کدام «جانب دیگر»؟
به راحتی آب خوردن تنها جشنواره بین المللی ضد صهیونیستی که ثمره کار چندین ساله نیروهای انقلابی است تعطیل می شود. رسانه ها از وزارت ارشاد که باید حمایت کننده و متولی اصلی برگزاری این جشنواره باشد علت را جویا می شوند، پس از پیگیری مداوم بالاخره وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه یک مراسم جواب جالبی می دهند: «ما هیچگاه درصدد تعطیلی آن نبودیم و اگر هم تعطیل شده از جانبی دیگر بوده است.» و البته وزیر محترم توضیح نمی دهند که این جانب دیگر کجاست. البته حدس زدن آن دشوار هم نیست. مگر جایی غیر از دستگاه سیاست خارجی می تواند مانع برگزاری چنین جشنواره ای بشود؟
یک «فاجعه» و حقی که به گردن جمهوری اسلامی می ماند
نادر طالب زاده، دبیر جشنواره افق نو که چهره شناخته شده هنر و رسانه است این اتفاق را یک «فاجعه» میخواند و در این باره می گوید: «این جشنواره قویترین کنفرانس ضد صهیونیستی ایران است و تاکنون سه بار برگزار شده، ۷۰ میهمان در هر دوره داشتیم و دستاوردهای رسانهای آن بیشتر از هر کنفرانس ضد صهیونیستی ایران بوده است.» طالب زاده صریحا بر این مسئله نیز تاکید می کند که تعطیلی این جشنواره به معنی تعطیل شدن همایش سالانه هالیوودیسم است که با میهمانان مشابه خارجی امسال قرار بود چهارمین دوره خود را در بهمن ماه تجربه کند. او همچنین می گوید: «آنچه که مسلم است این است که توقف جشنواره افق نو حرکت بسیار اشتباهی است و حقی است که به گردن جمهوری اسلامی میماند. اینکه شما نخبگانی ضدصهیونیستی و ضدسیاستهای خارجی آمریکا را میتوانستید دعوت کنید و از آنها استفاده بکنید و نکردید.»
بازتاب در رسانه های صهیونیستی
جالب اینجاست که روزنامهها و سایتهایی چون «دیلی تلگراف»، «تایمز اسرائیل»، «جروزالم پست»، «آروتز شوا» و «یشیوا ورلد نیوز» از جمله رسانههایی هستند که این مطلب را منتشر کردند. به طور خاص دو روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» و «یدیعوت آهارونوت» ضمن انتشار خبر تعطیلی کنفرانس ضدصهیونیستی افق نو علت این مسئله را نیز «رویکردهای جدید دولت ایران در قبال غرب» بیان کرده و عنوان کرده اند: «این همایش، توسط سلف روحانی یعنی احمدینژاد تاسیس شد که به ترویج شعارها و احساسات ضداسرائیلی اقدام میکرد.»
متقابل یا یک طرفه؟
یک اصل اساسی در دیپلماسی وجود دارد آن هم متقابل بودن همه رفتارهای دو طرف است؛ اما آیا در مقابل هالیوود و دستگاه فرهنگی آمریکا نیز اقدامات مشابهی مانند این کار را انجام می دهند؟ با رجوع به کارنامه سی و چند ساله این رویارویی متوجه می شویم که پروژه ایران هراسی آمریکا و رسانه های صهیونیستی در هیچ دوره ای نه تنها متوقف نشده که حتی باکوچکترین وقفه ای مواجه نبوده است. نمونه اخیر آن تحریف های تاریخی صورت گرفته علیه ایران در فیلم سینمایی آرگو و اهدای جایزه اسکار به آن از داخل کاخ سفید است. نه تنها در فرهنگ که در سایر موارد سیاسی دیپلماتیک نیز هیچ گاه نتیجه مثبتی از اقدامات یک طرفه عاید ایران نشده است. بهترین مصداق را حسن روحانی و همکارانش در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی با تعلیق یک جانبه فعالیت های هسته ای ایران در تاریخ به یادگار گذاشته اند!
مسئله ای به نام روز قدس
برخی معتقدند با این شیب تند ممکن است در خصوص برگزاری روز قدس و راهپیمایی مردمی ضد اسرائیلی در ماه رمضان هر سال نیز فکری شود! شاید عقب نشینی از آرمانها با تعطیلی یک جشنواره فرهنگی ضد صهیونیستی که حتی وابستگی مالی هم به دولت ندارد، برای دولت کار سختی نباشد؛ اما آیا دستگاه سیاست خارجی یک کشور می تواند در مقابل اعتقادات، آرمانها و خواسته های یک ملت انقلابی مقاومت کند؟ پاسخ این سئوال را باید در آینده نزدیک ببینیم.