نگاه

انتخاب اصلح از نگاه نهج‌البلاغه

به مالک اشتر نخعی در هنگامی که او را به فرمانداری مصر برگزید می‌تواند از بهترین ملاک‌ها برای انتخاب اصلح در انتخابات ریاست جمهوری باشد و ما را به جامعه توحیدی نزدیکتر کند.
سبحان برجی(بخش نخست)- امروزه فضای سیاسی کشور را شور انتخابات ریاست جمهوری فرا گرفته است و هر حزب سیاسی با اغراض مختلف به دنبال معرفی کاندیدای متناسب با اعتقادات حزبی و گروهی خود است تا این که بتواند برخی از مشکلات مردم را مرتفع کند و بیش از پیش موجب رشد نظام جمهوری اسلامی ایران شود و یا جایگاه حزبی خود را در کشور تثبیت و یا تقویت کند. البته در هر حزب سیاسی معیار و ملاک متفاوت است اما آنچه در توجه به تعیین ملاکها مهم است و موجب سعادت دنیا و آخرت افراد و احزاب میشود و فردای قیامت ما را در مقابل امام(ره) و شهدا سربلند میکند، تمسک به ملاکهای الهی است یعنی همان کتاب الله و عترت پیامبر؛ از این رو با نگاهی به سخنان ارزشمند و راهگشای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) و توصیههای ایشان به مالک اشتر نخعی در هنگامی که او را به فرمانداری مصر برگزید میتواند از بهترین ملاکها برای انتخاب اصلح در انتخابات ریاست جمهوری باشد و ما را به جامعه توحیدی نزدیکتر کند.

 

تقوا

اولین ویژگی که در انتخاب فرد اصلح در انتخابات ریاست جمهوری مهم است، شخصیتی باشد که دارای تقوای الهی و خودسازی باشد. همان مطلبی که حضرت امام خامنهای در بداخلاقیهای مجلس در سال 91 بر آن تأکید داشتندو مسئولین را به تقوای الهی دعوت کردند و امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) در نهجالبلاغه در ضرورت خودسازی و تقوای الهی مالک اشتر نخعی را به تقوا امر میکنند و او را به ترس از خدا فرمان میدهند و این که اطاعت خدا را بر دیگر کارها مقدم دارد و آنچه در کتاب خدا آمده از واجبات و سنتها پیروی کند. دستوراتی که جز با پیروی آن رستگار نخواهد شد و جز با نشناختن و ضایع کردن آن جنایتکار نخواهد گردید، به او فرمان میدهد که خدا را با دل و دست و زبان یاری کند زیرا خداوند پیروزی کسی را تضمین میکند که او را یاری دهد و بزرگ دارد. آن کس را که او را بزرگ شمارد و به او فرمان میدهد تا نفس خود را از پیروی آرزوها باز دارد و به هنگام سرکشی رامش کند، این سخنان حضرت نشان میدهد که خودسازی و تقوای الهی برای مسئولین ما تا چه حد ضرورت دارد و یکی از اندوختههای مهم کاندیدای اصلح باید اعمال صالح و درست باشد و هوای نفس خود را در اختیار بگیرد تا بتواند جامعه اسلامی را رشد دهد.

روش برخورد با مردم

مهربانی با مردم از ابتدای انقلاب از سوی امام خمینی رحمهالله علیه همواره به آن توجه میشده و بعد از ایشان حضرت امام خامنهای پیگیر و خواستار این امر بودند و انقلاب یکی از شاخصههای اصلیاش توجه به مودت و مهربانی در میان مردم است چرا که جامعه ما را تنها افراد مسلمان تشکیل نمیدهند و اقلیتهای مذهبی در کنار مسلمانان در آرامش به زندگی اجتماعی میپردازند و این همان نکتهای است که حضرت علی (علیهالسلام) به آن توجه داشته و فرمودهاند: مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش چرا که مردم دو دستهاند: دستهای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش میباشند. چنین فردی میتواند موفق باشد که رنجها و مشکلات طبقات محروم جامعه را درک کرده باشد و برنامهای جامعه برای رفع این رنجها و کمکردن فاصله طبقات اجتماعی داشته باشد.

