اگر رئیس جمهور بشوید و بهعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی بخواهید انجام وظیفه کنید امنیت ومصالح ملی را در نظر میگیرید یا امنیت ومنافع آمریکا و دشمنان نظام را ؟ طبیعی است شما از قبل صادقانه انتخاب خود را کردهاید و دومی را برگزیدهاید! بنابراین چه انتظاری دارید مردم به شما رای دهند؟ با این رویکرد ومواضع فکری در حقیقت انتخابات بهصورت رای به حاکمیت ملی و یا حاکمیت آمریکا در میآید و شما افتخار نمایندگی آمریکا در این انتخابات را پیدا میکنید.
محمد کاظم انبارلویی- انتخابات در هر کشور ابزاری برای تصمیمگیری و تصمیمسازی وتعیین حاکمان در سطح ملی است. در راس این تصمیمگیری وتصمیمسازی حساسیت نسبت به امنیت ومنافع ملی میدرخشد. حال اگر کسانی از اول به این نیت وارد شوند که امنیت ومنافع ملی را به نفع بیگانگان تهدید و یا تحدید نمایند، مردم و مسئولان باید با نگاه دیگری به آنها بنگرند. به همین دلیل در قانون انتخابات در هر کشوری دقتهایی شد که چنین اتفاقی نیفتد هیچ کشوری اجازه نمیدهد افراد بیایند و با مصالح ملی شوخی کنند و مقدمات برهم زدن امنیت ملی را فراهم کنند.
یکی از انتقاداتی که به احزاب رقیب در انتخابات 88 مطرح شد این بود که اینها حریم امنیت ملی را پاس نمیدارند و با بیگانگان ساختهاند و با ضد انقلاب هم عقد اخوت بستهاند. هر چه " کد" برای اثبات این ادعا از رادیو بی بی سی و رادیو آمریکا ومحافل ضد انقلاب میآوردیم حضرات زیر بار نمیرفتند.
اکنون یکی از اعضای برجسته حزب مشارکت در مصاحبه با یک روزنامه دوم خردادی، بیپرده به این واقعیت اعتراف کرده است. اولا: "(حزب) ما وظیفهای برای مقابله با معارضین نظام ندارد."(1)
ثانیا: " وقتی اصلاحات( بخوانید اراده حزب برای رسیدن به حکومت) به بن بست رسید یا باید به وضع موجود رضایت داد یا مبارزه به دلیل تصلب حکومت به سمت براندازی یا انقلاب سوق پیدا کند. این یک قصد وتصمیم نیست که متولی داشته باشد یک جبر است و خواه ناخواه اتفاق میافتد. این براندازی در حد براندازی حاکمان و گاه به براندازی نظام منجر میشود"(2)
از این بیان یک منطق سیاست ورزی در داخل کشور رخ نمایی میکند و آن اینکه اگر در انتخابات مردم رای اعتماد به نامزد مورد علاقه این حزب ندهند بهطور طبیعی آنها به سمت براندازی اصل نظام میروند. کما اینکه رویدادهای تلخ سال 88 موید چنین دیدگاهی است . به همین دلیل این حزب جمعی از کادرهای خود را به رهبری رجبعلی مزروعی به انگلیس فرستاد تا با حضور در شورای موسوم به جنبش سبز که پروژه براندازی را زیر نظر سرویسهای سیا و ام آی 6 وموساد عملیاتی میکنند، مشارکت نماید.
لذا نتیجه میگیریم این حزب نه تنها صریح اعلام میکند وظیفهای در برابر معارضان نظام برای مقابله با براندازی ندارد بلکه خود را متعهد میداند درکنار معارضان با مردم و انقلاب بجنگد. و تلویحا اعلام میکند؛ اگر مردم به ما رای ندهند درگیری ومقابله با مردم برای براندازی نظام اجتناب ناپذیر است. بنده گاهی پیش خود تاسف میخورم از زندانی بودن برخی محترمین شورای مرکزی حزب مشارکت و برایم این موضوع قابل هضم نبود اما با اعتراف آقای شکوری راد در مصاحبه با "اعتماد" خیالم راحت شد که قاضی در حکم خود در خصوص اتهامات امنیتی این حزب خطا نکرده است.البته اعترافات آقای شکوری راد در زندان یا زیر بازجویی نبوده که برخی به آن اعتماد نکنند او اکنون آزاد است و آزادانه در یک مصاحبه مطبوعاتی دیدگاه حزب خود را مطرح کرده است.سئوال کلیدی از این جریان سیاسی آن است که حساسیت شما اگر نسبت به امنیت و مصالح ملی اینقدر فرو کاهیده که ذلیلانه تن به همکاری با دشمن علیه ملت میدهید، اگر بر فرض مردم به شما رای اعتماد بدهند مثلا رئیس جمهور یا نماینده مجلس یا عضو شورا بشوید چگونه میخواهید حافظ امنیت و مصالح ملی باشید ، شما که از پیش گفتهاید هیچ تعهدی به آن ندارید؟
مثلا اگر رئیس جمهور بشوید و بهعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی بخواهید انجام وظیفه کنید امنیت ومصالح ملی را در نظر میگیرید یا امنیت ومنافع آمریکا و دشمنان نظام را ؟
طبیعی است شما از قبل صادقانه انتخاب خود را کردهاید و دومی را برگزیدهاید!
