رهبر معظم انقلاب آزادی معنوی را آزادی از چنگ عوامل درونیای که مانع عمل آزاد انسان در جامعه میشود و مانع آزاداندیشی او در جامعه میشود دانسته و از ترس از مرگ، ترس از گرسنگی، ترس از فقر، ترس از سلب امتیاز به عنوان موانع درونی آزادی و آزادگی نام بردند و تأکید کردند که این نوع محدودیتها برای آزادی انسان را از امر به معروف و نهی از منکر باز میدارد و اسلام انسان را از این محدودیت برحذر میدارد.
حمیدرضا ترقی - موضوع مهم آزادی که در چهارمین نشست اندیشههای راهبردی مورد بحث و تبیین مقام معظم رهبری و اندیشمندان اسلامی حوزه و دانشگاه قرار گرفت، از مهمترین موضوعات اندیشهای و ضروری در فضای سیاسی و فرهنگی کشور ماست که باید بدان پرداخته شود.
در آستانه سالگرد حادثه عاشورا و کربلا که جلوه آزادگی پیشوای آزادگان عالم است، پرداختن به این موضوع بسیار بجا و مفید خواهد بود.
آزادی و آزادگی
آزادی به معنای رهایی تن از اسارت و نیز خلاصی از تنگناهای زندگی است. به بیان دیگر، آزادی یعنی رهایی مرغ جان از قفس جبر و سپس پرگشودن در آسمان اختیار و در نتیجه انتخاب آگاهانه مسیر حق و یا ضلالت خویش.
از نگاه اسلام آزادی موهبتی الهی است که هر آفریدهای به تناسب مرتبه وجودیاش از آن بهرهمند است و تنها انسان است که سرنوشت خویش را به مدد اختیار اعطایی خداوند میسازد. و آزادگی درجه بالای آزادی عقل از زندان نفس و شهوات برای گام برداشتن در وادی عشق است.
غلام همت آنم که زیرچرخ کبود
زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
در نگاه اسلام عبودیت کامل انسان در سایه آزادی کامل فراهم میشود لذا باید از بند همه چیز و همه کس رها شد تا به عبودیت رب العالمین نایل آمد. معنای حقیقی زهد نیز آزادگی از دنیا و داشتههای آن است. به عبارتی دیگر، رهایی از تعلقات دنیوی و حتی تعلق به جسم خویش.
آزادگی نوعی حریّت انسانی و رهایی انسان از قید و بندهای ذلتآور و حقارتبار است، تعلقات و پایبندیهای انسان به دنیا، ثروت، قدرت، اقوام، مقام، فرزند و... که در مسیر آزادی روح او، مانع ایجاد میکنند.
آزادی آن است که انسان کرامت و شرافت خویش را بشناسد و تن به پستی و ذلت و حقارت نفس و اسارت دنیا و زیر پا نهادن ارزشهای انسانی ندهد. وقتی امام حسین(ع) میفرماید: مرگ با عزت بهتر از حیات ذلیلانه است. در واقع بهترین نگرش به زندگی را که ویژه آزادگان است ابراز نموده اند آزادگی امام بود که تن به بیعت با یزید نداد و کشته شد.
آزادی غربی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان عمیق و تأملبرانگیز خود در جمع اندیشمندان نشست اندیشههای راهبردی در مورد آزادی در 24/8/91 فرمودند، بحث آزادی در بین غربیها در سه چهار قرن حول رنسانس و بعد از رنسانس شکوفا شده که علت اصلی طرح آن هم رنسانس در کشورهای اروپایی بوده و بعد انقلاب صنعتی که موجب احیای فرهنگی در آن جوامع شد اما به تعبیر رهبر معظم انقلاب موضوع آزادی عمدتاً آزادی از قید سلطنت و حکومت مستبد مسلط آن منطقه بوده چه اشراف فرانسه و چه حکومت بوربنها. این نوع آزادی، دارای گرایش ضد کلیسایی است، چون جهتگیری رنسانس، جهتگیری ضددینی بود، و بر پایه بشرگرایی، انسانگرایی و اومانیسم یعنی پایهی کفر، پایه شرک پایهگذاری شد.
