امام(ره) در طول عمر پربرکت خود همواره درمورد خطر آمریکا و صهیونیسم هشدار دادهاند وحتی در وصیت نامه خود به علما ومسئولان نظام تاکید کردهاند؛" با جدیت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر غرب یا شرقزدگان و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیری نمایند و بدانند که مخالفین اسلام وکشورهای اسلامی که همان ابرقدرتهای چپاولگر بین المللی هستند با تدریج و ظرافت در کشور ما وکشورهای اسلامی دیگر رفته وبا دست افراد خود ملتها کشورها را به دام استعمار میکشانند. باید با هوشیاری مراقب باشید و با احساس اولین قدم نفوذی به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید." ما میگوییم باید مو به مو به این وصیت عمل کرد تا انقلاب از آفتهای انحراف ونفوذ در امان بماند.
حبیب الله عسکراولادی- دیروز در مورد پاسداری از تاریخ انقلاب و خطر نادیده گرفتن خدمات گذشته بحثی در خصوص شناسایی انحراف مطرح کردیم. در این قسمت به موضوع مهم شناسایی خطر استکبار جهانی وخطر دور شدن از استکبار ستیزی اشاره میکنیم و ربط آن را با حلقه انحراف در زیر میخوانید.
انحراف از استکبار ستیزی
یکی از امتیازات خوب آقای دکتر احمدی نژاد که مورد تقدیر رهبری معظم انقلاب هم بوده موضعگیری اصولی در برابر استکبار جهانی و بویژه صهیونیسم بینالملل است. طرح سئوالات جدی درمورد مسئله هولوکاست، صهیونیستها را عصبانی کرد و پاسخی هم برای آن پیدا نکردند ودر محافل مردمی جهان مات ومبهوت شدند. متاسفانه در اوج محبوبیت آقای احمدی نژاد درخصوص آمریکا ستیزی و موضعگیری اصولی در برابر رژیم صهیونیستی یک باره آقای مشایی بحث دوستی ملت ایران با مردم اسرائیل را آنهم از موضع معاون رئیس جمهور مطرح کرده و تصریح میکند:" ما مردم آمریکا را از برترین ملتهای دنیا میدانیم، ایران با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است!"
این سخن در داخل وخارج واکنشهای زیادی داشت. مردم ونخبگان این موضع را ناپسند دانسته و تقبیح کردند. آخر چطور میشود یک رژیم فاسد که ملت مظلوم فلسطین را از خانه و کاشانه خود آواره کرده ، مردان و زنان و کودکان معصوم فلسطینی را قتل عام کرده و بعد اشرار قوم یهود را از سراسر جهان جمع کرده و در سرزمین فلسطین جا داده است، آن وقت ما بگوییم؛ "ایران با مردم اسرائیل دوست است"؟! اصلا ما کشوری بهنام اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم، آن را یک رژیم جعلی میدانیم و از آن به عنوان "رژیم صهیونیستی" یا "رژیم اشغالگر قدس" یاد میکنیم. رهبر معظم انقلاب صریحا در این مورد موضع گرفته وفرمودند:" اینکه گفته شود ما با مردم اسرائیل مثل دیگرمردم دنیا دوست هستیم حرف درستی نیست، غیر منطقی و اشتباه است. موضع دولت و جمهوری اسلامی این نیست. این اظهار نظر غلطی است." رژیم صهیونیستی همان وقت که این حرف غلط زده شد در واکنش به این موضوع ضمن تقدیر از آقای مشایی به او لقب دوست اسرائیل داده بود. ما میگوییم دوست اسرائیل نباید در کنار رئیس جمهور باشد چون این انحراف جلوه داشت . آقای احمدی نژاد مواضع صریحی در دفاع از ولایت فقیه دارند یک وقت گفته بودند؛ "در هیچ تصمیمی بدون رضایت ولایت فقیه خیری وجود ندارد" ونیز گفته بودند " راه درست اطاعت از رهبری است"، خوب ایشان همین فرد را که اسرائیل میگوید او دوست ماست، به سمت معاون اول رئیس جمهورمنصوب کرد!
