
کلیت طرح در رابطه با مبارزه با حقوقهای نجومی است؛ در حقیقت سواستفاده مدیران از قانون باعث این موضوع شده است. لذا نمایندگاه با این طرح به دنبال ادعا مبنی بر این هستند که راههای نفوذ را ببندند. در حقیقت مدیران دیگر دچار این تخلفات نشوند.
ممکن است که در این رابطه جرمی اتفاق نیفتاده باشد؛ اما در این خصوص سواستفاده از قانون رخ داده است.
قانون اجازه داده که شرکتها میتوانند، به وسیله هیئت مدیرههایشان حقوق و مزایا و پاداش خود را تعیین کنند؛ ولی عنوان نشده که حقوقهای نجومی برای خود تعیین کنند. درحقیقت قانونگذار گمان نمیکرده که یک روزی عدهای این گونه از قانون سواستفاده کرده و پولهای کلانی را برداشت کنند.
با وجود وضع قوانین برای مبارزه با فسادهای مالی باز هم شاهد کشف این فسادها در دایره مدیران دولتی هستیم؛ ایراد عمده در این مسئله مرتبط با سازمانهای نظارتی است. به طوری که در این رابطه ما انتظار داشتیم که دادستان دیوان محاسبات برای این افراد به عنوان مدعی العموم از وی شکایت میکرد و محاکمه را انجام میداد و آنها را منفصل از خدمت اعلام میکرد و پول بیتالمال را به خزانه استرداد میکرد؛ با وجود اینکه اتفاقی نیوفتاده؛ اما همچنان منتظر دادستان محترم هستیم که اقدامی شایسته و انقلابی انجام دهد.
بالاخره با رخدادن چنین اتفاقاتی مردم جامعه ناراحت خواهند شد. با سیر و انتشار اخبار حقوقهای نجومی و به نوعی غارت بیتالمال، موجب دلسردی و بیاعتمادی مردم میشود. مسلما مردم هیچگاه نمیتوانند بپذیرند که در نظام انقلابی پابرهنهها و مستضعفین، افرادی این چنین با روحیه اشرافیگری بر مسندی بنشینند و به غارت بیتالمال بپردازند. روحیهای که به درد مستضعفان نرسد و از درد پابرهنهها غافل باشد. فراموششدن قشر آسیبپذیر جامعه به جهت تعمیق خوی اشرافی و دورشدن از فضای انقلابی و اسلامی برای مدیران بسیار خطرناک خواهد بود. لذا باید دائم به خودمان متذکر شویم که این انقلاب مستضعفین و پابرهنهها است.