نگاه

ارزیابی یک داوری تاریخی!

روزنامه ایران با درج سر مقاله‌ای تحت عنوان "آقای عسکراولادی چه خبر" باب گفتگویی را با ایشان باز کرد. روزنامه ایران مشفقانه به نقد عسکراولادی پاسخ داد. شنیدیم آقای عسکراولادی هم پاسخ مجددی را برای روزنامه ایران ارسال کرد. ولی روزنامه ایران تاکنون نه پاسخ را درج کرده و نه جوابی می‌دهد. وسط این معرکه یک مفسر و تحلیلگر می‌آ‌ید با باز کردن یک جبهه فرعی مطالبی را در مورد تاریخ و جغرافیا و حساب و هندسه حزب موتلفه اسلامی مطرح می‌کند که در قوطی تاریخ هیچ مورخی نیست.
محمدکاظم انبارلویی- اول بهمن سال 43 حسنعلی منصور نخست وزیر شاه هنگامی که به مجلس می‌رفت هدف گلوله شهید محمد بخارایی قرار گرفت و کشته شد.
بخارایی جوانی بود که به نمایندگی از جوانان دهه 40 گلوی یکی از بلند پایگان رژیم گذشته را که به مرجعیت شیعه اهانت و او را تبعید کرده و لایحه ننگین کاپیتولاسیون را به مجلس برده بود با گلوله درید.
نام هیئت‌های موتلفه اسلامی از آغاز نهضت امام خمینی (ره) بویژه در 15 خرداد 1342 بر سر زبان‌ها بود اما صدای شلیک گلوله بخارایی در بهمن 43 بغض فرو خفته ملت ایران را که در نطق تاریخی حضرت امام خمینی (ره) شکفته شده بود به سراسر کشور برد. نام او و شهدای حزب موتلفه اسلامی شهیدان امانی،‌ هرندی و نیک‌نژاد در تاریخ مبارزات ملت ایران می‌درخشد و هیچ مورخی تاکنون این اقدام انقلابی را تخطئه نکرده است. بازماندگان از قافله شهادت در زندان‌های رژیم ستمشاهی شخصیت‌های انقلابی‌ای چون آیت‌الله  انواری، حبیب‌الله عسکراولادی و حاج مهدی عراقی بودند که طعم تلخ 14 سال زندان را چشیده و همواره مورد احترام مبارزان و فعالان سیاسی در داخل زندان و بیرون زندان بودند.
اخیرا قرائتی از نگاه به اعدام انقلابی حسنعلی منصور و کار عظیم موتلفه اسلامی در دهه 40 پیدا شده است که این نگاه قابل اعتناء است. البته این قرائت یک مورخ نیست بلکه قرائت فرد محترمی است که تحصیلات فنی دارد اما دستی هم در سیاست نشان داده است.(1)  این قرائت معتقد است ترور حسنعلی منصور توسط موتلفه اسلامی نه تنها دستاوردی برای انقلاب اسلامی نداشت بلکه  ضربات شدیدی به نهضت وارد آورد. (2)
این قرائت معتقد است؛ "نقش موتلفه اسلامی در تحولات 50 ساله اخیر رازآلود بوده است" (3) مبتنی بر این داوری در ارتباط با کارنامه حزب موتلفه اسلامی و یکی از شخصیت‌های برجسته حزب یعنی حبیب‌الله عسکراولادی مطالبی را قلمی کرده که برخی از آنها متضمن نشر اکاذیب و تشویش اذهان است. لذا فقط در یک فرایند رسیدگی حقوقی قابل داوری است.
اما در خصوص نقش حزب موتلفه اسلامی در تاریخ معاصر داوری‌ها بسیار است و جز منافقین (سازمان مجاهدین خلق) جریان دیگری دیدگاه منفی و متفاوت نداشته است.
امام (ره) بارها از شخصیت‌های موتلفه تجلیل کرده و از شخصیت شهید حاج مهدی به عنوان فرزند و برادر خود یاد کرده است. مقام معظم رهبری از شهدای 26 خرداد موتلفه یعنی قتله منصور به عنوان "نورالله فی ظلمات الارض" یاد کرده و فرموده‌اند: "مجموعه موتلفه اسلامی می‌تواند ادعا کند که ریشه در دوران‌های دشوار مبارزه دارد و امتحان‌های سختی را از سر گذرانده است."
نویسنده محترم روزنامه ایران- ارگان دولت- شاید این داوری‌ها را نپذیرد. حق هم دارد چون اگر می‌پذیرفت چنین قرائتی را مطرح نمی‌کرد.