دوستان نزدیک رئیس جمهور و نخبگان از این انتصاب گله و انتقاد کردند. رهبری معظم انقلاب در نامهای رسما فرمودند: " انتصاب مشایی برخلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف وسرخوردگی میان علاقهمندان شماست." قاعدتا اگر ایشان روی قول خود مبنی بر رضایت رهبری در مورد تصمیمگیریها ایستاده است، نباید اینقدر اصرار داشته باشد که مشایی همچنان نزدیک ترین عنصر به او در مدیریت کشور باشد. آقای احمدی نژاد با حکم اخیری که به مشایی داده و او را درحد اولیای الهی توصیف کرده است و اگر وفادار به این بیان خود که گفته بود؛" ما موظف به پیروی از ولایت فقیه هستیم" و " راه درست اطاعت از رهبری است"، است چگونه این دو موضع با هم سازگاری خواهد داشت؟! واین تعریف و توصیفها موجب رنجش دوستان اوست. نسبت عاطفی و فامیلی رئیسجمهور با مشایی نباید بهگونهای باشد که او از استکبار ستیزی و دشمنی با صهیونیسم ذرهای فاصله بگیرد . او در مقابل ملت سوگند خورده است که حب دوستان انقلاب و بغض وکینه دشمنان اسلام وانقلاب را در دل خود داشته باشد. البته این به آن معنا نیست که بغض دشمنان اسلام را ندارد. انصاف باید داشت که او در مبارزه با آمریکا واسرائیل غاصب چیزی کم نگذاشته است. اما باید مواضعی را که در مردم شبهه و تردید ایجاد میکند روشن کند، یکی از آن شبهات همین شبهه است که اشاره کردم. امام(ره) در طول عمر پربرکت خود همواره درمورد خطر آمریکا و صهیونیسم هشدار دادهاند وحتی در وصیت نامه خود به علما ومسئولان نظام تاکید کردهاند؛" با جدیت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر غرب یا شرقزدگان و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیری نمایند و بدانند که مخالفین اسلام وکشورهای اسلامی که همان ابرقدرتهای چپاولگر بین المللی هستند با تدریج و ظرافت در کشور ما وکشورهای اسلامی دیگر رفته وبا دست افراد خود ملتها کشورها را به دام استعمار میکشانند. باید با هوشیاری مراقب باشید و با احساس اولین قدم نفوذی به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید." ما میگوییم باید مو به مو به این وصیت عمل کرد تا انقلاب از آفتهای انحراف ونفوذ در امان بماند.
انحراف از استکبار ستیزی
یکی از امتیازات خوب آقای دکتر احمدی نژاد که مورد تقدیر رهبری معظم انقلاب هم بوده موضعگیری اصولی در برابر استکبار جهانی و بویژه صهیونیسم بینالملل است. طرح سئوالات جدی درمورد مسئله هولوکاست، صهیونیستها را عصبانی کرد و پاسخی هم برای آن پیدا نکردند ودر محافل مردمی جهان مات ومبهوت شدند. متاسفانه در اوج محبوبیت آقای احمدی نژاد درخصوص آمریکا ستیزی و موضعگیری اصولی در برابر رژیم صهیونیستی یک باره آقای مشایی بحث دوستی ملت ایران با مردم اسرائیل را آنهم از موضع معاون رئیس جمهور مطرح کرده و تصریح میکند:" ما مردم آمریکا را از برترین ملتهای دنیا میدانیم، ایران با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است!"
