در اداره کشور دو گونه گرایش وجود دارد یک گرایشی به اصول و ارزشهای انقلاب در ضمن میل به پیشرفت و توسعه کشور پایند است و گرایش دیگر؛ نیمه انقلابی یا غیرانقلابی و معتقد به وابستگی به غرب در حوزههای گوناگون است. نتیجه هر دو گرایش مشخص است. در انتخابات قبل بر محور مذاکره دولت با گرایش اصلاحطلبی روی کار آمد و این گرایش در مناظرات تبدیل به تئوری شد و اکثر مردم به آن رای دادند و با این مقیاس در دورههای متناوب کشور با گرایش دوم اداره شد. حال با توجه به این گرایش که معتقد به غربگرایی، جدایی دین از سیاست و آزادیهای غربی است و به استقلال کشور اهمیت نمیدهد در این شرایط نباید مشکلات را به گردن انقلاب و رهبری انداخت.
اما چیزی که توسط رسانهها خارجی و مسئولینی که گرایشهای غربی دارند القاء میشود این است که این مشکلات ناشی از گرایش اصولگرایی و نهضت اسلامی است که حضرت امام راه انداختند و در واقع اسلامگرایی ادامه حکومت بر اساس مذهب و مردمسالاری دینی عامل بروز این مشکلات است درحالیکه سی سال است گرایش غربی و غیرانقلابی کشور را اداره کردهاند؛ بنابراین باید خطاب به مدعیان اصلاحطلبی گفت که آنها با امکاناتی که در این مدت در دست داشتند میتوانستند بحرانها را حل کنند اما در قضایایی مثل برجام، اتکا به این تفکر محصولی جز تشدید تحریمها و تعهدات یکجانبه نداشت.
ما باید به ارزشهای انقلابی برگردیم و هر جا که گرایش انقلابی گری در مقابل گرایش نیمه انقلابی و غربی ایستاده پیشرفت صورت گرفت. شاهد این مسئله مسائل دفاعی و نظامی است و بلعکس در مسائل اقتصادی ما اکنون با تفکر غربی نتوانستیم حتی خوراک دامی را تهیه کنیم، این اعتراف که مردم باید در انتخاب دقت کنند بسیار مهم است.