بنابراین چه انتظاری دارید مردم به شما رای دهند؟ با این رویکرد ومواضع فکری در حقیقت انتخابات بهصورت رای به حاکمیت ملی و یا حاکمیت آمریکا در میآید و شما افتخار نمایندگی آمریکا در این انتخابات را پیدا میکنید.
این یعنی مسخره کردن مردم، دست انداختن هیئت نظارت و به سخره گرفتن قانون انتخابات.
اولین حق مردم این است که شورای نگهبان در عدم احراز صلاحیت نامزدهای این جریان در هر انتخاباتی تردید نکند واجازه ندهد چنین جریانی با این تفکر در رقابتهای انتخاباتی حضور پیدا کند. دومین حق مردم این است که نهادهای امنیتی بر مراودات داخل و خارج این جریان کنترل داشته باشند تا مبادا ملت از یک سوراخ دوبار گزیده شود. منطق منافقین در همکاری با صدام واکنون نوکری برای آمریکا علیه ملت همین بود که آنها نه تنها تعهدی نسبت به امنیت ملی نداشتند بلکه تعهد امنیتی با دشمنان نظام داشته و با آنها بیپروا همکاری میکردند.
نکته دیگر تبلیغ این منطق و سیاست ورزی از سوی روزنامه اعتماد با انتشار این مصاحبه است . بنده آقای حضرتی را فردی متعهد و علاقهمند به نظام میدانم. لذا نمیدانم واقعا چرا او رضایت به ترویج چنین سیاستورزی در سپهر سیاست امروز ایران میدهد. البته او این دقت را داشته جمله دوم آقای شکوریراد را در روزنامه اعتماد چاپ داخل حذف کرده است اما این جمله در سایتهای ضد انقلابی از جمله سایت کلمه که متن کامل مصاحبه با اعتماد در آن نقل شده حذف نشده است!
پینوشتها:
2و 1- روزنامه اعتماد - مصاحبه با شکوری راد 29/7/91- به نقل از کیهان 8 آبان
یکی از انتقاداتی که به احزاب رقیب در انتخابات 88 مطرح شد این بود که اینها حریم امنیت ملی را پاس نمیدارند و با بیگانگان ساختهاند و با ضد انقلاب هم عقد اخوت بستهاند. هر چه " کد" برای اثبات این ادعا از رادیو بی بی سی و رادیو آمریکا ومحافل ضد انقلاب میآوردیم حضرات زیر بار نمیرفتند.
اکنون یکی از اعضای برجسته حزب مشارکت در مصاحبه با یک روزنامه دوم خردادی، بیپرده به این واقعیت اعتراف کرده است. اولا: "(حزب) ما وظیفهای برای مقابله با معارضین نظام ندارد."(1)
ثانیا: " وقتی اصلاحات( بخوانید اراده حزب برای رسیدن به حکومت) به بن بست رسید یا باید به وضع موجود رضایت داد یا مبارزه به دلیل تصلب حکومت به سمت براندازی یا انقلاب سوق پیدا کند. این یک قصد وتصمیم نیست که متولی داشته باشد یک جبر است و خواه ناخواه اتفاق میافتد. این براندازی در حد براندازی حاکمان و گاه به براندازی نظام منجر میشود"(2)
از این بیان یک منطق سیاست ورزی در داخل کشور رخ نمایی میکند و آن اینکه اگر در انتخابات مردم رای اعتماد به نامزد مورد علاقه این حزب ندهند بهطور طبیعی آنها به سمت براندازی اصل نظام میروند. کما اینکه رویدادهای تلخ سال 88 موید چنین دیدگاهی است . به همین دلیل این حزب جمعی از کادرهای خود را به رهبری رجبعلی مزروعی به انگلیس فرستاد تا با حضور در شورای موسوم به جنبش سبز که پروژه براندازی را زیر نظر سرویسهای سیا و ام آی 6 وموساد عملیاتی میکنند، مشارکت نماید.
