نگاه

آخرین حربه آمریکا

آمریکا اکنون به جز تحریم ابزار دیگری برای کنترل ایران ندارد؛ لذا به آسانی آن را از دست نخواهد داد. آمریکا از همین طریق می‌خواهد ایران را در موضوعات منطقه‌ای و جهانی همراه خود سازد. آمریکا می‌داند اگر همین ابزار باقیمانده را از دست بدهد؛ روند سقوط او در منافع استراتژیکش در منطقه سرعت بیشتری خواهد گرفت. اینکه بگوییم
مجتبی همدانی- آمریکا در مراحل مختلف دشمنی خود با ایران ابتدا از طریق دیپلماسی تلاش کرد تا انقلاب اسلامی ایران را از راه صحیح خود منحرف کند. این برداشت اولیه آمریکا بود که گمان میکرد میتواند‌‌ همان رابطه زمان شاه را از طریق دولت موقت به رهبری نهضت آزادی و مهندس بازرگان بازسازی کند.

مرحله بعدی این دشمنی به راه انداختن موج ترور مسئولین کشورمان بود که سران غرب در کنفرانس گوادلوپ بر آن اتفاق کردند. تهدید نظامی و تشر، ابزار دیگری بود که به کار گرفته میشد. اگر هم کار جدی میشد؛ یکی دو کشتی جنگی در دریاهای آزاد داشتند که در یک حرکت تبلیغاتی آنها را حرکت میداد تا ما را به زعم خود برجای خود بنشانند.

وقتی این توطئهها موجب عقب نشستن جمهوری اسلامی ایران نشد؛ جنگ غیر مستقیم با ایران را از طریق عراق طراحی کردند.

در همه این دوران نیز ابزارهای دیگری نظیر کودتا و تحریک اختلافات قومی و حمایت از منافقین و دیگر گروهکها و تحریم را نیز آزمودند؛ اما ملت ایران از همه آنها سربلند و پیروز از میدان بیرون آمد. پرواضح است که همه این دشمنیها به این علت است که ملت ایران اراده کرده است که یک زندگی عزتمند و مستقل داشته باشد.

اما امروز از میان همه گزینههای دشمن، فقط تحریم امکان عمل دارد. آمریکا جرأت حمله نظامی به ایران را ندارد. جایگاه و نفوذ منطقهای ایران از هر زمان دیگری بیشتر شده است. بنیه امنیتی اطلاعاتی کشور قوی است و توطئهها را خنثی میکند. مردم آگاه هستند و فریب فضاسازی دشمن را نمیخورند. همه گزینههای دشمن کند و ناکارآمد و از رده خارج گردیده است.

در این میان آمریکا بیش از هر زمان دیگری نیازمند ایران و کمکهای آن در منطقه است و با وجود این همه نیروهای نظامی آمریکایی در منطقه، به اصطلاح گوشتشان زیر دندان ایران است.

تحریم ته مانده همه دشمنیهای گذشته است که این روزها برای رفع آن مذاکراتی بین ایران و کشورهای به اصطلاح پنج به اضافه یک در جریان است. از نتایج مثبت مذاکرات هجده ماه اخیر آن بوده که اختلافاتی بین آمریکا و رژیم صهیونیستی بروز کرده است. ضمن آنکه در درون مسئولین آمریکایی نیز این اختلافات تأثیر زیادی بر جای گذاشته است.

به نظر میرسد سه کشور اروپایی نیز دیگر حال و حوصله مقابله با ایران را ندارند. اگر مذاکرات شکست بخورد افکار عمومی جهان آمریکا را مسئول این شکست خواهند دانست. بدون شک رسیدن به این نقطه حاصل مذاکرات هجده ماهه نیست؛ بلکه نتیجه پایداری همه اجزای نظام و از جمله مذاکره کنندگان قبلی برای رساندن دشمن به نقطه فعلی است.

طرف ایرانی اصرار دارد که نتیجه هرگونه توافقی، باید رفع یکباره همه تحریمها باشد؛ ولی آمریکا چیز دیگری میگوید. اما آیا آمریکا اراده و یا تمایلی برای رفع این تحریمها دارد؟ پاسخ این سؤال از چندین نظر منفی به نظر میرسد.

اول آنکه این تحریمها و یا لااقل بخش عمدهای از آنها به خاطر مسئله هستهای نیست که آمریکا در مذاکرات هستهای به رفع آن رضایت دهد. بخش زیادی از آنها به علت ماهیت استکبار ستیزانه جمهوری اسلامی ایران برقرار شده است.

