نگاه

آیا این یک راه حل است؟

این احتیاط در پذیرش نتیجه مذاکرات به واسطه خاطره مذاکرات الجزایر است که تیم مذاکره‌کننده ایرانی در آن دوران با هدایت بهزاد نبوی با تصور اینکه دست پر برگشته‌اند، سخنرانی‌ها کرد اما یک عبارت نابجا در متن بهانه آمریکا برای خلف وعده شد و سال‌ها است که دیگر کسی را یارای دفاع از آن مذاکرات نیست.
رائد صیدیه*-نمایندگان ایران و آمریکا پس از ۹ شبانه روز در یک ماراتن سخت و نفس گیر در شهر لوزان سوئیس به راه حلی دست یافتند که هنوز جوهر آن خشک نشده؛ تفاسیر مختلف درباره آن از سوی طرفین آغاز شده و البته منتقدان داخلی نیز به آن انتقادات شدیدی را مطرح کردهاند.

شاید بتوان گفت بر خلاف انتقادات درباره برنامه اقدام مشترک اولیه (توافق ژنو در سال ۹۲) این بار محور برخی انتقادها بیشتر فنی و حقوقی است تا سیاسی.

انتقادها از نام بیانیه گرفته تا مفاد راه حلهای سیاسی مطرح شده در آن و عبارات دو پهلو و با تفاسیر مختلف را شامل میشود. مثلا برغم اظهارات تیم مذاکرهکننده هستهای و تأکیدات آنها مبنی بر لغو همه تحریمها، آمریکا میگوید که موافقت کرده است که در قبال اقدامات ایران، تحریمهای مشخصی را به گونهای مرحله به مرحله تخفیف دهد و اگر ایران از توافق عدول کند، تحریمها میتوانند بلافاصله از سر گرفته شوند.

همچنین آمریکاییها به صراحت گفته اند که سایر تحریمهای آنها علیه ایران به خاطر حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر و برنامه موشکهای بالستیک همگی همچنان اعمال خواهند شد. این مطلب نشانگر‌‌ همان تیزبینی و درایت والای مقام معظم رهبری بود که چندی قبل این موضع آمریکا را در بیاناتشان پیشبینی فرمودند.

گرچه تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در اقدامی تحسین برانگیز در برابر این فضاسازی دشمنان تلاش کرده است مفاد راه حلهای سیاسی را برای ملت توضیح دهد، و سید عباس عراقچی و پس از او ظریف در سیمای جمهوری اسلامی ایران این مواضع را حاصل تخاصم آمریکا و بر خلاف متن مکتوب بیانیه دانستند، اما این سؤال مطرح گردیده که در شرایطی که یکی از طرفهای توافق چنین موضعهایی را اتخاذ میکند، چگونه میتوان حاصل به دست آمده را یافتن راه حل دانست؟

این احتیاط در پذیرش نتیجه مذاکرات به واسطه خاطره مذاکرات الجزایر است که تیم مذاکرهکننده ایرانی در آن دوران با هدایت بهزاد نبوی با تصور اینکه دست پر برگشتهاند، سخنرانیها کرد اما یک عبارت نابجا در متن بهانه آمریکا برای خلف وعده شد و سالها است که دیگر کسی را یارای دفاع از آن مذاکرات نیست.

گرچه خود بهعنوان یک خبرنگار شاهد سخت کوشی و تلاش شبانهروزی تیم مذاکرهکننده هستهای در ۹ روز اقامت در لوزان بودم و منکر زحمات و موفقیتهای آنان از جمله وادار شدن شش قدرت جهانی به مذاکره با جمهوری اسلامی ایران آنهم نه برای یک ساعت و چند روز بلکه برای ماههای طولانی بودهام اما همچنان که مقام معظم رهبری بارها تأکید فرمودهاند و ملت ایران نیز بهخوبی میدانند بیتعهدی و ناجوانمردی در ذات غربیها به ویژه آمریکایی هاست و چه زیبا امام خامنهای فرمودهاند که «حتی اگر در مسئله هستهای نیز‌‌ همان خواستههایی را که آنها دیکته میکنند، قبول کنیم، باز هم تحریمها برداشته نخواهد شد زیرا آنها با اصل انقلاب مخالفاند.»

به نظر میرسد ظریف و همکارانش روزهای سختتری را در روزها و ماههای آتی در پیش دارند و در بخش حقوقی، فنی و سیاسی مذاکرات هم پاسخگوی ملت باشند و مراقب خدعهها و نیرنگهای آمریکاییها؛ البته قبول پیشنهاد حزب مؤتلفه اسلامی و برخی دیگر از منتقدان در ضرورت همراهی یک دانشمند هستهای هنگام مذاکرات و حضور دکتر علیاکبر صالحی مرد فنی شماره یک برنامه هستهای و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران که به اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در این گردنه سخت و نفس گیر افزوده شده؛ مایه دلگرمی است؛ اما قطعا تیم مذاکرهکننده هستهای باید از همه ظرفیتهای داخلی برای هر چه بهتر منعقد شدن این قرارداد بهره جوید چرا که تبعات این توافق گریبانگیر نسلهای پس از ما نیز خواهد بود. ظرفیتهایی که از مهمترین موارد آن نقدهای دلسوزانهای است که توفیق بیشتر را هدف گرفته است.

* تحلیلگر و خبرنگار اعزامی هفته نامه شما به لوزان

https://shoma-weekly.ir/KnGh7v