لذا نتیجه میگیریم این حزب نه تنها صریح اعلام میکند وظیفهای در برابر معارضان نظام برای مقابله با براندازی ندارد بلکه خود را متعهد میداند درکنار معارضان با مردم و انقلاب بجنگد. و تلویحا اعلام میکند؛ اگر مردم به ما رای ندهند درگیری ومقابله با مردم برای براندازی نظام اجتناب ناپذیر است. بنده گاهی پیش خود تاسف میخورم از زندانی بودن برخی محترمین شورای مرکزی حزب مشارکت و برایم این موضوع قابل هضم نبود اما با اعتراف آقای شکوری راد در مصاحبه با "اعتماد" خیالم راحت شد که قاضی در حکم خود در خصوص اتهامات امنیتی این حزب خطا نکرده است.البته اعترافات آقای شکوری راد در زندان یا زیر بازجویی نبوده که برخی به آن اعتماد نکنند او اکنون آزاد است و آزادانه در یک مصاحبه مطبوعاتی دیدگاه حزب خود را مطرح کرده است.سئوال کلیدی از این جریان سیاسی آن است که حساسیت شما اگر نسبت به امنیت و مصالح ملی اینقدر فرو کاهیده که ذلیلانه تن به همکاری با دشمن علیه ملت میدهید، اگر بر فرض مردم به شما رای اعتماد بدهند مثلا رئیس جمهور یا نماینده مجلس یا عضو شورا بشوید چگونه میخواهید حافظ امنیت و مصالح ملی باشید ، شما که از پیش گفتهاید هیچ تعهدی به آن ندارید؟
مثلا اگر رئیس جمهور بشوید و بهعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی بخواهید انجام وظیفه کنید امنیت ومصالح ملی را در نظر میگیرید یا امنیت ومنافع آمریکا و دشمنان نظام را ؟
طبیعی است شما از قبل صادقانه انتخاب خود را کردهاید و دومی را برگزیدهاید!
بنابراین چه انتظاری دارید مردم به شما رای دهند؟ با این رویکرد ومواضع فکری در حقیقت انتخابات بهصورت رای به حاکمیت ملی و یا حاکمیت آمریکا در میآید و شما افتخار نمایندگی آمریکا در این انتخابات را پیدا میکنید.
این یعنی مسخره کردن مردم، دست انداختن هیئت نظارت و به سخره گرفتن قانون انتخابات.
اولین حق مردم این است که شورای نگهبان در عدم احراز صلاحیت نامزدهای این جریان در هر انتخاباتی تردید نکند واجازه ندهد چنین جریانی با این تفکر در رقابتهای انتخاباتی حضور پیدا کند. دومین حق مردم این است که نهادهای امنیتی بر مراودات داخل و خارج این جریان کنترل داشته باشند تا مبادا ملت از یک سوراخ دوبار گزیده شود. منطق منافقین در همکاری با صدام واکنون نوکری برای آمریکا علیه ملت همین بود که آنها نه تنها تعهدی نسبت به امنیت ملی نداشتند بلکه تعهد امنیتی با دشمنان نظام داشته و با آنها بیپروا همکاری میکردند.
نکته دیگر تبلیغ این منطق و سیاست ورزی از سوی روزنامه اعتماد با انتشار این مصاحبه است . بنده آقای حضرتی را فردی متعهد و علاقهمند به نظام میدانم. لذا نمیدانم واقعا چرا او رضایت به ترویج چنین سیاستورزی در سپهر سیاست امروز ایران میدهد. البته او این دقت را داشته جمله دوم آقای شکوریراد را در روزنامه اعتماد چاپ داخل حذف کرده است اما این جمله در سایتهای ضد انقلابی از جمله سایت کلمه که متن کامل مصاحبه با اعتماد در آن نقل شده حذف نشده است!
پینوشتها:
2و 1- روزنامه اعتماد - مصاحبه با شکوری راد 29/7/91- به نقل از کیهان 8 آبان