 

پرهیز از غرور و خودپسندی

حضرت از جمله مسائلی که نسبت به آن تأکید دارند دوری از خودپسندی و غرور است و رعایت انصاف بین مردم و از این جهت توصیههایی بیان میکنند که راهگشایی برای کاندیداها و توجه دادن مردم در انتخاب فرد اصلح است. حضرت میفرمایند: بپرهیز که خود را در بزرگی همانند خداوند پنداری و در شکوه خداوندی همانند او دانی، زیرا خداوند هر سرکشی را خوار میسازد و هر خودپسندی را بیارزش میکند. با خدا و با مردم و با خویشاوندان نزدیک و با  افرادی از رعیت خود که آنان را دوست داری، انصاف را رعایت کن که اگر چنین نکنی و ستم رواداشتی و کسی که به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جای بندگانش دشمن او خواهد بود و آن را که خدا دشمن شود، دلیل او را نپذیرد که با خدا سرجنگ دارد تا آنگاه که بازگردد یا توبه کند و چیزی چون ستمکاری نعمت خدا را دگرگون نمیکند و کیفر او را نزدیک نمیسازد که خدا دعای ستمدیدگان را میشنود و در کمین ستمکاران است.

 

مردمگرایی، حقگرایی

یک فرد برای در دستگیری زمام امور کشور مناسب است که به دنبال جلب خشنودی عموم مردم باشد، نه یک طبقه خاص جامعه که جزو نزدیکان به او هستند و به دنبال منافع شخصی میباشند و چه زیبا فرمود حضرت علی(ع) نسبت به این موضوع که: دوست داشتنیترین چیزها در نزد تو، در حق میانهترین و در عدل فراگیرترین و در جلب خشنودی مردم گستردهترین باشد که همانا خشم عمومی مرم خشنودی خواص و نزدیکان را از بین میبرد اما خشم خواص نسبت به خشنودی همگان بی اثر میباشد، چراکه همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل میکنند، زیرا در روزگار سختی یاریشان کمتر و در اجرای عدالت از همه ناراضیتر و در خواستههایشان پافشار و در عطاء و بخششها کمسپاستر و به هنگام منع خواستهها دیرعذرپذیرتر و در برابر مشکلات کم استقامتتر میباشند و این مردم هستند که نیروهای دفاعی جامعهاندو ستونهای استوار جامعه را تشکیل میدهند. پس گرایش و اشتیاق به مردم خود میتواند رمز موفقیت یک فرد اصلح باشد.

 

ضرورت رازداری

همواره در کنار افراد صاحب منصب و جایگاههای اجتماعی افرادی فرصتطلب وجود دارند که به کارهایی همچون سخنچینی دست میزنند و خود را انسانی اندرز دهنده نشان میدهند. حضرت در فرمایشی به نفی آپورچونیسم (فرصتطلبی) میپردازند: آنان را که به دنبال عیوب دیگران بیشتر جست و جو میکنند، از خود دور کن و دشمن بدار زیرا مردم عیوبی دارند که رهبر امت در پنهان داشتن آن از همه سزاوارتر است، پس مبادا آنچه بر تو پنهان است آشکارگردانی و آنچه که هویداست بپوشانی که داوری در آنچه از تو پنهان است با خدای جهان میباشد، پس چندان که میتوانی زشتیها را بپوشان، تا آن را که دوست داری بر رعیت پوشیده ماند خدا بر تو بپوشاند. گره هرکینهای را در مردم بگشای و رشته هر نوع دشمنی را قطع کن و آنچه که در نظر روشن نیست کناره گیر. در تصدیق سخنچین شتاب مکن زیرا سخنچین گرچه در لباس اندرز دهنده ظاهر میشود اما خیانتکار است.

https://shoma-weekly.ir/n1uZtK