همسر شهید حسن اقبال- 37 سال داشت وقتی شهید شد. با سه تا پسر. قرار نداشت و همه جا داوطلب کار و کمک بود. از سال ۵۵ که بابت همراه داشتن اعلامیههای امام ۵۰ روز حبس انفرادی کشید تا سال ۵۷ که انقلاب از فهرست اعدام نجاتش داد. پس از پیروزی انقلاب هم که از دادستانی و ستاد مبارزه با مواد مخدر گرفته تا بنیاد شهید و کمیته امداد حضوری فعال و... دو بار ترور شد. اولی ۳۰ تیر که منافقین او را با تیغ موکت بری چنان زدند که عمل جراحی سنگین کرد. دومی هم در خیابان با گلوله که به زانویش خورد و جراحی شد. عید 66 هم جبهه بود! گفته بودند آر پی جی زن است، خودش که چیزی نمیگفت! فردای عملیات کربلای ۱۰ و در مائوت! میرود تا رزمندهها را سیراب کند. که ترکشهای یک خمپاره خود او را سیراب از شهادت میکند. بعد از شهادتش جز دادستانی هیچ یک از اداراتی که فعالیت داشت، نمیشناختندش! همه جا با اسم مستعار فعالیت میکرد!
نگاه