زنان

الگوهای متصل به خاندان عصمت

مسئولیت حفظ امام از آسیب‌های احتمالی عموما به مادر و یا زنی که در خانه امام در نقش دایه است واگذار می‌شود، همین امر گاهی موجبات سخت گیری‌های شدیدی را فراهم می‌آورد که مادر امام هادی (علیه السلام) به درستی از پس آن‌ها بر می‌آید.

منصوره حبیبزاده- هرچند تاریخ نگاران اسلامی حجاز یا عربستان کنونی را مهد این دین آسمانی میدانند اما به فراخور آنکه اسلام در مقطعی از تاریخ به مرزهایی بسیار فراتر از مرزهای جزیره العرب رسید میتوان گزینه یک دین فراوطنی را نسبت به اسلام اطلاق کرد به فراخور این گسترش مرزهای معنوی و حتی جغرافیایی، هرچند اسلام ناب در سایر نقاط تبلیغ نمیشد اما پیدا میشدند کسانی که راه ائمه هدا را در پیش میگرفتند و به تعبیر بهتر رستگاری حقیقی را بر میگزیدند، در این میان باید گفت زنان هم از این قاعده مستثنی نبودند گاهی این بانوان به واسطه نسبت نسبی که با پیامبر و ائمه داشتند در کنار ویژگیهای ذاتی و فردیشان از سایرین متمایز شده و تبدیل به الگویی برای سایر زنان میشدند و گاهی هم به واسطه نسبتهای سببی یعنی از طریق ازدواج با امام معصوم در کنار آنکه ویژگیهای برجسته ذاتی داشتند به مقام و موقعیت بالای معنوی دست پیدا میکردند.

اما اگر بخواهیم با یک نگاه کلی به این زنان نظر کنیم باید بگوییم که مادران ائمّه اطهار (علیهم‏السلام) به دو بخش عرب و غیرعرب و یا به دو بخش حرّه به معنا و مفهوم آزاده و کنیز تقسیم می‏شوند که هر یک در جایگاه ویژه خود
نقش
آفرینی داشته‏اند.

اگر بخواهیم از زنان شاخص حرّه نمونه تاریخی بیاوریم بهترین آنها حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیه) که نقش سیاسی و اجتماعی قابل توجهی را در تاریخ از خود به جا گذاشته است اما در این میان زنان غیرحجازی عموما به واسطه جنگ اسیر شده و توسط امام عصر آزاد و سپس به عنوان همسر آن امام یا فرزندش برگزیده میشدند نیز نقشی کمتر از نقش زنان حرّه نداشتهاند، در میان مادران غیر عرب که در حقیقت در حکم کنیز امام آن دوران به حساب میآمدند، نقش حمیده مصفاه و حُدَیْث، مادر امام حسن عسکری (علیه‏السلام)، در مسائل سیاسی ـ اجتماعی بسیار قابل بحث و بررسی است، هرچند دیگر مادران هم تأثیرگذاری فراوانی در موقعیت زمانی خویش داشته‏اند.

حضور این زنان در کنار امام معصوم و امتداد نسل امامت به واسطه ایشان در مرحله نخست به دلیل استیلای سیاسی و اجتماعی اسلام به ویژه تاثیر گذاری مذهب تشیع به مناطق دور دستی چون ایران، مغرب و نظایر آن است. در مرحله بعد این زنان که همگی موحد بوده و به نوعی در درون خود علاقه وافری به اسلام دارند از خانوادههای بزرگ حاکمیتهای دوردستی هستند که به واسطه اموری مثل نبرد با سپاه مسلمین به اسارت درآمده و در حقیقت در پس ماموریتی شگرف به جایی که ائمه در آنجا سکنی دارند رهنمون میشوند و درست سربزنگاه ازطریق علم خفیه امام نسبت به غیب از بند اسارت رهایی پیدا کرده و به عقد و ازدواج اولاد پیامبر در میآیند و به نوعی از طریق این دو استراتژی، اسلام شیعی به شکلی کاملا نامحسوس در دل سایر سرزمینها نفوذ پیدا میکند. طبیعی است شنیدن سرنوشت دختر پادشاهی که به قصد بردگی و اسارت به وادی مسلمین آمده و اکنون به جای سختی و زجر در حال سپری کردن روزگار به بهترین شکل ممکن است، میتواند در روزگاری که تنها رسانه زبان مردم است سینه به سینه و مرز به مرز نقل شود و گرایش و تمایلات بسیاری را جذب این مهم کند.

