نگاه

موتلفه و چالش اقتصاد دولتی

جریان موتلفه اسلامی به دلیل پیوند با روحانیت و تقویت پایه های اعتقادی و مذهبی خویش و آشنایی با کلیات و چارچوب اقتصاد اسلامی و مشورت هایی که با علما و فضلا داشته اند و همچنین تجربه کشورهای کمونیستی را تجزیه و تحلیل میکردند، لذا آثار و خطر غلطیدن سیاستها و جهتگیری های دولت موسوی را در این دام به طور دائم تذکر میدادند ولی دولت موسوی به راه خود ادامه داده و این وضعیت منجر به خروج گروهی از وزرا با هماهنگی و اجازه از حضرت امام از دولت گردید.
نصر عزیزی - رابطه اقتصاد و سیاست رابطه تنگاتنگی است که آمدن و رفتن دولتها در اکثر اوقات به عنصر اقتصاد وابسته است. اقتصاد علمی است که از قدیمالایام وجود داشت ولی در جوامع سنتی این علم غالباً عمل میشد اما مکتوب نبود و بهترین شاهد برای عمل به آن تجربهگذران زندگی مردم در طول قرنها با فعالیتهای اقتصادی بود که امروزه در شاخههای مختلف اقتصادی نظیر تئوریها و نظریهها، تجارت بازرگانی، صنعت، تولید، واردات، صادرات، نظام پولی و بانکی، بورس، زیرساختها، حمل و نقل، نظام توزیع، بازار کار و سرمایه و دهها مقوله دیگر تقسیمبندی گردیده و زندگی مردم و کشورها در این مدارها میچرخند. در روزگاران قدیم دولتها و حاکمان بدون نقش در امور اقتصادی نبودهاند ولی مداخلهگر در همه جهات اقتصادی مردم هم نبودهاند. زیرا دولتهای قدیم اینقدر هم میفهمیدند که مداخله در اقتصاد مردم بیش از حد ضرورت، نه عقلی و منطقی است و نه ضرورت داشته و نه امکانپذیر است.  در قرن اخیر به دلیل بروز و ظهور مکتب کمونیسم و ایجاد نظامهای سوسیالیستی در بسیاری از کشورها و به دلیل تظلم ناشی از حاکمیت گسترده نظام سرمایهداری و ایجاد نظام طبقاتی فقیر و ثروتمند و با شعارهای اغوا کننده و فریبنده، کمونیسم زدگی و گرایش به تمرکز همه امور در دست دولت به حدی رسید که حتی روشنفکران مسلمان را نیز تحت تأثیر قرار داد. علت اصلی گرایش روشنفکران مسلمان به این مکتب دو چیز بود:
1- ضعف بنیانهای اعتقادی و ایمانی و ناآشنایی با عمق آموزههای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی دین اسلام برای اداره امور جامعه.
2- عدم وجود تجربه نظامسازی دینی در بستر حکومت و قانون و جامعه اسلامی.
عامل دوم که عاملی بسیار مهم و اساسی برای معرفی عملی پیوند بین دین و زندگی مردم است، با ظهور انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی باعث شد که این تجربه در جهان معاصر نه تنها عملیاتی گردد، بلکه نظامهای کمونیستی و سرمایهداری را به چالش بکشاند. اشاره به موضوع فوق که مستلزم بحثی گسترده بوده و در این رابطه اندیشمندان دینی کشورمان اقدامات زیادی هم انجام دادهاند، به این دلیل است که در سالهای اول انقلاب با تثبیت نهادهای انقلابی و حاکمیت جریان حزب الله و شکلگیری مجلس و دولت و قوه قضائیه و قرار گرفتن امور در بسترهای قانونی و نهادی و حکومتی، اداره امور دولت توسط مهندس میرحسین موسوی و جمع زیادی از همفکرانش عملاً سمت و سوی دولت به طرف اقتصاد کمونیستی و سوسیالیستی جهت پیدا نمود و آن تعداد از متدینین و مبارزین که سابقه مبارزات دینی داشتند و در دولتهای موسوی مسئولیت پذیرفته بودند، با این جهتگیری به مخالفت برخاسته و ماجرای این مخالفتها و سرانجام آن که توسط شخصیتهایی نظیر آقای حبیب الله عسگراولادی هدایت میگردید، در رسانهها منعکس و موضوع تحقیق تفصیلی جداگانهای است.  