نگاه

ارتباط با امام(ره) از معرفی مرحوم شاهچراغی تا دستور تشکیل موتلفه

بعد از این درگیری‌ها، علم، نخست‌وزیر شاه، عقب‌نشینی کرد و شاه شخصاً به میدان آمد و به جای انجمن های ایالتی و ولایتی، لوایحی را آورد به نام لوایح شش‌گانه که البته مراجع قم وتهران و دیگر شهرها با آن هم مقابله کردند. بعد از اقدامی که رژیم با مدرسه فیضیه کرد، غیر از امام(ره)، اکثر مراجع سکوت کردند. حالا دیگر آقای بروجردی فوت کرده بودند و شاه فکر کرد که جاده صاف شده است و تصمیم گرفت اهداف خود را پیاده کند و کشور را به سمت بی‌دینی ببرد. امام(ره) مقابله فوق‌العاده‌ای کردند و همه نیروهای مبارز با ایشان همراه شدند. ما هم که اعلامیه مراجع و کم‌کم فقط اعلامیه امام(ره) را پخش و منتشر کردیم.

جواد مقصودی- وقتی من یک نوجوان 16 ساله بودم، روبهروی ما دفتر آقای حاج صادق امانی بود. یک روز ایشان از من سئوال کردند که شما آمادهاید یک جلسه دینی و حدیثی و قرآنی داشته باشیم؟ من هم بلافاصله گفتم بله، از خدا میخواهم و از آنجا با شهید حاج صادق امانی رفیق شدیم. در نخستین جلسهای که به همین منظور برگزار شد، حاج صادق امانی و من و شهید اسلامی و ... جلسات را تشکیل دادیم. در ابتدا ایشان حدیث میفرمودند و گاهی هم بحثهای سیاسی میکردند. مدتی بعد تقریباً همین جمع شاگرد آقای شاهچراغی شدیم. ایشان میگفتند یک کسی در قم برازندهترین شخصیتی است که میتواند زمام امور مسلمین را در دست بگیرد. اسم ایشان هم حاجآقا روحالله است. به خاطر همین از جمله کسانی که بیشتر محضر امام(ره) میرفتند، گروه ما بود که آن روز در مسجد شیخعلی مستقر بود.

شناخت ما از امام(ره) از همان موقعی که آیتالله بروجردی مرجع بودند، آغاز شد. اگر سئوالی سیاسی مطرح میشد، همه مراجع ارجاع میدادند به امام(ره) و میگفتند این مطلب را حاجآقا روحالله میدانند. علاقمندی ما نزد مرحوم شاهچراغی به امام(ره) بیشتر شد. زمانی که آیتالله بروجردی رحلت کردند، رژیم شاه تصمیم گرفت بیدینی را در کشور رواج دهد. سالها بود که ابرقدرتها میخواستند ایران و ترکیه را دو کشور لائیک کنند. در ترکیه آتاتورک موفق شد، ولی در ایران، به خاطر مقابلهای که روحانیت و افراد بزرگی چون مرحوم مدرس انجام دادند، توفیقی پیدا نکردند، اما پس از رضاخان، محمدرضا میخواست این کار را به انجام برساند. بعد از رحلت آیتالله بروجردی، شاه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی را در دستور کار خود گذاشت. همین مسئله، فرصت مناسبی را به وجود آورد تا علما و روحانیون و مردم وارد میدان شوند؛ از جمله گروه ما که به قم رفت و آمدهای فراوان و درگیریهای زیادی در این زمینه با رژیم داشتیم.

بعد از این درگیریها، علم، نخستوزیر شاه، عقبنشینی کرد و شاه شخصاً به میدان آمد و به جای انجمن های ایالتی و ولایتی، لوایحی را آورد به نام لوایح ششگانه که البته مراجع قم وتهران و دیگر شهرها با آن هم مقابله کردند. بعد از اقدامی که رژیم با مدرسه فیضیه کرد، غیر از امام(ره)، اکثر مراجع سکوت کردند. حالا دیگر آقای بروجردی فوت کرده بودند و شاه فکر کرد که جاده صاف شده است و تصمیم گرفت اهداف خود را پیاده کند و کشور را به سمت بیدینی ببرد. امام(ره) مقابله فوقالعادهای کردند و همه نیروهای مبارز با ایشان همراه شدند. ما هم که اعلامیه مراجع و کمکم فقط اعلامیه امام(ره) را پخش و منتشر کردیم.

بعد از اعلام لوایح ششگانه که دیگران پا به میدان نگذاشتند، سه گروه بودند که میرفتند خدمت امام(ره). امام فرمودند: «چرا شما یکی نمیشوید؟ همه شما میخواهید از اسلام دفاع و با رژیم مقابله کنید.» و این گونه بود که هیأت موتلفه اسلامی تشکیل شد.

https://shoma-weekly.ir/BZuO1t