نگاه

آمایش سرزمین ضرورت حفظ ظرفیت زیستی

کلان‌شهرهای کشور ما با الگو قراردادن تهران فاقد راهبرد اصولی شهرسازی‌اند؛ در این شهر‌ها انسان‌ها با کمبودهای ناشی از بی‌توجهی به ظرفیت‌های زیستی درگیر می‌شوند و طبیعی است که با معضل آلودگی‌های برهم انباشته مواجه شوند.
سید مصطفی میر سلیم- هر منطقه زمین ظرفیتهایی دارد که وابسته به شرایط جغرافیایی و اقلیمی آن است؛ یکی از مهمترین ظرفیتها که اخیراً بهویژه توجه متخصصان را به خود جلب کرده، ظرفیت زیستی است. ظرفیت زیستی نشان دهنده قابلیتهایی است که در هر منطقه وجود دارد و امکان زندگی سالم و بالنده را بهدست میدهد. اگر در توسعه مناطق به ظرفیت زیستی آنها توجه نشود، در ‌‌‌نهایت زندگی انسانها به لحاظ کیفی و کمی به مخاطره میافتد و بهتدریج کمبودهای مختلف مادی و معنوی رخ مینماید.

مثلاً جزیره زیبای کیش که در حدود سی کیلومتر مربع مساحت دارد فقط میتواند میزبان تعداد اندکی از جمعیت باشد؛ شهرهایی که در حاشیه کویر قرارگرفتهاند، بهلحاظ منابع آبی محدودیت دارند؛ شهرهایی مانند تهران که از دو سمت (شمال و شرق) در محاصره ارتفاعات قرارگرفتهاند و جریان بادها در هر سال به طور متوسط حدود دوهفته فعال است و در دیگر اوقات سال، جوّی پایدار بر آسمان آن حاکم است، همچون کاسهای است که آلایندهها در آن محبوس و متراکم میشود و در حالات سیطره پدیده وارونگی به وضع بحرانی میانجامد و مسئولان شهری را ناچار میکند بهسرعت فعالیتهای عادی را تعطیل کنند تا خسارتهای جانی جدّی بهویژه متوجه گروههای آسیبپذیرتر نظیر سالمندان و کودکان نشود: در چنان اوقاتی آمار مرگ و میر ناشی از سکتههای قلبی و مغزی، حاد شدن بیماریهای ریوی و بسیاری از حساسیتها اوج میگیرد.

البته بهعنوان نمونه، تهران با گسترهای که پیدا کرده است، با محدودیتهای دیگری نیز مواجه شده است:

- آب مورد نیاز آن نه فقط وابسته به مخازن نامطمئن سدهای لار و جاجرود و طالقان بوده که بخش عمدهای از آن نیاز چند سالی است که به علاوه از ذخایر سفرههای زیرزمینی نیز با کیفیتی نامطلوب تأمین میشود.

- فاضلاب تهران که اغلب در چاههای سنتی دفع میشود، تمام ذخایر زیرزمینی آب تهران را که شامل شبکه سابق قناتها میشود، از حیّز انتفاع خارج کرده و با کوچکردن فاضلاب به سمت جنوب تهران خطر باتلاقیشدن را بهوجود آورده و سالها است ناگزیر از روش زهکشی اضطراری استفاده میشود تا از فروریختن تأسیسات ساختمانی، بهدنبال بالاآمدن سطح فاضلاب، جلوگیری شود.

- از نظر عبور و مرور، بهرغم احداث شبکه گستردهای از بزرگراهها و راههای زیرگذر، تهران بهجای آنکه شهری نمونه برای زندگی انسانها باشد به توقفگاه بزرگی برای خودروها تبدیل شده است. در تهران چندین میلیون خودرو فرسوده یا خودرو نویی که با ارفاق به بازار مصرف وارد شده، اغلب درجا یا با سرعتی بسیار کُند و بهویژه با استفاده از سوختهایی که سالهاست همه در حسرت کیفیت آن به سر میبرند، شب و روز و بیوقفه دودهای آلاینده از خود متصاعد میکنند و به خورد خلقالله می‌‌دهند.

- از نظر شهرسازی متأسفانه انگیزه اصلی مسئولان شهری در تهران و به تبع آن سایر نقاط کشور کسب درآمد از محل ساخت و ساز همراه با توسعه متراکمشده و ساختمانهای بیقواره و بلند و کوتاه و ناهمگون در محلات مختلف و بعضاً تبدیل باغها شاهد آن است. بلندمرتبه سازی بهویژه در کوهپایهها آفتی شده است در مقابل نسیم طبیعی و محدود کوهپایه به دشت که شبانگاه مختصری هوای تازه به فضای آلوده تهران میدمید. با برپاشدن آن غولهای آهن و سیمان در کوهپایه و بدون توجه عالمانه به جغرافیا و اقلیم تهران، آن نسیم شبانگاهی کوهپایه برای همیشه راکد میماند.

کلانشهرهای کشور ما با الگو قراردادن تهران فاقد راهبرد اصولی شهرسازیاند؛ در این شهرها انسانها با کمبودهای ناشی از بیتوجهی به ظرفیتهای زیستی درگیر میشوند و طبیعی است که با معضل آلودگیهای برهم انباشته مواجه شوند.

چاره پیچیدگیهای کنونی که انسانها را در چنبره خود به تباهی میکشاند، غیر از علاجهای اضطراری و مُسکنها، راهحلهای بنیادین و مراعات اقتضای سیاستهای کلی آمایش سرزمین، مسکن و شهرسازی، راه و ترابری، محیط زیست و جمعیت است.

https://shoma-weekly.ir/nsPbuJ