دو اشکال به این قرائت فارغ از ماهیت موضوع وارد است.
1- این قرائت در روزنامه ایران و ارگان دولت مطرح شده است. طرح قرائت‌های فارغ از داوری نظام و رئیس دولت در ارگان دولت محل تامل است.
2- قرائت رئیس دولت از موضوع مورد مناقشه با مفسر و تحلیلگر محترم روزنامه ایران، ارگان دولت متفاوت است. لذا مدیر مسئول محترم روزنامه ایران دلیل عقلی برای ترویج و تبلیغ دیدگاهی متضاد با رئیس دولت را ندارد.
ما همین اختلاف را در دوران اصلاحات با گردانندگان روزنامه ایران داشتیم و این تفاوت را مشفقانه تذکر می‌دادیم اما گوش شنوایی نبود
اما ببینیم داوری دکتر احمدی‌نژاد نسبت به حزب موتلفه اسلامی و آقای عسکراولادی چیست؟
آقای رئیس‌جمهور اول اسفند 84 دیداری با اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی داشتند و در آنجا دیدگاه خود را در مورد حزب و آقای عسکراولادی این‌طور بیان کردند؛
"نام موتلفه اسلامی تداعی کننده نام انقلاب اسلامی است. شخصیتی همچون آقای عسکراولادی به عنوان خلاصه تاریخ انقلاب و بسیاری از پیشتازان پیگیری و فداکاری در راه آرمان‌های نهضت امام خمینی (ره) به مجموعه موتلفه تعلق دارند."
رئیس دولت می‌گوید؛ "نام موتلفه اسلامی تداعی کننده انقلاب است."
نویسنده و تحلیلگر روزنامه ایران روز اول بهمن، روز به زمین زدن منصور می‌گوید؛ نقش موتلفه اسلامی در تحولات 50 ساله کشور راز آلود است و ترور منصور دستاوری برای انقلاب نداشته است.
رئیس‌جمهور می‌گوید؛ "عسکراولادی خلاصه تاریخ انقلاب است" نویسنده و تحلیلگر روزنامه ایران می‌گوید؛ او از زمان نهضت ملی تاکنون مشکل داشته و مسائل اصلی و فرعی انقلاب را تشخیص نمی‌داده و از همه مهمتر کشف کرده وی و عناصری از این مجموعه با انگلیس ارتباط داشته‌اند!
نویسنده محترم و مدیرمسئول محترم روزنامه ایران بهتر نیست قبل از تبلیغ این نوع قرائت از تاریخ معاصر به تصحیح دیدگاه رئیس‌جمهور بپردازند و سپس دست به طرح چنین دیدگاهی بزنند.
نقد آقای عسکراولادی به عملکرد دولت و یا نقد حزب موتلفه اسلامی به عملکرد رئیس‌جمهور نباید به جاهایی کشیده شود که تحریف تاریخ را هم شامل شود قطعا آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد به آن راضی نیست.
روزنامه ایران با درج سر مقاله‌ای تحت عنوان "آقای عسکراولادی چه خبر" باب گفتگویی را با ایشان باز کرد. روزنامه ایران مشفقانه به نقد عسکراولادی پاسخ داد. شنیدیم آقای عسکراولادی هم پاسخ مجددی را برای روزنامه ایران ارسال کرد. ولی روزنامه ایران تاکنون نه پاسخ را درج کرده و نه جوابی می‌دهد. وسط این معرکه یک مفسر و تحلیلگر می‌آ‌ید با باز کردن یک جبهه فرعی مطالبی را در مورد تاریخ و جغرافیا و حساب و هندسه حزب موتلفه اسلامی مطرح می‌کند که در قوطی تاریخ هیچ مورخی نیست.
نام این رویکرد اخلال در باب گفتگوی معقول و تعامل و نقد سازنده است. مدیر مسئول محترم روزنامه ایران نباید به این انحراف و کژراهه رضایت دهد. آن هم روز اول بهمن، روز به درک واصل شدن منصور به جرم اهانت و تبعید امام خمینی (ره)!

پی نوشتها:
1- عبدالرضا داوری از تحلیلگران و مفسران روزنامه ایران
2- روزنامه ایران 21/10/91
3- تیتر اول صفحه 3 روزنامه ایران اول بهمن 91

https://shoma-weekly.ir/buQ6oL