
رضا اسماعیلی - آیپک یا لابی صهیونیستها اصلیترین کانال نفوذ صهیونیستها در آمریکا است، میدان دادن به این لابی در دهههای گذشته آن را به مهرهای تأثیرگذار و قویترین گروه نفوذ در آمریکا تبدیل کرده است؛ این نفوذ تا آنجا است که در آمریکا قانونی نانوشته به وجود آمده مبنی بر حمایت بی چون و چرا از رژیم صهیونیستی و به تبع آن هیچ رئیس جمهوری هم قادر به تغییر آن نیست؛ نه تنها تغییر که حتی یک انتقاد کوچک از این رژیم برای سیاستمداران هزینه سنگینی دارد، هزینهای که یک نمونهاش ترور جان اف کندی است که بعدها مشخص شد با این لابی بر سر جنگ ویتنام اختلاف نظرداشته و خواهان پایان آن بوده است.
در چنین شرایطی که به گفته «پائول رابرتز» از مقامات دولت رونالد ریگان، راهیابی به کاخ سفید هم مستلزم جلب نظر «آیپک» است؛ باراک اوباما هفته گذشته در جمع این لابی پرنفوذ ایستاد تا سخنرانی کند؛ بدیهی است که «آیپک» بواسطه نگرانی و ترس از هستهای شدن جمهوری اسلامی ایران و بی نتیجه بودن تحریمها انتظار داشت که از اوباما سخنانی صریح بشنود که البته شنید اما نه آنی که توقع داشت.
واقعیت آن است که هر چند لابی صهیونیستی در آمریکا بسیار قدرتمند بوده و در همه اجزای آن نفوذ کرده اما بعید است که رئیس جمهور آمریکا به این نکته بدیهی واقف نباشد که برای شهروندان آمریکایی قیمت نفت و به تبع آن بنزین به مراتب بیش از ترس صهیونیستها از هستهای شدن ایران اهمیت دارد؛به همین جهت اوباما که پیش از نشست «آیپک» حمایت از رژیم صهیونیستی را «مقدس» توصیف کرده بود، روز موعود بعد از صبح به خیر گفتن و تکه پاره کردن چند تعارف و تشکر از سفیر خودشان و سفیر آنها؛ خیلی زود رفت سر اصل مطلب یعنی ایران و گفت: «سخنان بی اساس در باره جنگ فقط به نفع ایران است، افزایش جهانی بهای نفت از جمله آثار ناشی از بیان جملات بی اساس در خصوص جنگ با ایران خواهد بود».
او در ادامه، رویکرد دولت خود در قبال ایران را با جمله کلیشهای و تاریخ مصرف گذشته «همه گزینههای روی میز است» ادامه داد و البته بلافاصله اضافه کرد: «من هنوز معتقدم که برای موفقیت در گزینه دیپلماسی، زمان وجود دارد».
اوباما حتی به این سخنرای اکتفا نکرد و در دیدار با نخست وزیر رژیم صهیونیستی بار دیگر به پیامدهای ماجراجویی علیه ایران اشاره کرد.
سخنان رئیس جمهور آمریکا که سطح جدیدی از اختلاف نظر میان آمریکا و رژیم صهیونیستی در باره ایران را آشکارتر کرد، خیلی زود با واکنش محافل صهیونیستی مواجه شد که مهمترین آنها رد اظهارات وی توسط جمعی از اعضای پارلمان و وزیر خارجه این رژیم بود، با تمام اینها این برای نخستین بار بود یک رئیس جمهور در آمریکا صراحتاً میخواست که لفاظی علیه ایران پایان یابد؛ اما اینکه چرا؟ بدیهی است که هر چه میگذرد، پیشرفتهای مستمر و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه، غرب را بیشتر به تأمل واداشته است، غربی که گرفتار بحران اقتصادی است اکنون به خوبی میداند که ایران به پشتوانه حمایت مردمی که انتخابات اخیر جلوهای ازآن بود و نیز با اتکا به توانمندیهای داخلی هیچگاه تسلیم زور نشده و به مسیر قانونی و خواست مردم ادامه خواهد داد.
تردیدی نیست که این شرایط، غرب را به شدت دچار تشکیک کرده تا جایی که برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا در زمان کارتر میگوید: «جنگ با ایران به نفع ما نیست و ما با آن مخالفیم ایرانیها ما را مقصر حمله اسرائیل به کشورشان خواهند دانست و علیه ما اقداماتی انجام خواهندداد».
اما سوای توانمندی روزافزون کشورمان و پیچیدهتر شدن توطئههای نظام سلطه، غرب و رژیم صهیونیستی از موضوع دیگری نیز نگران هستند؛ روند جریانهای ضد صهیونیستی به طور بی سابقهای در آمریکا رشد و نمو یافته که جنبش تسخیر «آیپک» یکی از اینها است، جریانی که همزمان با آغاز به کار این نشست اعلام موجودیت کرد و در مقابل محل برگزاری آن اقدام به تظاهراتی صدها نفره نمود.
و بالاخره اینکه شاید اوباما در نشست «آیپک» حرفهای جدیدی زد اما قطع به یقین بنا به آنچه آمد، آمریکا تحت هیچ شرایطی دست ازحمایت از رژیم صهیونیستی بر نخواهد داشت.