نصر عزیزی- اظهارات یک مسئول بلند پایه سیاسی، آن هم در پرده نمایش خارجی و مقام سخنگوی روابط بین الملل ملتی انقلابی با دشمنانی دیرینه و کینه توز وبی منطق، به ظاهر یک سند و اعتراف است. درخصوص اعترافات پولشویی ظریف، که بسیار نابجا، نادرست وغیر مسئولانه و بهانه ساز بود، بازتابهای داخلی وخارجی زیادی داشت و روشنگری لازم انجام گرفت، اما، گفته نشد که مصداق بی بصیرتی سیاسی درگفتار ورفتار یک مقام مسئول، همچون وزیر محترم خارجه چیست؟ حدوحدود بی بصیرتی سیاسی درچنین جایگاهی کجاست؟ هزینه های خسارت بار چنین اظهاراتی چگونه جبران میشود؟ و بالاخره وظیفه نهادهای قانونی ومسئول نظام، دربرابر نه تنها آقای ظریف، بلکه امثال ایشان چیست؟

اگر باتوجه به عکس العمل های درست ویاروشنگر، فرض براین باشد؛آقای ظریف دربیان پولشویی، منظور خاصی نداشت و یا به عمق تبعات آن مصاحبه بی توجه بود ویا بدنبال نوعی حاشیه سازی برای افکار عمومی بود، ویابنای گرادادن وآدرس دادن به دشمن را نداشت و یابدنبال ماله کشی روی خارهای برجام نبود و یا انگیزه فشارسازی برای تایید cft از مبادی و مقاصد خارجی و داخلی رانداشت و یابنای اثبات قسم های مرسوم دیپلمات گری رانداشت و یا فشار مالی سازمانی و رنج بی تدبیری مدیریتی کلان موجب چنین اظهار ایشان گردید و یا در اندیشه مستند سازی ادعای خود بوده ویا نبوده، وچند گزاره وفرضیات دیگر...

اسم این سبک مدیریت را چه می توان گذاشت؟ آقای ظریف نمی داند گوش تیز شنوای نامحرمان میلیونها برابر شنوندگان محرم است، ایشان با قریب چهل سال دانش آموزی و تمرین وتجربه کار سیاسی، آنهم درمیدان بازیگری مرکزیت کفر واستکبار والحاد جهان، هنوز بابهانه گیری دشمن آشنا نیستند؟ ظریف نباید بداند سوره شریفه کافرون، خط تبیین وفاصله انقلاب ما با نظام الحادی غرب است، ظریف نمی داند که cft و مبارزه با تروریست بهانه است، بلکه اصل نظام ونابودی امثال حزب الله. انصارالله وغیره نشانه است؟

ظریف نمی داند رویارویی غرب با ایران، مقابله خداگرایی با بی خدایی واسلام با کفر، ودینداری بابی دینی ونبرد صهیونیسم مسیحی و یهودی بانشانه های ظهور وتحقق حکومت منجی عالم بشریت است؟ آیا یک جو بصیرت اثبات نمی کند غربیها زمانی با ما کنار خواهند آمد، که یا تمام و کمال از انقلاب اسلامی ونظام اسلامی و دولت اسلامی و جامعه و تمدن اسلامی تبری جسته و اعلام پشیمانی نماییم و یا اینکه سبکی از جمهوری حتی اسلامی، اما با اموزه های اسلام آمریکایی را مسخ شده، تحریف شده،همانگونه که درتهاجم فرهنگی وبا ابزار فضای مجازی، مطلوب می دانند، بپذیریم؟وزیر خارجه یک نظام مدعی اسلام ناب که برای آن خونها تقدیم کردیم، باید بداند، اصطلاح پولشویی، درطول تاریخ وبا قالبهای متفاوت و شرایط مختلف بوده وهست و خواهد بود حماقتی بزر گتر از این نیست که باور شود نظام الحادی و کفر پیشه غرب، بدنبال مبارزه با پولشویی است و جمهوری اسلامی هم، متهم ردیف اول آن روی کره زمین است وبس. جهالت و خود باختگی این است که با اقیانوس نجس سرمایه داری غرب، بنا دارند با قالب fatf وcft، نظام مالی و بانکی ایران راحلال کنند.اتفاقا مامدعی هستیم هرآنچه را که درساختار اداری ومدیریتی و بانکی و مالی و بازر گانی و تجارت و دهها مشکل درکشور ما وجود دارد، بقایای فرهنگ الحادی و ضد دین و ضد عدالت غربی‌ها است که با آنها درحال مبارزه هستیم و این مبارزه بی امان برای سالم سازی و پاک سازی نظام ادامه دارد و البته یک شرط اساسی هم دارد که مردم ما باعبرت و بصیرت انتخاب صالح واصلح داشته باشند و مدیران ما هم، معیارها وشاخص های بصیرت را بشناسند و به آن عمل کنند، حد مقبولیت وپذیرش این کارآمدی، زمانی است که ولی فقیه عادل حداقل بطور نسبی از عملکرد مدیران جامعه راضی باشند و آثار این رضایت در چهره عمومی مردم و جامعه هویدا باشد. آقای ظریف باسلاح بصیرت، باید دریابند و حتما تجربه نموده اند، که ورای هر طرح وبرنامه وپیشنهاد بین المللی وجهانی سازی، صدها ایده و نظریه پنهان آینده نگری وجود دارد که‌ بدون شک در فضای دوقطبی نگری جهانی، ایران اسلامی یک مانع و مزاحم بزرگ تعیین کننده است، که با داشته ها وپشتوانه های بی شمار و بی بدیل دینی و تار یخی و فرهنگی با امضای دینی سهم مهم مدیریتی بین المللی راخواهند داشت که باید از طریق مردان مومن و مجاهد و با انگیزه و پرتلاش و امیدوار و باهوش وزیرک و البته بابصیرت، این سهم در پرتو نگاه به نقش دین در اداره جامعه محقق شود. البته آنانکه باصداقت و انگیزه الهی خدمت، در کسوت مسئولیت های کلان در خدمت گذاری دچار اشتباهاتی می شوند، این نیست که سهمی از بصیرت را ندارند، بلکه این است که هر چه جایگاه مسئولیتی سنگین تر باشد، دایره بصیرتی باید و سیع تر و جامع تر باشد و خداوند بصیر به گفتارها وکردارهای مقوم دینی پاداش مناسب عطا می‌فرماید.