مقام معظم رهبری در رابطه با واقعیت آزادی غربی فرمودند: در غرب امروز آزادی اقتصادی، یعنی تصاحب موقعیتهای اقتصادی به وسیله اشخاص معدود، آزادی سیاسی یعنی بازی تزاحمات دو حزبی و قدرت را در انحصار آن دو قرار دادن، و آزادی اخلاقی، یعنی همجنس بازی، تبعیض، زورگویی، جنگ افروزی، برخوردهای گزینشی با مقولات شریف حقوق بشر و مردم سالاری.
آزادی در اسلام:
رهبر معظم انقلاب اسلامی، کرامت انسانی را از مبانی اصلی آزادی در اسلام دانسته و منشاء آزادی در اسلام را بر خلاف غرب که انسانگرایی میداند،توحید و خداگرایی و خداسالاری و اعتقاد به خدا و کفر به طاغوت دانستند، معظم له آزادی در اسلام را در چهار منظر؛ حق، تکلیف، ارزشگذاری و حقوق مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند و فرمودند: آزادی از منظر حق در فقه و حقوق؛ به این معناست که در دستگاه نظاممند و هدفدار خداوند آزادی انسان تشریع شده است.
آزادی از منظر تکلیف یعنی انسان باید به دنبال آزادی خود و دیگران باشد، اینجور نیست که بگوئیم آزادی خیلی خوب است، اما من این چیز خوب را نمیخواهم، نخیر نمیشود. باید انسان به دنبال آزادی باشد. هم آزادی خود و هم آزادی دیگران حتی به قیمت جنگ. آزادی از عناصر درجه اول نظام ارزشی اسلام است. آزادی از لحاظ حقوقی یعنی توانایی مطالبه کردن، آزادی حقی است که باید آن را مطالبه کرد و اگر کسی آن را از انسان سلب کند به حقوق او تجاوز کرده است.
منظومه آزادی
رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی فرمودند: میتوانیم یک مجموعه فکری مدون، یک منظومه کامل فکری در مورد آزادی که به همه سؤالات ریز و درشت آزادی پاسخ دهد، تأمین کنیم. البته این کار همت میخواهد، کار آسانی نیست. ما باید برویم به سمت منظومه سازی، یعنی قطعات مختلف این پازل را در جای خود بنشانیم یک ترسیم کامل درست کنیم.
آزادی معنوی
رهبر معظم انقلاب آزادی معنوی را آزادی از چنگ عوامل درونیای که مانع عمل آزاد انسان در جامعه میشود و مانع آزاداندیشی او در جامعه میشود دانسته و از ترس از مرگ، ترس از گرسنگی، ترس از فقر، ترس از سلب امتیاز به عنوان موانع درونی آزادی و آزادگی نام بردند و تأکید کردند که این نوع محدودیتها برای آزادی انسان را از امر به معروف و نهی از منکر باز میدارد و اسلام انسان را از این محدودیت برحذر میدارد.
در آستانه سالگرد حادثه عاشورا و کربلا که جلوه آزادگی پیشوای آزادگان عالم است، پرداختن به این موضوع بسیار بجا و مفید خواهد بود.
آزادی و آزادگی
آزادی به معنای رهایی تن از اسارت و نیز خلاصی از تنگناهای زندگی است. به بیان دیگر، آزادی یعنی رهایی مرغ جان از قفس جبر و سپس پرگشودن در آسمان اختیار و در نتیجه انتخاب آگاهانه مسیر حق و یا ضلالت خویش.
از نگاه اسلام آزادی موهبتی الهی است که هر آفریدهای به تناسب مرتبه وجودیاش از آن بهرهمند است و تنها انسان است که سرنوشت خویش را به مدد اختیار اعطایی خداوند میسازد. و آزادگی درجه بالای آزادی عقل از زندان نفس و شهوات برای گام برداشتن در وادی عشق است.
غلام همت آنم که زیرچرخ کبود
زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
در نگاه اسلام عبودیت کامل انسان در سایه آزادی کامل فراهم میشود لذا باید از بند همه چیز و همه کس رها شد تا به عبودیت رب العالمین نایل آمد. معنای حقیقی زهد نیز آزادگی از دنیا و داشتههای آن است. به عبارتی دیگر، رهایی از تعلقات دنیوی و حتی تعلق به جسم خویش.
آزادگی نوعی حریّت انسانی و رهایی انسان از قید و بندهای ذلتآور و حقارتبار است، تعلقات و پایبندیهای انسان به دنیا، ثروت، قدرت، اقوام، مقام، فرزند و... که در مسیر آزادی روح او، مانع ایجاد میکنند.
