«آیش سیاسی» در عالم سیاست هم گاهی اوقات اقتضاء دارد و سیاستمداران هم بنابر محاسباتی گاهی در شرایط «آیش سیاسی» قرار می‌گیرند.
بنابه دلایلی با توجه به محاسبات سیاسی و عملیاتی پیش‌بینی می‌شود که دکتر احمدی‌نژاد هر چند در روی صحنه بازی متفاوتی را طراحی کرد ،اما عنصر قصد و نیت می‌تواند این باشد که به‌دنبال آیش سیاسی 4 ساله است.
قبل از اینکه به چگونگی «راهبرد آیش سیاسی احمدی نژاد» بپردازم چرایی آن را فهرست می‌کنم :
1) دولت یازدهم علارغم خدمات دولتهای گذشته،وارث چالشهای بزرگ اقتصادی است که بخشی از آن به فقدان دقت وهوش اقتصادی درحوزه طراحی وعملکرد در اجرای طرحهای بزرگی همچون هدفمندی یارانه‌ها برمی‌گردد و بخش قابل ملاحظه‌تر آن به شرایط کشور و نیاز به گامهای بزرگ اقتصادی وابسته خواهد بود (حماسه اقتصادی).
2) فرسایش تیم احمدی‌نژاد با توجه به خروج نیروهای کارآمد دولت نهم از بدنه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری
3) فقر رجال در تیم احمدی‌نژاد بویژه دولت دهم، رجلی سیاسی مذهبی که بتواند و صلاحیت حضور در انتخابات را داشته باشد یا نیست یا اگر باشد گزینه‌ای حداقلی رأی نیار خواهد بود.
4) خلق فرصت 4 ساله توسط احمدی‌نژاد برای بعد خودش و بجایگزینی خود، او را در شرایط یک ریسک قرار می‌دهد بطوریکه احتمال دارد دو دوره 4 ساله بعد را در دولتهای 12 و 13 از دست دهد
راهبرد آیش سیاسی 2 فاز دارد:
1) جریان احمدی‌نژادیسم باید به‌عنوان یک ضلع درجغرافیای سیاست سهمی داشته باشد (ظهور وبروز)
نکته اول: دکتر احمدی‌نژاد با تبلیغات و تعریفات این و آن به‌دنبال «رئیس جمهور سازی» نیست بلکه به‌دنبال خلق و ایجاد یک فضای جریانی و انتخاباتی است تا در این دوره 4 ساله در جغرافیای سیاسی کشور غایب نباشد و از این رو از فرصت انتخابات بهره‌برداری سیاسی و جریانی می‌کند و به همین منظور کلیدواژه «بهار» یک نام و تابلوی جریانی است نه علامت انتخاباتی آقای خاص در حاشیه دولت .
نکته دوم: رد صلاحیت یک گزینه حاشیه‌ساز (لیدر انحراف) و تکمیل آن با حضور انتخاباتی یک «گزینه حداقلی رأی نیار» می‌تواند در راستای «راهبرد آیش» تنظیم گردد و هم بعنوان یک ضلع انتخاباتی ظهور و بروز داشته باشد.
2) چه کسی یا چه جریانی بر سر کار آید؟
-با توجه به «راهبرد آیش» لزوماً باید غیر اصولگرایان (جبهه پیروان ـ پایداری- 1+2) بر سر کار بیایند بنابه 2 دلیل:
الف) فرصت برای تصفیه‌حساب با جریان منحرف به لحاظ (اقتصادی و امنیتی) از اصولگرایان سلب شود و چنانچه اگر والبته اگردولت آینده توسط جریان اصلاحات یا تکنوکراتیسم شکل گیرد،«زیست حداقلی» برای جریان انحرافی با توجه به رفاقت پشت صحنه‌ای شکل می‌گیرد.
ب) گفتمان اصولگرایی نقطه آغاز عملیات انتخاباتی دکتر احمدی‌نژاد از سوم تیر 84 بود بنابراین بر اساس راهبرد آیش نباید خدمات احمدی‌نژاد توسط اصولگرایان مصادره شود. (دردولت11)
(آنچه آقای حاشیه گفته بود که ما نمی‌گذاریم دولت به ...... برسد)
-با توجه به «راهبرد آیش» اصولگرایان رقیب و رقبای اصولگرایان از هر طایفه سیاسی رفیق محسوب می‌شوند. بنابراین به اقتضای رفتار انتخاباتی ، با رقیب باید رقابت و با رفیق باید رفاقت کرد .
در راهبرد آیش حذف خطای استراتژیک میرحسین موسوی در فتنه 88 در دستور کار است
بنا به دو دلیل:
1) دکتر احمدی‌نژاد هنوز از نیروهای انقلاب محسوب می‌شود .
2) تقابل با ولایت فقیه یک خطای راهبردی است و با توجه به اعتقاد و اعتماد امت به امامت ، فرجامی جز حذف از معادلات سیاسی نخواهد داشت.
«ریچارد هاوس» بعد از فتنه 88 گفت:
«زود فلش به طرف ولایت‌فقیه رفت و این خطا باید در آینده پوشش داده شود.»
گفتمان شترمرغی، یک محاسبه تاکتیکی احمدی‌نژاد است که حلقه تکمیلی این پازل توسط اسفندیار مشایی ترسیم می‌گردد. به این صورت که:
1) گفتمان ناسیونالیزه پان ایرانیسم مشایی باتئوری«مکتب ایرانی» برای جلب توجه پایگاه فکری جریان اصلاحات وحتی برانداز
2) گفتمان خدمت برای حفظ پایگاه طبقات متوسط و پائین جامعه
این گفتمان دو نبش با کلید واژه «بهار» در طی دوره 4 ساله غیبت احمدی‌نژاد در مسند ریاست جمهوری ، با توجه به راهبرد آیش جریان احمدی‌نژادیسم را شکل خواهد داد و نقطه پایان راهبرد آیش با حضور مجدد دکتر احمدی‌نژاد در انتخابات دوره 12 ریاست جمهوری با گفتمان نقد چهار سال گذشته باعنوان انتخاباتی» بهار دوباره می‌آید «خواهد بود .
-کاری که کاندیدای ترمز بریده‌ای همچون میرحسین موسوی می توانست در دوره فعلی انتخابات ریاست جمهوری(یازدهم) انجام دهد اما خدا نخواست ...