مردم میخواهند بدانند بن مایههای فرهنگ زندگی در باب خردورزی، اخلاق و حقوق در دولت آینده چگونه شکل میگیرد و نامزدهای انتخابات دوره یازدهم اصلا به این مقولات فکر کردهاند؟ مردم میخواهند بدانند نامزدها در بازتعریف گفتمان پیشرفت چه حرف تازهای دارند و چگونه میخواهند کشور را در این غوغای تحریم و تهدید قدرتهای جهانی مدیریت کنند.
محمد کاظم انبارلویی- چندی پیش مقام معظم رهبری در سفر به خراسان شمالی در دیدار با جوانان این استان بحث مهم و کلیدی "سبک زندگی" و ارتباط آن با شکلگیری تمدنسازی نوین اسلامی را مطرح فرمودند.
معظم له از باب آسیبشناسی این مقوله مهم 28 سئوال کلیدی مطرح فرمودند و این سئوالات از خلقیات فردی و اجتماعی و زندگی شهری گرفته تا الگوی مصرف و فضای کسب و کار و حتی لباس و آرایش را در بر میگرفت.این روزها نامزدهای انتخاباتی به سراسر کشور میروند و دیدگاههای خود را در باب مسائل کشور و انقلاب بیان میکنند.
برخی هنوز در وادی تئوری "ناز و نیاز" هستند و کاری به این مقولات که جزء اصلیترین مطالبات رهبری است ندارند. برخی هم که از تئوری "ناز و نیاز" عبور کردهاند و خود را در معرض داوری مردم قرار دادهاند کمتر به این مسائل میپردازند.
اکنون تیتر اصلی روزنامهها و خبرگزاریها در مورد طرح دیدگاههای نامزدها به مطالبی اختصاص دارد که جزء مطالبات مردم و خواستههای فکری و عملی آنها نیست.
به این تیترها توجه کنید؛
- بدون موافقت رهبری نمیآیم.
- خبر خوشی از اجماع اصلاحطلبان دارم.
- هاشمی دقیقه 93 بیاید به نفع او کنار میروم.
- اگر نامزد شوم با هیچکس ائتلاف نمیکنم.
- تعدد نامزدها مضر است.
- تفرقه بین اصولگرایان مطلوب دلسوزان نظام نیست.
- هاشمی دقیقه 90 میآید.
- تا آخر به شروط ائتلاف پایبند هستم.
- هاشمی: نمیگویم نمیآیم.
- باید دست بعضیها را رو کرد.
- ...
آیا آنچه که در رسانههای کشور و در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری میگذرد تناسبی با مطالبات مردم و رهبری دارد؟
مردم براساس پرسشهای کلیدی رهبری در باب "سبک زندگی" میخواهند بدانند نامزدها چه راه حلی برای رونق کسب و کار و تمهید یک زندگی شرافتمندانه توام با کرامت دارند.
نامزدها چگونه میخواهند ریشه ربا را از بازار مسلمین و مناسبات مالی بین مومنین حذف کنند.
مردم میخواهند بدانند در نظام اداری کشور که مسئولیت مستقیم آن به عهده رئیسجمهور است چه تحولی رخ خواهد داد و نامزدها برای این "تحول" چه "نظریه" یا "تئوری"ای دارند. آیا آنها ریشهیابی کردهاند که چرا ساعات مفید کار در دستگاههای اداری کم است؟
نامزدها چگونه میخواهند ثابت کنند التزام عملی به قانون دارند و از دور زدن قانون پرهیز خواهند کرد. مردم میخواهند بدانند اقتصاد کشور، معیشت آنان و رفاه عمومی تحت چه تدبیری از سوی نامزدهای انتخاباتی سامان خواهد گرفت و سامانه یک زندگی شرافتمندانه از دیدگاه نامزدها چه میباشد.
مردم میخواهند بدانند بن مایههای فرهنگ زندگی در باب خردورزی، اخلاق و حقوق در دولت آینده چگونه شکل میگیرد و نامزدهای انتخابات دوره یازدهم اصلا به این مقولات فکر کردهاند؟ مردم میخواهند بدانند نامزدها در بازتعریف گفتمان پیشرفت چه حرف تازهای دارند و چگونه میخواهند کشور را در این غوغای تحریم و تهدید قدرتهای جهانی مدیریت کنند.
مردم میخواهند بدانند نامزدها در پایبندی به قانون بویژه قانون اساسی چه تضمینهای علمی و عملی میدهند. چقدر دغدغه اجرای قانون دارند و چگونه میخواهند این دغدغه را در جامعه به صورت یک فرهنگ خوب تبلیغ و ترویج کنند. مردم میخواهند بدانند آنها چگونه جلوی قانونگریزی در جامعه را میگیرند. همین پرسشها در مورد نامزدهایی که میخواهند در انتخابات شوراهای اسلامی شرکت کنند به گونهای دیگر مطرح است. مقام معظم رهبری اخیرا فرمودند ؛ "انتخابات یک قوت و روح جدید در پیکره نظام میدمد" باید دید سهم انتخاب شوندگان در دمیدن این روح و قوت چیست؟ آیا آنها حاضرند در سکوی پاسخگویی روح تازهای به مفاهیم و مقولاتی که تحت عنوان "سبک زندگی اسلامی" مطرح است بدمند؟ فکر میکنم مدت کوتاهی که تا روز برگزاری باقی مانده است یک فرصت طلایی برای پرداختن به "متن" مسائل انتخابات است و پرهیز از حواشی آن ما را یک گام به فلسفه انتخابات و فواید آن نزدیک میکند.
