حسن لاسجردی- به نظر میرسد آنچه سعودیها به عنوان بازگشت امید مطرح کردهاند، یک مانور تبلیغاتی بود. به این دلیل که یک، حمله خود را توجیه کنند؛ دو، بتوانند در مقابل برخی مخالفتها مانند آنچه در اجلاس اندونزی شکل گرفته است، یک واکنش به موقع داشته باشند. سومین دلیل این است که بتوانند مدیریت خود بر بحران را به اثبات برسانند که بر فرض در مجموع موضوع تهاجم عربستان به یمن و بحث جابجایی یا قدرت گیری بیش از پیش انصارالله در این کشور را کنترل کنند و در نهایت نیز خود را پیروز میدان نشان دهند.
مهم این است که به نظر میرسد این اقدامات عربستان، به ویژه این طرح جدید آنها یک اقدام فرار به جلو است، زیرا در نکاتی که به عنوان پیش فرض و نقطه هدف بیان شد، سعودیها توفیقی نداشتند.
آنها نتوانستند نابرابری در عرصه میدان نبرد - چه از نظر امکانات و چه از نظر پشتیبانی یا مسئله اطلاعات و کمکهای کشورهای دیگر- را متوقف کنند. علاوه بر آن در اجلاس غیرمتعهدها در اندونزی، این موضوع مورد بحث قرار گرفت و به جهت مجموع سیاستهای عربستان، تذکری جدی به آن داده شده است.
در سطح بین المللی نیز بسیاری از کشورها و سازمانهای بین المللی از جمله سازمان ملل بر این باور هستند که عربستان، نقض قوانین بین المللی کرده است و به نوعی خواستار پایان تهاجم شدهاند.
عربستان با آن هیمنه ادعایی بزرگ بودن، مدیریت کردن میدان و برادر بزرگیاش که میتوانست با پول و امکانات سایر کشورها را با خود همراه کند، موفق نبوده است.
مردم با سابقه و جنگ دیده یمن به طور حتم با مشکل جنگ، مسئله حادی نشان نخواهند داد. در مجموع جنگها در خاورمیانه، جنگهای مدل فرسایشی است و جنگی نیست که صرفا دو کشور باشند که به همدیگر تهاجم کنند. به همین جهت تصور نمیکنم با تشدید حملات عربستان را به پیروزی رساند و طرف مقابل را مغلوبه کند. در نهایت نیز باید با بازیگری یا دخالت یا حضور قدرتها و کشورهای موثر منطقه، راه حل میانهای پیدا و به اصطلاح جنگ متوقف شود.