نقش رهبری در آینده سازی
انجام هر فعالیت هدفمندی به ویژه زمانی که بر پایه شکل بخشیدن به آینده و ساختن آن بنا شده باشد، نیازمند رهبری است. کوشش های موفق در طول تاریخ نشان داده اند که همواره از رهبری شایسته ای برخوردار بوده اند. هدایت کشتی آینده نیز نیازمند سکان داری توانمند و شایسته است که به طور حتم باید با اصول و مبانی دانش آینده یا به بیانی دیگر آینده پژوهی آشنا باشد. اگر چه در آغاز یک حرکت فردی یا اجتماعی ممکن است نشانه یا اثری از رهبری وجود نداشته باشد، اما به تدریج و با قوام یافتن کوشش های آینده گرا آثار هدایت و رهبری در آن پدیدار می شود.
روشن است که هدایت فردی و اجتماعی متمایز از یکدیگرند و زمانی که فرد برای خود برنامه ریزی و تصمیم گیری می کند، کار بسیار آسانتر است. بر این اساس نخستین گام برای حرکت برای آینده این است که باید سکاندار کشتی خود باشیم و هدایت خود را بر عهده بگیریم. بدون توفیق در رهبری فردی نمی توان به رهبری موفق جمعی دست یافت. شرایط امروز جهان به گونه ای است که هر رهبری در گام نخست خود را متعهد به خویش و جمعی می داند که هدایت آنها را بر عهده گرفته است، اما در گامی فراتر شایسته است خود و محیط پیرامون خود را به عنوان بخشی ازمجموعه ای بزرگتر ببیند که همان جهان است. داشتن دیدگاه جهانی و آگاهی و هوشیاری جهانی توانمندی های فردی ویژه یک رهبر را به شکل چشمگیری افزایش می دهد و جایگاه او را هم از نظر داخلی و هم از بعد جهانی تعالی می بخشد. در حقیقت با برخورداری از چنین رهبری است که می توان قله های آینده را فتح نمود و در پیشبرد کوشش های آینده گرا موفق بود. نگرش به سوی آینده و آینده نگری قلمرو رهبری را از حال به آینده گسترش می دهد و یکی از مهمترین شرایط لازم برای ساختن هدفمند آینده را فراهم می آورد.
چشم انداز بیست ساله نقشه آینده سازی
نیمه آبان سالروز ابلاغ سند چشمانداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران (۱۳۹۴ تا ۱۴۰۴) که در آبان ۱۳۸۲ از سوی رهبر معظم انقلاب به سران قوای سهگانه ابلاغ شد، وامروز 13 سال از دوره اجرایی آن گذشته است در این ابلاغیه تاکید شده است: با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و کوشش برنامهریزی شده و مدبرانه جمعی و در مسیر تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی، در چشمانداز بیستساله، ایران کشوری ؛ توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل خواهد بود.
امروز 13 سال از ابلاغ سند چشم انداز 20 ساله توسعه جمهوری اسلامی ایران می گذرد و متاسفانه هنوز این سند به گفتمان سازی ملی در همه حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تبدیل نشده است.این سند را که باید به پردستاوردترین برنامه اجرایی تبدیل کنیم متاسفانه تاکنون موفق نبوده ایم و نرخ رشد اقتصادی که باید در این 13سال حداقل 8 درصد در هر سال می شد ؛ تحقق نیافته و حتی در برخی سال ها منفی هم بوده است.به نظر می رسد در این زمینه فرهنگ سازی نشده است در حالی که این سند برای مردم و برای نسل های آینده است و اگر این فرهنگ و درک مشترک ایجاد شود همه بویژه نسل جوان برای تحقق آن تلاش خواهند کرد.این سند که باید همواره اصالت همه برنامه ها و سیاست های اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و همه جانبه کشور برای ساختن آینده باشد و همه ارکان نظام و شهروندان برای تحقق آن وفاق اجرایی و درک مشترک داشته باشند به دلایل روزمرگی دولتها در برخی برنامه های اقتصادی و عوامل بین المللی و خارجی در برخی بخش ها متناسب با اهداف سند چشم انداز پیش نرفته ایم.علی رغم اینکه باید یک گروه مشترک تطبیق برنامه ها و سیاست ها با اهداف سند چشم انداز مانند برنامه های پنج ساله و بودجه های سالانه تشکیل می شد و پایش و کنترل بر فعالیت ها را انجام می داد تا انحراف از اهداف سند چشم انداز 20 ساله توسعه کشور به حداقل برسد. ولی این مهم بطور کامل صورت نگرفته است .