معظم له از باب آسیبشناسی این مقوله مهم 28 سئوال کلیدی مطرح فرمودند و این سئوالات از خلقیات فردی و اجتماعی و زندگی شهری گرفته تا الگوی مصرف و فضای کسب و کار و حتی لباس و آرایش را در بر میگرفت.این روزها نامزدهای انتخاباتی به سراسر کشور میروند و دیدگاههای خود را در باب مسائل کشور و انقلاب بیان میکنند.
برخی هنوز در وادی تئوری "ناز و نیاز" هستند و کاری به این مقولات که جزء اصلیترین مطالبات رهبری است ندارند. برخی هم که از تئوری "ناز و نیاز" عبور کردهاند و خود را در معرض داوری مردم قرار دادهاند کمتر به این مسائل میپردازند.
اکنون تیتر اصلی روزنامهها و خبرگزاریها در مورد طرح دیدگاههای نامزدها به مطالبی اختصاص دارد که جزء مطالبات مردم و خواستههای فکری و عملی آنها نیست.
به این تیترها توجه کنید؛
- بدون موافقت رهبری نمیآیم.
- خبر خوشی از اجماع اصلاحطلبان دارم.
- هاشمی دقیقه 93 بیاید به نفع او کنار میروم.
- اگر نامزد شوم با هیچکس ائتلاف نمیکنم.
- تعدد نامزدها مضر است.
- تفرقه بین اصولگرایان مطلوب دلسوزان نظام نیست.
- هاشمی دقیقه 90 میآید.
- تا آخر به شروط ائتلاف پایبند هستم.
- هاشمی: نمیگویم نمیآیم.
- باید دست بعضیها را رو کرد.
- ...
آیا آنچه که در رسانههای کشور و در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری میگذرد تناسبی با مطالبات مردم و رهبری دارد؟
مردم براساس پرسشهای کلیدی رهبری در باب "سبک زندگی" میخواهند بدانند نامزدها چه راه حلی برای رونق کسب و کار و تمهید یک زندگی شرافتمندانه توام با کرامت دارند.
نامزدها چگونه میخواهند ریشه ربا را از بازار مسلمین و مناسبات مالی بین مومنین حذف کنند.
مردم میخواهند بدانند در نظام اداری کشور که مسئولیت مستقیم آن به عهده رئیسجمهور است چه تحولی رخ خواهد داد و نامزدها برای این "تحول" چه "نظریه" یا "تئوری"ای دارند. آیا آنها ریشهیابی کردهاند که چرا ساعات مفید کار در دستگاههای اداری کم است؟
نامزدها چگونه میخواهند ثابت کنند التزام عملی به قانون دارند و از دور زدن قانون پرهیز خواهند کرد. مردم میخواهند بدانند اقتصاد کشور، معیشت آنان و رفاه عمومی تحت چه تدبیری از سوی نامزدهای انتخاباتی سامان خواهد گرفت و سامانه یک زندگی شرافتمندانه از دیدگاه نامزدها چه میباشد.
مردم میخواهند بدانند بن مایههای فرهنگ زندگی در باب خردورزی، اخلاق و حقوق در دولت آینده چگونه شکل میگیرد و نامزدهای انتخابات دوره یازدهم اصلا به این مقولات فکر کردهاند؟ مردم میخواهند بدانند نامزدها در بازتعریف گفتمان پیشرفت چه حرف تازهای دارند و چگونه میخواهند کشور را در این غوغای تحریم و تهدید قدرتهای جهانی مدیریت کنند.
مردم میخواهند بدانند نامزدها در پایبندی به قانون بویژه قانون اساسی چه تضمینهای علمی و عملی میدهند. چقدر دغدغه اجرای قانون دارند و چگونه میخواهند این دغدغه را در جامعه به صورت یک فرهنگ خوب تبلیغ و ترویج کنند. مردم میخواهند بدانند آنها چگونه جلوی قانونگریزی در جامعه را میگیرند. همین پرسشها در مورد نامزدهایی که میخواهند در انتخابات شوراهای اسلامی شرکت کنند به گونهای دیگر مطرح است. مقام معظم رهبری اخیرا فرمودند ؛ "انتخابات یک قوت و روح جدید در پیکره نظام میدمد" باید دید سهم انتخاب شوندگان در دمیدن این روح و قوت چیست؟ آیا آنها حاضرند در سکوی پاسخگویی روح تازهای به مفاهیم و مقولاتی که تحت عنوان "سبک زندگی اسلامی" مطرح است بدمند؟ فکر میکنم مدت کوتاهی که تا روز برگزاری باقی مانده است یک فرصت طلایی برای پرداختن به "متن" مسائل انتخابات است و پرهیز از حواشی آن ما را یک گام به فلسفه انتخابات و فواید آن نزدیک میکند.