اما در این میان سمانه مغربیه مادر امام هادی (علیه السلام) نیز از جمله زنان برجستهای است که ملیتی غیر حجازی دارد او به سیده امّ الفضل هم معروف است. ابن ابی الثلج به نقل از ابو علی بن محمّد بن همّام نام او را حُدیث ذکر می‏کند و نیز غزاله المغربیه را یکی از نام‏های او می‏داند. کنیه این بانو امّ‏ابی الحسن است که برای امام فرزندانی را به دنیا آورد.

در روایات شیعی، او را جزء زنان عابد به حساب آوردهاند و از او با عنوان «و کانت من القانتات» تعبیر میشود و این نشان از این مهم دارد که او با اینکه در بستر جزیره العرب متولد و رشد نیافته اما با فرهنگ توحید آشنا بوده و حب تشیع در وجود او نهفته بوده است این‌‌ همان سیطره معنوی اسلام شیعی است که تا مغرب هم به نوعی متمایز از سایر فرق اسلامی گستردگی پیدا کرده است. از نقش سیاسی و اجتماعی او، به طور اختصاصی گزارشی یافت نشده است، اما با بررسی اوضاع عصر امام هادی (علیه‏ السلام) و فشارهای روانی دستگاه خلافت عباسی بر خاندان اهل‏بیت (علیهم‏ السلام)، که بارزترین آنها در تبعید امام به سامرا دیده می‏شود و برخوردهایی که دستگاه خلافت با امام جواد (علیه‏ السلام) داشت و وضعیت نامناسب درون خانه امام (علیه‏ السلام) که به علت حضورام الفضل، دختر مأمون به عنوان همسر امام جواد (علیه ‏السلام)، برای اهل خانه و به خصوص امام پیش میآمد می‏توان نقش مهم این بانو را در خانه امام جواد (علیه‏ السلام) و پس از آن در کنار امام هادی (علیه ‏السلام) و با عنوان حامی و حتی مراقب مقام امامت ترسیم نمود.

نگاهی به همراهی او با امام چه در مدینه و چه در سامرا اینجایگاه را به درستی تبیین میکند بازداشت‏های مکرر امام هادی (علیه ‏السلام) و اختناق موجود در عصر متوکل عباسی، برای این بانو نیز مانند دیگر اعضای خانواده حضرت، مشکلاتی به وجود می‏آورد، به ویژه که او مادر فرزندی از امام جواد (علیه ‏السلام) بود که قرار بود مقام امامت را بر عهده گیرد و به دلیل آنکه هرچقدر به دوران حیات یافتن امام عصر (عج) نزدیک میشویم شرایط و جو سیاسی و اجتماعی برای خانواده اهل بیت نسبت به حفظ جان امام دشوارتر میشود. مسئولیت حفظ امام از آسیبهای احتمالی عموما به مادر و یا زنی که در خانه امام در نقش دایه است واگذار میشود، همین امر گاهی موجبات سخت گیریهای شدیدی را فراهم میآورد که مادر امام هادی (علیه السلام) به درستی از پس آنها بر میآید. در شناخت شخصیت این بانو که یکی از برجستهترین الگوهای معرفتی و بصیرتی است به نقل حدیثی از امام هادی (علیه‏ السلام) بسنده میکنیم ایشان در مورد مادر بزرگوارشان می‏فرماید: «اُمّی عارفهٌ بحقّی و هی مِن اهلِ الجنهِ لایُقرّبها شیطانٌ ماردٌ و...» مادرم نسبت به من معرفت حقیقی دارد و از بهشتیان است و شیطان عصیانگر به او نزدیک نمی‏شود.

بنابراین حضور تاثیرگذار این زنان غیر عرب در خانه ائمه اطهار (علیهم السلام) و به تعبیر بهتر در تاریخ تشیع فارغ از تمام برکات معنوی که بر شمرده شد، یک برکت دیگر را برای جامعه زنان مسلمان به همراه دارد و آن عبارت است از اینکه انتساب به خاندان اهل بیت تنها باعث شناخت دقیق و وقوف به حق ما نسبت به امام عصر نمیشود بلکه میتوانی بانویی غیر حجازی بود و با داشتن معرفت و حب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)، امام عصر را شناخت و در خدمت او قرار گرفت. قطعا معرفی الگوهایی نظیر مادر امام هادی (علیه السلام) به عنوان یک نمونه عملی میتواند در این مسیر بیشترین نقش را ایفا کند.

*کارشناس ارشد تاریخ اسلام

https://shoma-weekly.ir/4lMdru