نکته اساسی اینکه موتلفه اسلامی در رویارویی با چالش اقتصاد دولتی که یکی از جلوههای چالش سیاسی ایران حداقل در سه دهه اول انقلاب بوده چه نقشی داشته است، به اختصار به ذکر مواردی پرداخته میشود:
1- گرایش به اقتصاد دولتی کمونیستی که به بهانه ضرورتهای جنگ تحمیلی در دولت میرحسین موسوی به طور گسترده سایه بر سایه اقتصاد کشور انداخته بود، از اعتقادات این گروه بوده و بارها با تذکرات و رهنمودهای امام راحل مواجه بودهاند ولی بی اعتنا به راه خود ادامه میدادند.
2- مخالفت با این گرایش به دلیل ناپختگی و کمتجربگی بسیاری از جوانان متدین و روشنفکر و شرایط دشمنی استکبار جهانی و جنگ تحمیلی و محدودیت فضای رسانهای و وجود مخالفین سازماندهی شده داخلی، بروز و ظهوری نداشت اگر به فرض مثال استاد دانشگاهی دیدگاه مخالفی داشت، حتی در کلاس درس دانشگاه فرصت و امکان ارائه نظر مخالف خود را نداشت و شاید به دلیل ملاحظه شرایط کشور بود.
3- مردان موتلفه اسلامی به دلیل اینکه نقش مبارزاتی داشته و در کسوت دیدهبان و نگهبانان اصیل انقلاب اسلامی احساس مسئولیت داشتهاند با حفظ شرایط و مصالح روز، شهامت و جرأت مخالفت را به صورت جمعی با دولت میرحسین موسوی و همفکرانشان در مجلس داشته و بر این مخالفت پافشاری میکردند و این نکته نیز در افکار عمومی مطرح بود.
4- جریان موتلفه اسلامی به دلیل پیوند با روحانیت و تقویت پایه های اعتقادی و مذهبی خویش و آشنایی با کلیات و چارچوب اقتصاد اسلامی و مشورت هایی که با علما و فضلا داشته اند و همچنین تجربه کشورهای کمونیستی را تجزیه و تحلیل میکردند، لذا آثار و خطر غلطیدن سیاستها و جهتگیری های دولت موسوی را در این دام به طور دائم تذکر میدادند ولی دولت موسوی به راه خود ادامه داده و این وضعیت منجر به خروج گروهی از وزرا با هماهنگی و اجازه از حضرت امام از دولت گردید.
5- تجدید نظرها و بازنگری هایی که در جهت گیریهای اقتصادی و برنامه های دولت در دهه 70 و پس از آن رخ داد، مؤید دیدگاه های موتلفه اسلامی در دهه اول انقلاب بود. کسانی که در صحنه های سیاسی حضور داشته اند، شاهد همراهی و هماهنگی بسیاری از مدعیان تغییر موضع داده و چهار آتشه های آن دوران بوده اند. به هر حال اصلاح رویه ها و فاصله گرفتن از رویکردهای سوسیالیستی و تنبه بسیاری از اشخاص محصول چالشی است که در واقع جریان اصیل انقلاب با سازماندهی و هدایت تشکل موتلفه ای ها در فضای سیاسی کشور ایجاد گردید و نتایج آن برای انقلاب و نظام نیز مفید بود و امروزه اگرچه بیماری سهم دولت در اقتصاد کشور همچنان در فرآیند طبابت است، ولی این مسیر برای رسیدن به الگوی اقتصاد اسلامی ادامه دارد

https://shoma-weekly.ir/LYIJbE