دوم آنکه تحریم ایران دیگر فقط یک خواسته آمریکایی یا غربی نیست. ظاهرا اسرائیل و عربستان از آمریکاییها بیشتر بر ابقای این تحریمها اصرار دارند و از ابزارهای خود برای فشار به غرب استفاده میکنند.

سوم آنکه ساز و کار رفع برخی از این تحریمها، بخصوص آنچه که در شورای امنیت تصویب شده؛ فقط در اختیار یک کشور مثل آمریکا نیست و معمولا روندی طولانی دارد. همانگونه که عراق از زمان صدام در تحریم سازمان ملل و تحت بند هفتم منشور این سازمان قرار گرفت و بعد از دوازده سال از این وضعیت خارج نگردیده است.

روند برقراری این تحریمها و رفع آن، پیچیده و طولانی و نیازمند اراده همه اطراف است. این کار نیازمند صداقت و حسن نیت همه اعضای دارای حق وتو در شورای امنیت است که امیدی به آن نیست. این نکته مهم، مورد تأکید متخصصان حقوقی و بین المللی نیز است.

اما چهارمین و مهمترین دلیل آن است که آمریکا اکنون به جز تحریم ابزار دیگری برای کنترل ایران ندارد؛ لذا به آسانی آن را از دست نخواهد داد. آمریکا از همین طریق میخواهد ایران را در موضوعات منطقهای و جهانی همراه خود سازد. آمریکا میداند اگر همین ابزار باقیمانده را از دست بدهد؛ روند سقوط او در منافع استراتژیکش در منطقه سرعت بیشتری خواهد گرفت. اینکه بگوییم ایران از تحریم ضرر کرده سخن درستی نیست؛ همچنان که بگوییم ایران از تحریم فایده نبرده است؛ اما بیپایهترین سخنان آن است که بگوییم اگر تحریمها برطرف شود؛ مشکلات ما کاملا حل خواهد شد. بیپایهتر از آن این است که اگر تحریمها رفع نشود؛ ایران دچار بحران و مشکلات جدی خواهد شد. اگر چنین چیزی بود؛ در سی سال تحریم ایران در کنار دیگر ابزارهای خصمانه علیه ملت ما شاهد پیشرفت دشمن در اهداف کینه توزانه آن بوده و میتوانست ملت ما را از پای در آورد. تحریمهای رنگارنگ دشمن را در این سی سال چیزی جز اراده ملت ایران خنثی نکرد. ملتی پایدار که الحق باید گفت در هر دورهای از مسئولان زمان خود جلوتر بودهاند.

با این همه میتوانیم بگوییم اگر این مذاکرات بدون رفع تحریمها و با اعلام شکست آن و بازگشت وضعیت هستهای ایران به نقطه قبل از توافقات ژنو بازگردد؛ چیزی را از دست ندادهایم. اما در عین حال باید تلاش کنیم که حداقل آمریکاییها خسارت و ضربات بیشتری از ما در این عرصه دریافت کنند.

سخن آخر آنکه تجربه هجده ماهه اخیر ما را به یک فرمول متوجه میکند که باید برای مسئولین دولت فعلی محل تأمل باشد:

این فرمول میگوید اگر در هر مذاکره، قدرت و امکانات خودت را دانستی و از قدرت و امکانات طرف مقابل بیاطلاع بودی، امکان پیروزی تو پنجاه درصد است. اگر قدرت و امکانات خودت را ندانستی، ولی از قدرت و امکانات طرف مقابل آگاه بودی، بازهم امکان پیروزی تو پنجاه درصد است. اگر نه قدرت خودت را دانستی و نه قدرت طرف مقابل را، بدون تردید شکست خواهی خورد. پیروزی هنگامی خواهد بود که هم درک درستی از قدرت و امکانات خودت داشته باشی و هم درک درستی از قدرت امکانات طرفی که آن سوی میز نشسته است.

باشد که با چشمانی باز و با تیز بینی به صفحه بازی سیاست چشم بدوزیم و توکل و توجه به خداوند را نصب العین خود قرار دهیم که شکل گیری و پیروزی و دوام و بقای این انقلاب نبوده مگر به اراده خداوندی که وعده پیروزی مستضعفین در مقابل مستکبرین عالم را داده است.

https://shoma-weekly.ir/LJ8HCi