این سخن در داخل وخارج واکنشهای زیادی داشت. مردم ونخبگان این موضع را ناپسند دانسته و تقبیح کردند. آخر چطور میشود یک رژیم فاسد که ملت مظلوم فلسطین را از خانه و کاشانه خود آواره کرده ، مردان و زنان و کودکان معصوم فلسطینی را قتل عام کرده و بعد اشرار قوم یهود را از سراسر جهان جمع کرده و در سرزمین فلسطین جا داده است، آن وقت ما بگوییم؛ "ایران با مردم اسرائیل دوست است"؟! اصلا ما کشوری بهنام اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم، آن را یک رژیم جعلی میدانیم و از آن به عنوان "رژیم صهیونیستی" یا "رژیم اشغالگر قدس" یاد میکنیم. رهبر معظم انقلاب صریحا در این مورد موضع گرفته وفرمودند:" اینکه گفته شود ما با مردم اسرائیل مثل دیگرمردم دنیا دوست هستیم حرف درستی نیست، غیر منطقی و اشتباه است. موضع دولت و جمهوری اسلامی این نیست. این اظهار نظر غلطی است." رژیم صهیونیستی همان وقت که این حرف غلط زده شد در واکنش به این موضوع ضمن تقدیر از آقای مشایی به او لقب دوست اسرائیل داده بود. ما میگوییم دوست اسرائیل نباید در کنار رئیس جمهور باشد چون این انحراف جلوه داشت . آقای احمدی نژاد مواضع صریحی در دفاع از ولایت فقیه دارند یک وقت گفته بودند؛ "در هیچ تصمیمی بدون رضایت ولایت فقیه خیری وجود ندارد" ونیز گفته بودند " راه درست اطاعت از رهبری است"، خوب ایشان همین فرد را که اسرائیل میگوید او دوست ماست، به سمت معاون اول رئیس جمهورمنصوب کرد!
دوستان نزدیک رئیس جمهور و نخبگان از این انتصاب گله و انتقاد کردند. رهبری معظم انقلاب در نامهای رسما فرمودند: " انتصاب مشایی برخلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف وسرخوردگی میان علاقهمندان شماست." قاعدتا اگر ایشان روی قول خود مبنی بر رضایت رهبری در مورد تصمیمگیریها ایستاده است، نباید اینقدر اصرار داشته باشد که مشایی همچنان نزدیک ترین عنصر به او در مدیریت کشور باشد. آقای احمدی نژاد با حکم اخیری که به مشایی داده و او را درحد اولیای الهی توصیف کرده است و اگر وفادار به این بیان خود که گفته بود؛" ما موظف به پیروی از ولایت فقیه هستیم" و " راه درست اطاعت از رهبری است"، است چگونه این دو موضع با هم سازگاری خواهد داشت؟! واین تعریف و توصیفها موجب رنجش دوستان اوست. نسبت عاطفی و فامیلی رئیسجمهور با مشایی نباید بهگونهای باشد که او از استکبار ستیزی و دشمنی با صهیونیسم ذرهای فاصله بگیرد . او در مقابل ملت سوگند خورده است که حب دوستان انقلاب و بغض وکینه دشمنان اسلام وانقلاب را در دل خود داشته باشد. البته این به آن معنا نیست که بغض دشمنان اسلام را ندارد. انصاف باید داشت که او در مبارزه با آمریکا واسرائیل غاصب چیزی کم نگذاشته است. اما باید مواضعی را که در مردم شبهه و تردید ایجاد میکند روشن کند، یکی از آن شبهات همین شبهه است که اشاره کردم. امام(ره) در طول عمر پربرکت خود همواره درمورد خطر آمریکا و صهیونیسم هشدار دادهاند وحتی در وصیت نامه خود به علما ومسئولان نظام تاکید کردهاند؛" با جدیت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر غرب یا شرقزدگان و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیری نمایند و بدانند که مخالفین اسلام وکشورهای اسلامی که همان ابرقدرتهای چپاولگر بین المللی هستند با تدریج و ظرافت در کشور ما وکشورهای اسلامی دیگر رفته وبا دست افراد خود ملتها کشورها را به دام استعمار میکشانند. باید با هوشیاری مراقب باشید و با احساس اولین قدم نفوذی به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید." ما میگوییم باید مو به مو به این وصیت عمل کرد تا انقلاب از آفتهای انحراف ونفوذ در امان بماند.