاید روح اسلامی در اداره جامعه و تقابل عینی آن با استبداد و استعمار دانستهاند. اما لاجرم قانون منهای دین در مشروطه مساوی شد با دیکتاتوری رضاخان قزاق و سلطنت وابسته فرزند فاسد و نالایقش محمد رضا پهلوی.

انقلاب اسلامی در ایران نقطه عزیمت دوبارهای بود بر مسیر احیاء دولت اسلامی و بازگذاشتن دست مومنان در اداره جامعه. در واقع در حرکت اسلامی ملت ایران انقلاب اسلامی اولین منزلگاه بود که در ادامه به تشکیل نظام اسلامی انجامید. تحقق گفتمان انقلاب از‌‌ همان عنفوان انقلاب اسلامی بهعنوان یکی از اهداف اصلی حرکت اسلامی ملت ایران مطرح شد و صورتبندی واقعی این گفتمان با تمام لوازم و جوانبش مقدمهای بر شکلگیری بطئی «جامعه اسلامی» قلمداد میشد. اما در این مسیر ملت بصیر ایران شاهد پستی و بلندیهایی نیز بود.

با گذشت ۳۷ سال از پیروزی انقلاب روز به روز بر ارادت به انقلاب و ولایتپذیری ملت ایران افزوده میشود. ایمان و اعتقاد قلبی و وابستگی عاطفی و فکری ملت به نظام اسلامی را تنها میتوان در قالب عقلانیت دینی تفسیر نمود. جامعه ایرانی با بلوغ دینی و سیاسی به این نکته رسیده است که نظام اسلامی با محوریت ولایت فقیه، تنها راه ادامه سیره معصومین (ع) تا ظهور حضرت بقیهالله (ارواحنا له الفدا) و اصیلترین راه انتظار فرج است. امروز ایران اسلامی شاهد جامعهپذیری این تئوری حضرت امام خمینی (ره) است که هر آنچه به غیر از ولایت فقیه در برهه کنونی، طاغوت و پذیرش ولایت غیرخداست. نه لیبرال دموکراسی و نه سوسیال دموکراسی هیچکدام قادر نیستند جایگزین نظام اسلامی گردند. انقلابیگری ملت ایران را به این باور رسانده است که «کَلِمَهُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها» کلمه توحید (لا اله الا الله) دژ و حصار محکم من است. هر کس آن را بگوید، داخل حصار من شده و هر کس داخل قلعه و حصار من شود، از عذاب من در امان است. سپس حضرت رضا علیه السلام فرمود: «بشرطها و انا من شروطها» اما در صورتی که به شرطهای آن عمل شود و من یکی از آن شرطها هستم.

فرمایش امام به این معنی است که توحید در صورتی مقبول درگاه خداوند است که همراه با پذیرش ولایت
اهل بیت باشد. در نگاه توحیدی از آنجا که غایت القصوای هستی یگانه
پرستی و تسلیم در برابر ذات اقدس الهی است از این رو کسی که خود را بنده خدا میداند حاضر نمیشود بندگی و بردگی کس دیگری را بپذیرد؛ زیرا خواسته یا ناخواسته در دام شرک افتاده است. زمانی که در پاسخ به سوال «لمن الملک»، گفته شود: «للَّه الواحد القهّار» (غافر: ۱۶) شالوده انقلاب اسلامی چیده میشود. در دوران سلطه استکبار، غفلت از توحید ناب اسلامى و مفهوم زندگى شمول آن بود که صحنه را براى بُتهاى استعمار باز گذارد و به خداوندان زر و زور، فرصت تاختوتاز داد. در این هستیشناسی بینیازی از غیرخدا مقدمه استقلال شخصیتی و خودباوری است که این خودباوری سنگ بنای اعتماد به نفس ملی به حساب میآید. در حقیقت مبتنی بر این نگاه وحیانی انقلابیگری حقیقی تنها برای یک انسان موحد ممکن است. چرا که در این منظر هیچ انسانی بر انسان دیگری حق ولایت ندارد و تنها مالکیت، ربوبیت و ولایت از آن ذات اقدس اله است. (شورا: ۹) و (انعام: ۶۲) اسلام، دین توحید است و توحید یعنى رهایى انسان از عبودیت و اطاعت و تسلیم در برابر هر چیز و هرکس به جز خدا. این انسان با احساس بینیازی از غیر خدا ضمن نفی سلطهپذیری به نوعی استقلال شخصیتی میرسد. امام
علی
(ع) در وصیتی خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) میفرماید: «لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا» بنده غیرخدا مباش، زیرا خداوند تو را آزاد آفریده است. (مجلسى، محمدباقر، ج ۴۷: ۲۱۴).

«ان الله لا یغیر ما بقـوم حتی یغیروا ما بانفسهم»
(رعد: ۱۱) انقلاب فرهنگی، انقلاب اقتصادی، انقلاب سیاسی، انقلاب علمی، انقلاب عملی و... محصول خودباوری است. امروز ملت ایران و به
خصوص جوانان بر اثر فاکتورهای تاثیرگذاری نظیر انقلاب، دفاع مقدس، شخصیت ویژه امام خمینی (ره) به نصاب قابل قبولی از انقلابیگری دست یافته است. دشمن این انقلابیگری دستگاه استکبار سیطره جوی جهانی است. ملتی که به خودش اعتماد ندارد، همیشه منتظر است برای او چیزی فراهم کنند و به او بدهند. استعمار، اعتقاد و ایمان ملت به خودش را از او گرفته بود؛ اما انقلاب، زندگى و نشاط و ایمان مردم را به آنها برگرداند.

بیداری اسلامی در کشورهای منطقه و شکست مکرر اسطوره غیرقابل شکست رژیم صهیونیستی در کمتر از چند سال توسط جوانان حزب الله و حماس، پیشرفتهای بینظیر علمی جوانان در ایران در لبیک به مطالبه مقام معظم رهبری، استیصال دشمنان انقلاب اسلامی به خصوص آمریکا در منطقه تحت تاثیر موج سوم انقلاب اسلامی و... جملگی بیانگر افزایش عمق و نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی به رهبری اقرب مردم زمانه به عصمت و نایب بر حق امام عصر و زمان (عج) است. در این فضا کسانی که میخواهند انقلاب اسلامی را به تجلی مکانی و زمانی آن یعنی جمهوری اسلامی تقلیل دهند شرعا و عقلا مجاز نیستند. این دسته بهدنبال کاهش درجه اقتدار ملت و انقلاب ایران هستند و امنیت ملی کشور را آبستن مخاطره میکنند. اتفاقا انقلابیگری مبتنیبر منافع ملی و تامینکننده امنیت ملی کشور است؛ زیرا روح انقلاب اسلامی ایران براساس ترویج حسنهای عقلی و تقبیح قبحهای عقلی استوار است.

https://shoma-weekly.ir/wUQjHU