آزادی آن است که انسان کرامت و شرافت خویش را بشناسد و تن به پستی و ذلت و حقارت نفس و اسارت دنیا و زیر پا نهادن ارزشهای انسانی ندهد. وقتی امام حسین(ع) میفرماید: مرگ با عزت بهتر از حیات ذلیلانه است. در واقع بهترین نگرش به زندگی را که ویژه آزادگان است ابراز نموده اند آزادگی امام بود که تن به بیعت با یزید نداد و کشته شد.
آزادی غربی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان عمیق و تأملبرانگیز خود در جمع اندیشمندان نشست اندیشههای راهبردی در مورد آزادی در 24/8/91 فرمودند، بحث آزادی در بین غربیها در سه چهار قرن حول رنسانس و بعد از رنسانس شکوفا شده که علت اصلی طرح آن هم رنسانس در کشورهای اروپایی بوده و بعد انقلاب صنعتی که موجب احیای فرهنگی در آن جوامع شد اما به تعبیر رهبر معظم انقلاب موضوع آزادی عمدتاً آزادی از قید سلطنت و حکومت مستبد مسلط آن منطقه بوده چه اشراف فرانسه و چه حکومت بوربنها. این نوع آزادی، دارای گرایش ضد کلیسایی است، چون جهتگیری رنسانس، جهتگیری ضددینی بود، و بر پایه بشرگرایی، انسانگرایی و اومانیسم یعنی پایهی کفر، پایه شرک پایهگذاری شد.
مقام معظم رهبری در رابطه با واقعیت آزادی غربی فرمودند: در غرب امروز آزادی اقتصادی، یعنی تصاحب موقعیتهای اقتصادی به وسیله اشخاص معدود، آزادی سیاسی یعنی بازی تزاحمات دو حزبی و قدرت را در انحصار آن دو قرار دادن، و آزادی اخلاقی، یعنی همجنس بازی، تبعیض، زورگویی، جنگ افروزی، برخوردهای گزینشی با مقولات شریف حقوق بشر و مردم سالاری.
آزادی در اسلام:
رهبر معظم انقلاب اسلامی، کرامت انسانی را از مبانی اصلی آزادی در اسلام دانسته و منشاء آزادی در اسلام را بر خلاف غرب که انسانگرایی میداند،توحید و خداگرایی و خداسالاری و اعتقاد به خدا و کفر به طاغوت دانستند، معظم له آزادی در اسلام را در چهار منظر؛ حق، تکلیف، ارزشگذاری و حقوق مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند و فرمودند: آزادی از منظر حق در فقه و حقوق؛ به این معناست که در دستگاه نظاممند و هدفدار خداوند آزادی انسان تشریع شده است.
آزادی از منظر تکلیف یعنی انسان باید به دنبال آزادی خود و دیگران باشد، اینجور نیست که بگوئیم آزادی خیلی خوب است، اما من این چیز خوب را نمیخواهم، نخیر نمیشود. باید انسان به دنبال آزادی باشد. هم آزادی خود و هم آزادی دیگران حتی به قیمت جنگ. آزادی از عناصر درجه اول نظام ارزشی اسلام است. آزادی از لحاظ حقوقی یعنی توانایی مطالبه کردن، آزادی حقی است که باید آن را مطالبه کرد و اگر کسی آن را از انسان سلب کند به حقوق او تجاوز کرده است.
منظومه آزادی
رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی فرمودند: میتوانیم یک مجموعه فکری مدون، یک منظومه کامل فکری در مورد آزادی که به همه سؤالات ریز و درشت آزادی پاسخ دهد، تأمین کنیم. البته این کار همت میخواهد، کار آسانی نیست. ما باید برویم به سمت منظومه سازی، یعنی قطعات مختلف این پازل را در جای خود بنشانیم یک ترسیم کامل درست کنیم.
آزادی معنوی
رهبر معظم انقلاب آزادی معنوی را آزادی از چنگ عوامل درونیای که مانع عمل آزاد انسان در جامعه میشود و مانع آزاداندیشی او در جامعه میشود دانسته و از ترس از مرگ، ترس از گرسنگی، ترس از فقر، ترس از سلب امتیاز به عنوان موانع درونی آزادی و آزادگی نام بردند و تأکید کردند که این نوع محدودیتها برای آزادی انسان را از امر به معروف و نهی از منکر باز میدارد و اسلام انسان را از این محدودیت برحذر میدارد.