نگاه

اما و اگرهای گفتمان واحد اصولگرایان

بیشتر نامزدهای انتخاباتی از گروه های مختلف و بخصوص اصولگرایان که تا این لحظه نتوانسته اند به صورتبندی گفتمانی منسجمی دست پیدا کنند از هر سه بعد غفلت کرده اند. یعنی نه ادبیات و کاربرد زبان آنها بعضا متناسب با ادبیات در تراز دهه چهارم انقلاب است و نه توانسته اند بین باورها و مفاهیم جدید هویت ربطی ایجاد کنند و هنوز حرف های گذشته خود در 84 و 88 و احیای دوقطبی های آن زمان را تکرار می کنند و نه فهم عقلانی از فضای حاکم بر جامعه دارند. تنها رگه های گفتمانی که امروز می توان بخصوص در بین اصولگرایان مشاهد کرد مسئله " مقاومت و تدبیر برای پیشرفت" است.
صالح اسکندری- تفرق و تکثر نامزدهای اصولگرایان در آستانه یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری می تواند علل مختلفی داشته باشد اما یکی از مهمترین علت های آن فقدان توافق بر یک صورتبندی گفتمانی واحد است که برخی اصلاح طلبان از آن تحت عنوان "تنگنای گفتمانی" یاد می کنند که گروه های اصولگرا در آن گیر افتاده اند. هر چند این سرگیجه گفتمانی فقط محدود به اصولگرایان نیست و اصلاح طلبان و حامیان دولت نیز بدان دچار شده اند. در درون دالان های تو در توی جامعه مفاهیم، انگاره ها، گزاره ها و باورهای متفاوتی وجود دارد که جامعه را شبیه آش شله قلمکار می کند اما همواره یک نخ تسبیح وجود دارد که می تواند این مفاهیم و انگاره ها را به هم پیوند زند. در واقع هنرنمایی سیاست سازان و بازی سازان صحنه های اجتماعی زمانی است که مثل یک کودک تکه های مختلف یک جور چین را کنار هم قرار می دهند تا تصویر مشخصی به دست آید.  اما خیلی اوقات جریانات سیاسی یا از هوش لازم برای پیدا کردن ارتباط معنادار بین گزاره ها، مفاهیم و ذهنیت ها در جامعه برخوردار نیستند و در پازل گفتمانی خود به تصویری وارونه و یا کج و معوج می رسند. مثلا چشمان آهو را روی پاهای آن و دم آن را روی سرش قرار می دهند. و یا اینکه به علت فقدان ارتباط مستقیم و مستمر با جامعه با واقعیت های اجتماعی غریبه هستند و دچار هم غیر عقلانی و حتی ضد عقلانی از واقعیت های اجتماعی می شوند.
 امروز برخی گروه های اصولگرا، اصلاح طلب و حامیان دولت مبتلا به این سردرگمی گفتمانی هستند.
اما در پاسخ به این سئوال که علت عدم وجود گفتمان واحد در بین اصولگرایان آن هم در مقطع تعیین کننده و حساسی مثل انتخابات ریاست جمهوری چیست؟ به نظر راقم این سطور باید به هر سه بعد گفتمان اندیشید.
سه بعد اصلی گفتمان عبارت است از:
1- کاربرد زبان
2- برقراری ارتباط میان باورها، گزاره ها و مفاهیم
3- تعامل با جامعه
کاربرد زبان یعنی اینکه الزامات حاکم بر فضای گفتاری و زبانشناختی جامعه را فهم کنیم. یعنی از اصطلاحات و ادبیاتی استفاده کنیم که این ادبیات با اقتضائات فضای گفتاری و زبانشناختی دهه چهارم انقلاب سازگارباشد و بتواند در فضای اجتماعی جریان پیدا کند به عنوان نمونه از مقوله ای تحت عنوان سبک زندگی اسلامی به لحاظ گفتاری در دهه دوم و سوم انقلاب ردپایی نیست و یا خیلی کم رنگ است. این مفهوم در این سالها بیشتر در شکل حیات طیبه کاربرد دارد. اما در دهه چهارم انقلاب با شناخت دقیقی که رهبر معظم انقلاب از الزامات زبانشناختی دارند به کار برده می شود و خیلی سریع در افواه عمومی جریان می یابد.
برقراری ارتباط بین باورها، گزاره ها و مفاهیم نیز بدین معناست که در دل جامعه هویت های متکثری وجود دارد اما باید یک ساروجی باشد تا این
هویت های متکثر را به همدیگر بچسباند و یک توده منسجم گفتمانی درست کند لذا باید یک بستر ربطی یا Context ایجاد و انگاره ها و پنداره ها و
wنشانه های متکثر جامعه را مانند نخ تسبیح به‌هم ربط داد. در واقع گفتمانی موفق است که بتواند باورهای متکثر در جامعه را به هم پیوند بزند.
تعامل با جامعه نیز این الزام را می رساند که گفتمان یک مقوله انتزاعی نیست بلکه تنها زمانی که text و context به هم پیوند می خورند می توان انتظار تولید یک گفتمان را داشت. گفتمان در واقع باید با جامعه تعامل داشته باشد و اقتضائات بافت چهل تکه جامعه را درک کند.
بیشتر نامزدهای انتخاباتی از گروه های مختلف و بخصوص اصولگرایان که تا این لحظه نتوانسته اند به صورتبندی گفتمانی منسجمی دست پیدا کنند از هر سه بعد غفلت کرده اند. یعنی نه ادبیات و کاربرد زبان آنها بعضا متناسب با ادبیات در تراز دهه چهارم انقلاب است و نه توانسته اند بین باورها و مفاهیم جدید هویت ربطی ایجاد کنند و هنوز حرف های گذشته خود در 84 و 88 و احیای دوقطبی های آن زمان را تکرار می کنند و نه فهم عقلانی از فضای حاکم بر جامعه دارند.  تنها رگه های گفتمانی که امروز می توان بخصوص در بین اصولگرایان مشاهد کرد مسئله " مقاومت و تدبیر برای پیشرفت" است.

https://shoma-weekly.ir/FFDRZW