طبق اهداف سند چشم انداز 20 ساله در افق سال 1404 بایدبه جایگاه برتر منطقه از لحاظ علمی ، اقتصادی و فنآوری برسیم ؛ امروزه که از نیمه راه گذشته ایم و فقط دو برنامه شش و هفتم تا این افق 20 ساله باقی مانده است و امسال هم پیش بینی می شود حداکثر رشد اقتصادی به یک تا 3 درصد برسد , باز هم نمی توان به راحتی رشد 8 درصدی را تحقق بخشید.
کوشش خستگی ناپذیرو کارجهادی نیازاست
ساختن آینده بیش از هر چیز نیازمند یک شرط اساسی است و آن خستگی ناپذیری است. از آنجایی که در مسیر ساختن آینده همواره با مشکلات و مسائل گوناگونی رو به رو می شویم، باید به کوشش های آینده گرا ادامه داد و از موانع و مشکلات خسته نشد. دستیابی به هدف مهم ساختن آینده نیازمند شکیبایی و استقامت بسیار است و گاهی گذشت و مرور زمان بسیاری از موانع و مسائل را خود به خود برطرف می کند. بر این اساس داشتن حوصله و تحمل بسیار و بردباری برای رفع دشواری ها و پیگیری اهداف سازنده پیش شرط نخستین است. استمرار و تداوم کوشش های به عمل آمده با وجود وقفه ها و موانع پیاپی باید پیگیری شود و انجام هر فعالیتی برای ساختن آینده به مثابه زنجیره ای از رشته اصلی در نظر گرفته شود که بر اثر متصل ساختن آنها به یکدیگر رشته نهایی یعنی همان آینده ساخته خواهد شد. این امر روشن کننده این واقعیت است که شکل بخشیدن به آینده در موارد بسیاری فرآیندی زمانبر و تدریجی است و بردباری شرط اصلی آن است. دستیابی به اهداف گذشت زمان مناسبی را می طلبد و بسیاری از اهداف پس از طی شدن مسافتی طولانی از یک مسیر حاصل می شوند. در مجموع برای آن که بتوان آینده را ساخت باید بردبار بود و تلاش های پیگیر و مستمری را به عمل آورد. نباید فراموش کرد آنچه که سبب خستگی ناپذیری در افراد می شود داشتن انگیزه های قدرتمند : ایمان به هدف و احساس مسئولیت است و شایسته است که جوانان آینده ساز کشور با امید به آینده و عزم و اراده محکم , به پیشبرد کوشش هایی که سازنده آینده است، تشویق شوند.
علاج مشکلات کشور
رهبر معظم انقلاب اسلامی در همان دیدار فرمودند : علاج مشکلات کشور ( چه مشکلاتی که امروز داریم و چه مشکلاتی که بعدها خواهیم داشت ) در گرو جوشیدن اراده و استقامت از درون ملت است ؛ از درون ملت بایستی اراده ؛ استقامت , عزم راسخ , ایستادگی بجوشد ؛ چشمها باز ؛ روحیه ها با توکل به خدا و اعتماد بنفس قوی باشد.
معظم له یکی از مهمترین عوامل دیگر حل مشکلات کشور را روحیه انقلابی گری دانسته و حفظ آن را مورد تاکید قرار دادند .
معنای روحیه انقلابی گری چیست ؟معظم له معنای این روحیه را این دانستند که انسان انقلابی , شجاعت دارد , اهل اقدام است , اهل عمل است , ابتکار می ورزد, بن بست شکنی می کند , گره گشائی می کند ؛ از چیزی نمی ترسد؛ به آینده امیدوار است و به امید خدا به سمت آینده روشن حرکت می کند .
آینده سازی یا آینده سوزی
آنچه آینده ما را «می سازد»، تدبیر و برنامه ریزی و هدفداری و تلاش برای رسیدن به آن هدف مطلوب است.
آنچه آینده ما را «می سوزد»، بی خیالی، هدر دادن فرصت ها، قدرنشناسی از عمر و سرمایه زمان، برگزیدن لذّت بر مصلحت و ترجیح دادن «اکنون» بر «فردا»ست.
این ساختن و سوختن، در دست خود ماست و آینده ساخته یا سوخته را با دو دستِ تدبیر و انتخاب خویش فراهم می آوریم.
این که از دیرباز گفته اند: «گذشته، چراغ راه آینده است»، سخن درستی است. کسی که هدردادن
سرمایه های گذشته را بشناسد، برای جبران آن، آینده را پربارتر می سازد. به فرموده امام علی(ع) «اگر از گذشته عمرت که تباهش کردی پند بگیری، باقی مانده آن را نگه خواهی داشت».
در واقع، لحظه لحظه ایام و ساعت ما، سرمایه ای است که در حال سوختن است. به موازات این سوختن چه می سازیم و با دادن این ثروت، چه به دست می آوریم؟ این که ما هر لحظه در حال آب شدن و سوختن و پایان یافتنیم، حرفی شاعرانه نیست. حقیقت و حکمتی است که بر زبان فرزانگان جاری شده است، اگر گوش پند نیوشی باشد.
فردا، در گروِ امروز ؛اگر معمار فردای خویشتن باشیم، آن را به گونه ای خواهیم ساخت که دچار پشیمانی و افسوس نشویم و بر خرابکاری در نقشه و مصالح و ساختمان و درون و برون و پایه و نما، غصّه نخوریم.
همین پنجه های ضعیف و سرانگشتان ظریف ما، قدرت گشودن محکم ترین گره ها و ترسیم عظیم ترین صحنه های موفقیّت را دارد، به شرط آن که به توانایی و استعداد خود، ایمان داشته باشیم و بخواهیم که آینده ما مطلوب و زیبا باشد.
تا چنان بودیم، بودیم آن چنان
چون چنین گشتیم، گشتیم این چنین. اگر فراز و نشیب زندگی و تحوّلات و عوامل تأثیرگذار و زمینه های تأثیرپذیر را بشناسیم و برای آینده خود و جامعه «طرح و برنامه» و «ایده و اراده» داشته باشیم، چه دلیلی دارد که آینده در اختیار ما و نسل جوانمان نباشد
البته باید «خوش بینی به آینده» و ثمربخشی تلاش ها داشت، تا در زمین امروز، بذر فردا را افشاند.
حتی آنچه در فرهنگ شیعی با عنوان «انتظار» مطرح است، برگرفته از همین خوش بینی تاریخی به آینده است، تا تلاش امیدوارانه انسان ها به تغییر و اصلاح خلق و خوی انسانی و دگرگونی سازی سیمای جامعه و
زمینه سازی برای ظهور آن «عدالت موعود»، شکل بگیرد و به ثمر نشیند.
چرا دیگران قدرت تغییر وضع زندگی و جامعه را داشته باشند و ما نداشته باشیم؟ چرا دیگران بتوانند بحران بیافرینند و ما نتوانیم بحران ها را بزداییم؟ چرا دیگران باید برنامه ای برای سوزاندن آینده ما و تخریب فردای نسل امروز ما داشته باشند و ما برای آینده سازی و آینده سازان، تدبیر و برنامه ای نداشته باشیم؟
مقام معظم رهبری با انتقاد از ناامیدان فرمودند: بعضی ها عکس این عمل می کنند ؛ حرف می زنند؛ مدیریت می کنند؛ جوان را به آینده بی اعتماد می کنند . به انقلاب بی اعتماد می کنند ؛ جوان را از نفس گرم امام دور میکنند ؛ خوب این خراب میشود؛ آنوقت از زمانه می نالند! زمانه را چه کس می سازد؟ زمانه را من و شما می سازیم ؛ ما زمانه سازیم . اگر زمانه بد باشد؛ به من وشما باید نگاه کرد؛ ماهستیم که زمانه را میسازیم ؛ وقتی گام هایمان را محکم بر نداشتیم ؛ توصیه های امام را ندیده گرفتیم وجوانهارا از آنها دورکردیم ؛ جوانان را به لاابالی گری ؛ بی مبالاتی ؛ بی عفتی ؛ سوق دادیم ؛ معلوم است که نتیجه بد خواهد شد.
نبایدبه اسم آزادی لاابالی گری را تزریق کرد! نباید به اسم عقل و نگاه عقلانی , سازش و تسلیم درمقابل دشمن را القا کرد!
رهبر فرزانه انقلاب تاکید دارند که باید در برابر کسانی که القائات فوق رابا هر لباسی در جامعه انجام می دهند ؛ ایستاد و از آنها به خدا پناه برد .
توصیه مابه جوانان اینست که برای ساختن آینده : سیاستها ی نظام و رهبری را ملاک قرار داده وحرف و سخن امام و رهبری را حجت قرار دهند و خود را آلوده دنیا طلبی و محبتهای بی جا و رفیق بازی و جناح بازی نکرده و با استقامت و عزم راسخ و امید آینده کشور اسلامی را بسازند.